یخچال کوچک
یخچال کوچیکی که معمولاً توی اتاق خواب یا اداره استفاده می شه. مخصوص نوشیدنی، میان وعده، یا وسایل شخصی.
مثال: He has a mini fridge in his dorm room.
مشتقات:
اسم: mini fridge – یخچال کوچک
صفت: mini – کوچک
فعل: to refrigerate – سرد نگه داشتن
قید: ( ندارد )
یخچال کوچیکی که معمولاً توی اتاق خواب یا اداره استفاده می شه. مخصوص نوشیدنی، میان وعده، یا وسایل شخصی.
مثال: He has a mini fridge in his dorm room.
مشتقات:
اسم: mini fridge – یخچال کوچک
صفت: mini – کوچک
فعل: to refrigerate – سرد نگه داشتن
قید: ( ندارد )