1. Your mother-in-law is no mind reader - tell her how you feel.
[ترجمه گوگل]مادرشوهر شما ذهن خوان نیست - به او بگویید چه احساسی دارید
[ترجمه ترگمان]مادر زنت مهم نیست - بهش بگو چه احساسی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مادر زنت مهم نیست - بهش بگو چه احساسی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You did not need the skills of a mind reader to tell that the performance had disappointed the manager in a way not seen before in his time in England.
[ترجمه گوگل]شما به مهارت های یک ذهن خوان نیاز نداشتید تا بگویید که این عملکرد مدیر را به گونه ای ناامید کرده است که قبلاً در زمان او در انگلیس دیده نشده بود
[ترجمه ترگمان]شما به مهارت های یک خواننده ذهن نیاز ندارید تا به آن ها بگویید که عملکرد مدیر را به شیوه ای که قبلا در انگلستان دیده نشده بود، ناامید کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما به مهارت های یک خواننده ذهن نیاز ندارید تا به آن ها بگویید که عملکرد مدیر را به شیوه ای که قبلا در انگلستان دیده نشده بود، ناامید کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You become a mind reader and a fortune teller.
[ترجمه گوگل]شما یک ذهن خوان و یک فالگیر می شوید
[ترجمه ترگمان]تو یک خواننده ذهنی و یک پیشگو هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو یک خواننده ذهنی و یک پیشگو هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I am supposed to be some sort of mind reader, I guess.
[ترجمه گوگل]حدس میزنم که من باید به نوعی ذهنخوان باشم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم خواننده خوبی باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کنم خواننده خوبی باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Chico The Mind Reader – For those who have witnessed a performance of Chico know that the revelation of this routine is worth the price of the DVD set.
[ترجمه گوگل]Chico The Mind Reader – برای کسانی که شاهد اجرای چیکو بودهاند، میدانند که افشای این روال به قیمت مجموعه DVD ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]چیکو ذهن خواننده - برای کسانی که در چیکو شاهد اجرای این برنامه هستند، متوجه می شوند که افشای این برنامه به قیمت دی وی دی ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیکو ذهن خواننده - برای کسانی که در چیکو شاهد اجرای این برنامه هستند، متوجه می شوند که افشای این برنامه به قیمت دی وی دی ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't feel guilty for failing as a mind reader.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ذهن خوان به خاطر شکست خوردن احساس گناه نکنید
[ترجمه ترگمان]به خاطر شکست دادن ذهن، احساس گناه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر شکست دادن ذهن، احساس گناه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The man said that he was a mind reader, but he was shown up a fake.
[ترجمه گوگل]مرد گفت که او ذهن خوان است، اما او را جعلی نشان دادند
[ترجمه ترگمان]مرد گفت که خواننده خوبی است، اما او وانمود کرد که جعلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد گفت که خواننده خوبی است، اما او وانمود کرد که جعلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't expect your partner to be a mind reader, start focusing on communication: Give him feedback, tell him what turns you on and how you like to be touched.
[ترجمه گوگل]از شریک زندگی تان انتظار نداشته باشید که ذهن خوان باشد، تمرکز خود را روی ارتباطات آغاز کنید: به او بازخورد بدهید، به او بگویید چه چیزی شما را تحریک می کند و دوست دارید چگونه مورد لمس قرار بگیرید
[ترجمه ترگمان]از طرف خود انتظار نداشته باشید که یک خواننده مد نظر باشد، شروع به تمرکز روی ارتباط کنید: به او بازخورد بدهید، به او بگویید چه اتفاقی می افتد و چگونه دوست دارید تحت تاثیر قرار بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از طرف خود انتظار نداشته باشید که یک خواننده مد نظر باشد، شروع به تمرکز روی ارتباط کنید: به او بازخورد بدهید، به او بگویید چه اتفاقی می افتد و چگونه دوست دارید تحت تاثیر قرار بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Your partner is not a mind reader.
[ترجمه گوگل]شریک زندگی شما ذهن خوان نیست
[ترجمه ترگمان]هم کار تو ذهن خوان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هم کار تو ذهن خوان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Obama's mind reader has crashed his way through yet another deadline.
[ترجمه گوگل]ذهن خوان اوباما یک ضرب الاجل دیگر را پشت سر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که خواننده اوباما با یک مهلت دیگر راه خود را طی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که خواننده اوباما با یک مهلت دیگر راه خود را طی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Am I a mind reader?
[ترجمه گوگل]آیا من ذهن خوان هستم؟
[ترجمه ترگمان]آیا من خواننده خوبی هستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا من خواننده خوبی هستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Look at your friends and family and see if you are a mind reader.
[ترجمه گوگل]به دوستان و خانواده خود نگاه کنید و ببینید آیا ذهن خوان هستید یا خیر
[ترجمه ترگمان]به دوستان و خانواده خودتان نگاه کنید و ببینید که شما خواننده خوبی هستید یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دوستان و خانواده خودتان نگاه کنید و ببینید که شما خواننده خوبی هستید یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In short, Mr. Lu describes a vision of a search engine that is part intelligent software assistant and part mind reader.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، آقای لو چشم انداز یک موتور جستجو را توصیف می کند که بخشی از دستیار نرم افزار هوشمند و بخشی ذهن خوان است
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، آقای لو یک تصویر از موتور جستجو را توصیف می کند که بخشی از یک دستیار نرم افزاری هوشمند و بخشی از ذهن خواننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، آقای لو یک تصویر از موتور جستجو را توصیف می کند که بخشی از یک دستیار نرم افزاری هوشمند و بخشی از ذهن خواننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید