🔹 کلمه: minifood ( غیررایج – ساختار پیشنهادی )
🟦 نوع: اسم ترکیبی ( compound noun )
🟧 معنی فارسی: غذای کوچک یا خوراکی بسیار کم حجم
🟨 کاربرد: به طور کلی می تونه اشاره داشته باشه به غذاهایی با اندازه ی کوچک، مثل اسنک ها، پیش غذاها یا نسخه های کوچک شده ی یک وعده کامل – مثل �mini pizza� یا �mini burger�
... [مشاهده متن کامل]
🧠 نکات گرامری و کاربردی:
✔️ پیشوند mini - به معنی "کوچک" یا "مینیاتوری" است.
✔️ در زبان انگلیسی استاندارد، minifood واژه ای رایج و رسمی نیست، اما می تونه در برندینگ، تبلیغات یا استفاده های غیررسمی به کار بره.
✔️ واژه های رایج تر شامل:
mini - meal ( وعده غذایی کوچک )
mini - snack ( میان وعده کوچک )
mini - dessert ( دسر کوچک )
🔸 مثال های انگلیسی ترجمه فارسی:
The restaurant offers mini foods as appetizers.
⟶ رستوران غذاهای کوچکی به عنوان پیش غذا ارائه می ده.
Kids love mini food like tiny sandwiches and fruit bites.
⟶ بچه ها غذاهای کوچکی مثل ساندویچ های کوچیک و میوه های خردشده رو دوست دارن.
🟦 نوع: اسم ترکیبی ( compound noun )
🟧 معنی فارسی: غذای کوچک یا خوراکی بسیار کم حجم
🟨 کاربرد: به طور کلی می تونه اشاره داشته باشه به غذاهایی با اندازه ی کوچک، مثل اسنک ها، پیش غذاها یا نسخه های کوچک شده ی یک وعده کامل – مثل �mini pizza� یا �mini burger�
... [مشاهده متن کامل]
🧠 نکات گرامری و کاربردی:
✔️ پیشوند mini - به معنی "کوچک" یا "مینیاتوری" است.
✔️ در زبان انگلیسی استاندارد، minifood واژه ای رایج و رسمی نیست، اما می تونه در برندینگ، تبلیغات یا استفاده های غیررسمی به کار بره.
✔️ واژه های رایج تر شامل:
mini - meal ( وعده غذایی کوچک )
mini - snack ( میان وعده کوچک )
mini - dessert ( دسر کوچک )
🔸 مثال های انگلیسی ترجمه فارسی:
⟶ رستوران غذاهای کوچکی به عنوان پیش غذا ارائه می ده.
⟶ بچه ها غذاهای کوچکی مثل ساندویچ های کوچیک و میوه های خردشده رو دوست دارن.