minimus


خردسالترین، از چندتن که یک نام دارند

جمله های نمونه

1. Objective To establish Anopheles minimus density evaluation model based on climate, environmental and remote sensing data.
[ترجمه گوگل]هدف ایجاد مدل ارزیابی چگالی حداقل آنوفل بر اساس داده های آب و هوایی، محیطی و سنجش از دور
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد مدل ارزیابی چگالی Anopheles مبتنی بر داده های سنجش آب و هوا، محیطی و سنجش از راه دور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Release gluteus medius muscle ? gluteus minimus muscle? piriformis muscle in serious 6 cases ( 3 patients ).
[ترجمه گوگل]عضله گلوتئوس مدیوس را آزاد کنید؟ عضله گلوتئوس مینیموس؟ عضله پیریفورمیس در 6 مورد جدی (3 بیمار)
[ترجمه ترگمان]عضله سرین آزاد شده را آزاد کنید؟ عضله سرینی ماهیچه piriformis در ۶ مورد (۳ بیمار)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To describe the anatomical characteristics of scalenus minimus muscle and its relationship to the brachial plexus.
[ترجمه گوگل]هدف: توصیف خصوصیات تشریحی عضله اسکالنوس مینیموس و ارتباط آن با شبکه بازویی
[ترجمه ترگمان]هدف: توصیف ویژگی های آناتومی ماهیچه minimus و رابطه اش با شبکه کوروئید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Gluteus medius and gluteus minimus could result in coxae abduction malformation and alteration of weight line, leading to pelvic obliquity.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری گلوتئوس مدیوس و گلوتئوس مینیموس می‌توانند منجر به ناهنجاری ابداکشن کوکسا و تغییر خط وزنی شوند که منجر به انحراف لگن می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Gluteus medius و عضله سرینی ممکن است منجر به ناهنجاری آدم ربایی coxae و تغییر خط تولید شود که منجر به شکستگی لگن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Not only the size of An. minimus population affected IFAT positive rates, but also the length of its annual activity time and the degree of human exposure to its bite too.
[ترجمه گوگل]نه تنها اندازه An حداقل جمعیت بر میزان مثبت IFAT تأثیر می‌گذارد، بلکه بر طول زمان فعالیت سالانه آن و میزان قرار گرفتن انسان در معرض نیش آن نیز تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]نه فقط به اندازه یک جمعیت minimus بر نرخ مثبت IFAT تاثیر گذاشته است، اما طول فعالیت سالانه آن و میزان exposure انسانی را نیز افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Balance arrangment of the two impeller is adopted, So axial thrust on the impeller because minimus.
[ترجمه گوگل]ترتیب تعادل دو پروانه اتخاذ شده است، بنابراین رانش محوری روی پروانه به دلیل حداقل است
[ترجمه ترگمان]تعادل بین این دو پروانه نیز مورد استفاده قرار می گیرد، بنابراین محوری بر روی چرخ قرار می گیرد، چون minimus (minimus)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods Embalmed adult cadavers ( 64 sides ) were dissected, and the anatomy of scalenus minimus muscle, especially at the neural surface was observed.
[ترجمه گوگل]روش‌ها جسد بالغ مومیایی‌شده (64 طرف) تشریح شد، و آناتومی عضله scalnus minimus، به‌ویژه در سطح عصبی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش های embalmed اجساد بالغ (۶۴ ضلع)و آناتومی ماهیچه scalenus minimus، به خصوص در سطح عصبی مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective:To know more about the anatomic characteristics of scalenus minimus muscle and its relationship with brachial plexus.
[ترجمه گوگل]هدف: آشنایی بیشتر با خصوصیات آناتومیک ماهیچه اسکالنوس مینیموس و ارتباط آن با شبکه بازویی
[ترجمه ترگمان]هدف: دانستن بیشتر در مورد ویژگی های کالبدی of minimus و رابطه اش با شبکه کوروئید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To observe whether there is any reproductive isolation between Anopheles minimus from Lingyun(L)and Yuanjiang. (Y).
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اینکه آیا بین Anopheles minimus از Lingyun (L) و Yuanjiang جداسازی تولید مثلی وجود دارد یا خیر (Y)
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اینکه آیا هیچ جداسازی تولید مثلی بین Anopheles minimus (L)و Yuanjiang وجود دارد (Y)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods: 21 adult specimens of atlas and axis were measured and minimus lateral angle, maximum lateral angle and maximum posterior tilt angle were calculated.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 21 نمونه بالغ اطلس و محور اندازه‌گیری شد و حداقل زاویه جانبی، حداکثر زاویه جانبی و حداکثر زاویه شیب خلفی محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۲۱ نمونه بزرگ سال اطلس و محور اندازه گیری شدند و زاویه افقی minimus، زاویه افقی حداکثر و زاویه انحراف حداکثر سرعت محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To investigate the morphological characteristic of the neural surface of scalenus minimus muscle and its clinical significance.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی خصوصیات مورفولوژیکی سطح عصبی عضله اسکالنوس مینیموس و اهمیت بالینی آن
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی مشخصه های مورفولوژیکی سطح عصبی of minimus و اهمیت بالینی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Urban-rural difference is an outstanding problem. Chongqing Province is a minimus and maximal directly under the jurisdiction city of China, binary structure is protrudent.
[ترجمه گوگل]تفاوت شهر و روستا یک مشکل برجسته است استان چونگ کینگ یک minimus و حداکثر به طور مستقیم تحت صلاحیت شهرستان چین است، ساختار باینری برجسته است
[ترجمه ترگمان]تفاوت شهری - روستایی یک مشکل برجسته است استان Chongqing is و maximal است که مستقیما زیر حوزه قضایی چین قرار دارد، ساختار دودویی protrudent است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To compare the sequence difference of the ribosomal DNA second internal transcribed spacer (ITS in Anopheles minimus from Yunnan, Hainan, Guangxi of China and from Thailand.
[ترجمه گوگل]هدف مقایسه تفاوت توالی دومین فاصله‌گذار داخلی رونویسی شده DNA ریبوزومی (ITS در Anopheles minimus از یوننان، هاینان، گوانگشی چین و تایلند
[ترجمه ترگمان]هدف مقایسه تفاوت توالی DNA ریبوزومی دومین فاصله داخلی (فاصله آن در Anopheles minimus از Yunnan، هاینان، Guangxi، چین و تایلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In comparison with the pattern of polytene chromosomes of A. minimus from Guangxi, difference at 12 positions has been found at the parts of arms in banding sequences.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با الگوی کروموزوم های پلیتن A minimus از گوانگشی، تفاوت در 12 موقعیت در قسمت های بازو در توالی های نواری یافت شده است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با الگوی کروموزوم های polytene A تفاوت بین Guangxi و Guangxi در ۱۲ موقعیت در بخش هایی از اسلحه در sequences پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• very small creature; insignificant person; (anatomy) little finger or toe

پیشنهاد کاربران

بپرس