1. In her own home, she replaced austere minimalism with cosy warmth and colour.
[ترجمه گوگل]او در خانه خود، مینیمالیسم سخت را با گرما و رنگ دنج جایگزین کرد
[ترجمه ترگمان]در خانه خود، مینیمالیسم austere را با گرم و رنگ های گرم جایگزین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در خانه خود، مینیمالیسم austere را با گرم و رنگ های گرم جایگزین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His linguistic minimalism can also be effective-his low-key description of a hanging is quite the most harrowing I've read.
[ترجمه گوگل]مینیمالیسم زبانی او نیز می تواند موثر باشد - توصیف کم کلام او از حلق آویز کردن بسیار دلخراش ترین توصیفی است که من خوانده ام
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم زبانی او هم می تواند موثر باشد - توضیح کلید پایین او از یک آویزان، بسیار دلخراش است که من خوانده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم زبانی او هم می تواند موثر باشد - توضیح کلید پایین او از یک آویزان، بسیار دلخراش است که من خوانده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Women are casting off minimalism, starting at the accessory level.
[ترجمه گوگل]زنان مینیمالیسم را کنار می گذارند و از سطح لوازم جانبی شروع می کنند
[ترجمه ترگمان]زنان از مینیمالیسم جدا می شوند و از سطح جانبی شروع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان از مینیمالیسم جدا می شوند و از سطح جانبی شروع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Herbert Ypma is talking about the merits of minimalism in interior design.
[ترجمه گوگل]هربرت یپما در مورد شایستگی مینیمالیسم در طراحی داخلی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]هربرت Ypma درباره محاسن مینیمالیسم در طراحی داخلی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هربرت Ypma درباره محاسن مینیمالیسم در طراحی داخلی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The overbearing sophistication of conceptualism and minimalism did not guarantee success in art for anyone.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی بیش از حد مفهوم گرایی و مینیمالیسم موفقیت در هنر را برای کسی تضمین نمی کرد
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی بیش از حد of و مینیمالیسم، موفقیت در هنر برای هر کسی را تضمین نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی بیش از حد of و مینیمالیسم، موفقیت در هنر برای هر کسی را تضمین نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The minimalism of their lectrovisio? often monochrome (sentence dictionary), takes us to level zero of se orial perception.
[ترجمه گوگل]مینیمالیسم lectrovisio آنها؟ اغلب تک رنگ (فرهنگ جملات)، ما را به سطح صفر درک شفاهی می برد
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم of (lectrovisio)آن ها؟ اغلب تک رنگ (فرهنگ لغت جمله ای)، ما را به سطح متوسط ادراک orial می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم of (lectrovisio)آن ها؟ اغلب تک رنگ (فرهنگ لغت جمله ای)، ما را به سطح متوسط ادراک orial می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their simplicity, a far cry from contemporary minimalism, was the starting point for the design.
[ترجمه گوگل]سادگی آنها، به دور از مینیمالیسم معاصر، نقطه شروع طراحی بود
[ترجمه ترگمان]سادگی آن ها، که از مینیمالیسم contemporary بسیار دور بود، نقطه شروع طراحی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سادگی آن ها، که از مینیمالیسم contemporary بسیار دور بود، نقطه شروع طراحی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He refines traditional realistic painting with abstractionism and minimalism approach, and rationally constructs a modern art concept with unique personal style.
[ترجمه گوگل]او نقاشی رئالیستی سنتی را با رویکرد انتزاع گرایی و مینیمالیسم اصلاح می کند و به طور منطقی یک مفهوم هنری مدرن با سبک شخصی منحصر به فرد می سازد
[ترجمه ترگمان]او نقاشی واقعی سنتی را با رویکرد abstractionism و مینیمالیسم شکل می دهد، و به طور منطقی یک مفهوم هنری مدرن با سبک شخصی منحصر به فرد می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نقاشی واقعی سنتی را با رویکرد abstractionism و مینیمالیسم شکل می دهد، و به طور منطقی یک مفهوم هنری مدرن با سبک شخصی منحصر به فرد می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The tendency of minimalism holds a strong force field of modern architecture.
[ترجمه گوگل]گرایش مینیمالیسم دارای یک میدان نیروی قوی از معماری مدرن است
[ترجمه ترگمان]گرایش مینیمالیسم یک حوزه نیروی قوی از معماری مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرایش مینیمالیسم یک حوزه نیروی قوی از معماری مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Minimalism helped me to get out of debt, and to get out of poverty.
[ترجمه گوگل]مینیمالیسم به من کمک کرد تا از بدهی خلاص شوم و از فقر بیرون بیایم
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم به من کمک کرد تا از قرض خلاص شوم، و از فقر بیرون بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم به من کمک کرد تا از قرض خلاص شوم، و از فقر بیرون بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Zumthor's creations exuberate with a sense of natural minimalism.
[ترجمه گوگل]خلاقیتهای زومثور با حس مینیمالیسم طبیعی پر میشوند
[ترجمه ترگمان]ظهور Zumthor با یک حس مینیمالیسم طبیعی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ظهور Zumthor با یک حس مینیمالیسم طبیعی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the phylogeny of LA, Structuralism and Minimalism have a great sense of innovation.
[ترجمه گوگل]در فیلوژنی LA، ساختارگرایی و مینیمالیسم حس بسیار خوبی از نوآوری دارند
[ترجمه ترگمان]در تکامل نژادی لس آنجلس، Structuralism و مینیمالیسم یک حس عالی از نوآوری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در تکامل نژادی لس آنجلس، Structuralism و مینیمالیسم یک حس عالی از نوآوری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Minimalism was a strong anchor for swooshes, sparkling little balls and other accidental manifestations.
[ترجمه گوگل]مینیمالیسم یک لنگر قوی برای swooshes، توپ های کوچک درخشان و دیگر تظاهرات تصادفی بود
[ترجمه ترگمان]Minimalism که بر ما می بارید، balls بود که گلوله های کوچک درخشان و دیگر تظاهرات غیر تصادفی بر سر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Minimalism که بر ما می بارید، balls بود که گلوله های کوچک درخشان و دیگر تظاهرات غیر تصادفی بر سر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It adopts the Universal Grammar and Minimalism of Chomsky and Gile's Efforts Model as the theoretical framework to support the thesis.
[ترجمه گوگل]این گرامر جهانی و مینیمالیسم مدل تلاش چامسکی و گیل را به عنوان چارچوب نظری برای حمایت از پایان نامه اتخاذ می کند
[ترجمه ترگمان]این قانون، گرامر جهانی و مینیمالیسم از تلاش های چامسکی و Gile را به عنوان چارچوب نظری برای پشتیبانی از این پایان نامه اقتباس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این قانون، گرامر جهانی و مینیمالیسم از تلاش های چامسکی و Gile را به عنوان چارچوب نظری برای پشتیبانی از این پایان نامه اقتباس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید