mincer

/ˈmɪnsər//ˈmɪnsər/

جمله های نمونه

1. Both Mincer and I were doing research on human capital before this subject was adequately appreciated in the profession at large, and the students found it fascinating.
[ترجمه گوگل]من و Mincer هر دو در مورد سرمایه انسانی تحقیق می کردیم قبل از اینکه این موضوع به اندازه کافی در این حرفه مورد توجه قرار گیرد و دانش آموزان آن را جذاب دیدند
[ترجمه ترگمان]من و Both در حال انجام تحقیقات درباره سرمایه انسانی قبل از این موضوع بودیم که این موضوع به اندازه کافی در حرفه مورد پسند واقع شد و دانش آموزان آن را جذاب یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. According to Mincer′s two sector model, the economy can be divided into the minimum wage covered sector and the non-covered sector.
[ترجمه گوگل]بر اساس مدل دوبخشی Mincer، اقتصاد را می توان به بخش تحت پوشش حداقل دستمزد و بخش غیر تحت پوشش تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به مدل دو بخش، اقتصاد می تواند به بخش حداقل حقوق و بخش غیر پوشش تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bowl Cutter, Mixer, Mincer, Frozen Meat Cutter.
[ترجمه گوگل]کاسه کاتر، میکسر، چرخ گوشت، کاتر گوشت منجمد
[ترجمه ترگمان]گوتر Bowl، میکسر، mincer، Cutter گوشت یخ زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After a few years, Jacob Mincer joined the Columbia department and became co-director of the workshop.
[ترجمه گوگل]پس از چند سال، جیکوب مینسر به بخش کلمبیا پیوست و مدیر کارگاه شد
[ترجمه ترگمان]پس از چند سال، جیکوب mincer به بخش کلمبیا پیوست و رئیس کارگاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With a household food mincer, one can cook many kinds of food for immediate consumption.
[ترجمه گوگل]با دستگاه غذاساز خانگی می توان انواع مختلفی از غذاها را برای مصرف فوری طبخ کرد
[ترجمه ترگمان]با یک غذای خانگی، فرد می تواند بسیاری از انواع غذاها را برای مصرف فوری تهیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mincer, A 7-year-old dog, has developed a white haze in her eyes.
[ترجمه گوگل]Mincer، یک سگ 7 ساله، در چشمانش تیرگی سفید ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]mincer، یک سگ ۷ ساله، مه سفیدی را در چشمانش ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When cooked, drain off the juices and put the meat in a processor or mincer.
[ترجمه گوگل]پس از پخته شدن، آب آن را آبکش کنید و گوشت را در دستگاه چرخ کن یا چرخ کن بریزید
[ترجمه ترگمان]وقتی آشپزی کرده، آب میوه را کنار بگذارید و گوشت را در یک پردازنده و یا mincer قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once baby Sally was on solids Jill used a mincer to prepare her meals.
[ترجمه گوگل]زمانی که بچه سالی مشغول خوردن غذای جامد بود، جیل برای تهیه غذای خود از چرخ گوشت استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]زمانی که بچه سلی در جامدات بود، جیل از یک mincer برای تهیه وعده های خود استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mince the liver together with the onion flakes or onion in a food processor or mincer.
[ترجمه گوگل]جگر را همراه با تکه های پیاز یا پیاز در غذاساز یا خردکن خرد کنید
[ترجمه ترگمان]کبد را با دانه های پیاز و یا پیاز در یک مخلوط کن و یا mincer مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Twining Model Co. was responsible for making the mincer, the weighing machine and the coffee grinder on the table.
[ترجمه گوگل]شرکت Twining Model مسئولیت ساخت دستگاه چرخ کردن، دستگاه توزین و آسیاب قهوه روی میز را بر عهده داشت
[ترجمه ترگمان]شرکت مدل Twining مسیول ساخت the، ماشین ترازو و آسیاب قهوه روی میز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We will go ahead as quickly as we can, now we have developed many kinds of machines . Such as, filler, sealing and clipping machine, saline injector, meat mincer machine and so on .
[ترجمه گوگل]ما تا جایی که می‌توانیم جلو می‌رویم، اکنون انواع مختلفی از ماشین‌ها را توسعه داده‌ایم مانند دستگاه پرکننده، آب بندی و برش، انژکتور سالین، دستگاه چرخ گوشت و غیره
[ترجمه ترگمان]ما تا آنجا که می توانیم به سرعت پیش می رویم، حالا بسیاری از ماشین ها را توسعه داده ایم این دستگاه مانند، پرکننده، مهر و برش، تزریق کننده گوشت، ماشین mincer و غیره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The elevator is devised to elevate the raw material for meat mincer, chopper. -mixer vacuum mixer and minced meat trasporter .
[ترجمه گوگل]آسانسور برای بالا بردن مواد خام برای چرخ گوشت، خردکن طراحی شده است میکسر وکیوم میکسر و تراسپورتر گوشت چرخ کرده
[ترجمه ترگمان]آسانسور برای بالا بردن مواد خام برای mincer، chopper تهیه می شود میکسر خلا میکسر و trasporter گوشت چرخ کرده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Based on urban households survey data provided by the National Bureau of Statistics in 2000 and the Mincer income function, this paper has explained the income gaps among 15 industries.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس داده‌های نظرسنجی خانوارهای شهری ارائه شده توسط اداره ملی آمار در سال 2000 و تابع درآمد Mincer، شکاف‌های درآمدی بین 15 صنعت را توضیح داده است
[ترجمه ترگمان]براساس داده های آمارگیری خانوارهای شهری که توسط اداره آمار ملی در سال ۲۰۰۰ و تابع درآمد mincer ارایه شده است، این مقاله شکاف درآمد بین ۱۵ صنعت را توضیح داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wash cuttlefish flesh and finely chop . Process in mincer.
[ترجمه گوگل]گوشت دهگان را بشویید و ریز خرد کنید فرآیند در خردکن
[ترجمه ترگمان]گوشت cuttlefish را با موهای زبر بشویید فرآیند در mincer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• that which grinds or minces; meat grinder
a mincer is a machine which cuts meat into very small pieces.

پیشنهاد کاربران

slang :
A man who is extremely camp. Not necessarily gay, but definitely exhibiting tendencies towards the feminine.
چرخ گوشت

بپرس