1. They realized they had wandered into a minefield.
[ترجمه گوگل]آنها متوجه شدند که در یک میدان مین سرگردان شده اند
[ترجمه ترگمان]متوجه شدند که وارد میدان مین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متوجه شدند که وارد میدان مین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Tax is a minefield for the unwary.
[ترجمه گوگل]مالیات میدان مین برای افراد بی احتیاط است
[ترجمه ترگمان] \"مالیات\" یه میدون مین برای افراد بی احتیاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] \"مالیات\" یه میدون مین برای افراد بی احتیاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The whole subject is a political minefield.
[ترجمه گوگل]کل موضوع یک میدان مین سیاسی است
[ترجمه ترگمان]کل موضوع یک میدان مین سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کل موضوع یک میدان مین سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They were skirmishing close to the minefield now.
[ترجمه گوگل]آنها اکنون در نزدیکی میدان مین درگیری داشتند
[ترجمه ترگمان]حالا به میدون مین نزدیک شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا به میدون مین نزدیک شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The legalisation of cannabis is a political minefield.
[ترجمه گوگل]قانونی شدن حشیش یک میدان مین سیاسی است
[ترجمه ترگمان]قانونی کردن شاهدانه، میدان مین سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قانونی کردن شاهدانه، میدان مین سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. International law is a minefield for anyone not familiar with its complexity.
[ترجمه گوگل]حقوق بین الملل یک میدان مین برای هر کسی است که با پیچیدگی آن آشنا نیست
[ترجمه ترگمان]قانون بین المللی میدان مین است برای کسانی که با پیچیدگی آن آشنا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قانون بین المللی میدان مین است برای کسانی که با پیچیدگی آن آشنا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Those who successfully navigate this social minefield are accepted by the royal family.
[ترجمه گوگل]کسانی که با موفقیت در این میدان مین اجتماعی حرکت می کنند، توسط خانواده سلطنتی پذیرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که با موفقیت این میدان های اجتماعی را هدایت می کنند توسط خانواده سلطنتی پذیرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن هایی که با موفقیت این میدان های اجتماعی را هدایت می کنند توسط خانواده سلطنتی پذیرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Chinese offensive lineup can be a minefield for opposing blockers.
[ترجمه گوگل]ترکیب هجومی چین می تواند میدان مین برای مهارکننده های حریف باشد
[ترجمه ترگمان]ترکیب تهاجمی چین می تواند یک میدان مین برای مسدود کننده های مخالف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترکیب تهاجمی چین می تواند یک میدان مین برای مسدود کننده های مخالف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Tax can be a minefield for the unwary.
[ترجمه گوگل]مالیات می تواند یک میدان مین برای افراد بی احتیاط باشد
[ترجمه ترگمان] مالیات میتونه یه میدون مین برای افراد بی احتیاط باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مالیات میتونه یه میدون مین برای افراد بی احتیاط باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This minefield is compounded by the moral nature of the problem; about what is and is not acceptable behaviour.
[ترجمه گوگل]این میدان مین با ماهیت اخلاقی مشکل ترکیب شده است در مورد رفتار قابل قبول و غیر قابل قبول
[ترجمه ترگمان]این میدان مین با ماهیت اخلاقی مشکل ترکیب شده است؛ در مورد آنچه هست و رفتار قابل قبولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این میدان مین با ماهیت اخلاقی مشکل ترکیب شده است؛ در مورد آنچه هست و رفتار قابل قبولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Following that line, we were walking into a minefield.
[ترجمه گوگل]به دنبال آن خط، ما در حال قدم زدن به یک میدان مین بودیم
[ترجمه ترگمان]بعد از آن خط، ما وارد میدان مین شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از آن خط، ما وارد میدان مین شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Too pricey-and a legal minefield according to our friends in the Police.
[ترجمه گوگل]به گفته دوستان ما در پلیس، بسیار گران است و یک میدان مین قانونی است
[ترجمه ترگمان]خیلی گران است - و یک میدان مین قانونی با توجه به دوستان ما در پلیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی گران است - و یک میدان مین قانونی با توجه به دوستان ما در پلیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The subject of abortion is a political minefield.
[ترجمه گوگل]موضوع سقط جنین یک میدان مین سیاسی است
[ترجمه ترگمان]موضوع سقط جنین یک میدان مین سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موضوع سقط جنین یک میدان مین سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mr Kinnock has been led through a minefield of interviews and policy statements without serious damage.
[ترجمه گوگل]آقای کیناک از طریق میدان مین مصاحبه ها و بیانیه های سیاستی بدون آسیب جدی هدایت شده است
[ترجمه ترگمان]آقای Kinnock از طریق میدان های مصاحبه ها و بیانیه های سیاسی بدون آسیب جدی هدایت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای Kinnock از طریق میدان های مصاحبه ها و بیانیه های سیاسی بدون آسیب جدی هدایت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The big fellow was in a minefield without an exit sign.
[ترجمه گوگل]مرد بزرگ در میدان مین بدون علامت خروج بود
[ترجمه ترگمان]اون مرد بزرگ تو میدون مین بود بدون علامت خروج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون مرد بزرگ تو میدون مین بود بدون علامت خروج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید