mind your own beeswax

پیشنهاد کاربران

Mind ( one’s ) own beeswax ( Often used as an imperative ) – meaning to not interfere in someone else's affairs; to not pry or be nosy.
معنای این عبارت که غالباً در شکل جمله امری بکار می رود را می توان به شکل های زیر بیان کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

دخالت نکردن در امور دیگران؛ فضولی نکردن؛ ( در شکل جمله ی امری ) سرت به کار خودت باشه؛ فضولیش به تو نیومده؛ در کاری که به تو مربوط نیست دخالت نکن؛ ربطی به تو نداره؛ فضولی موقوف.
Example 1: 👇
Mind your own beeswax, will you? I can take care of my problems just fine.
سرت به کار خودت باشه، ممکنه لطفاً؟ من می توانم مشکلات خودم رو به خوبی حل کنم.
Example 2: 👇
I really wish she would mind her own beeswax and stop asking me about my finances.
من واقعاً آرزو می کنم که انقدر فضول نباشه و دیگه در مورد وضعیت مالیِ من سؤال نکنه.
Example 3: 👇
SANDY: He’s fallen, Tray. I could hear him bump.
TRACY: Mind your own beeswax, old Nosy Parker.
* The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
سندی: اون عاشقت شده، تِرِی. صدای ضربانِ قلبش رو می تونستم بشنوم.
تریسی: سرت به کار خودت باشه، فضولباشیِ کهنه کار.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری

mind your own beeswax

بپرس