1. make mincemeat of
1- خرد کردن،ریز ریز کردن 2- کاملا شکست دادن یا رد کردن،له و لورده کردن
2. A decent lawyer would have made mincemeat of them in court.
[ترجمه گوگل]یک وکیل شایسته در دادگاه از آنها گوشت چرخ کرده درست می کرد
[ترجمه ترگمان]یه وکیل خوب از اونا توی دادگاه چند تا تیکه تیکه کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه وکیل خوب از اونا توی دادگاه چند تا تیکه تیکه کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Prime Minister made mincemeat of his opponent's arguments.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر استدلال های رقیب خود را خرد کرد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر اظهارات مخالفان خود را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر اظهارات مخالفان خود را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I can imagine a defence lawyer making mincemeat of him if we ever put him up in court.
[ترجمه گوگل]من می توانم تصور کنم که یک وکیل مدافع از او گوشت چرخ کرده اگر او را در دادگاه مطرح کنیم
[ترجمه ترگمان]می توانم تصور کنم که اگر ما او را به دادگاه ببریم، یک وکیل دفاع از او می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می توانم تصور کنم که اگر ما او را به دادگاه ببریم، یک وکیل دفاع از او می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I knew that a good lawyer would make mincemeat of him if I allowed him to give evidence.
[ترجمه گوگل]میدانستم که اگر به او اجازه شهادت بدهم، یک وکیل خوب از او گوشت چرخ کرده درست میکند
[ترجمه ترگمان]من می دانستم که اگر به او اجازه دهم به او مدرک بدهد، یک وکیل خوب از او طرفداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می دانستم که اگر به او اجازه دهم به او مدرک بدهد، یک وکیل خوب از او طرفداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Stir the brandy into the mincemeat and spoon on to cases.
[ترجمه گوگل]براندی را داخل گوشت چرخ کرده بریزید و با قاشق روی کیس ها بریزید
[ترجمه ترگمان]برندی را به داخل قاشق و قاشق اضافه کنید تا پرونده ها را بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برندی را به داخل قاشق و قاشق اضافه کنید تا پرونده ها را بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She also wants a mincemeat cookie recipe which she saw in a cookbook some 30 years ago.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک دستور پخت کوکی گوشت چرخ کرده می خواهد که حدود 30 سال پیش در کتاب آشپزی دیده بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک دستورالعمل شیرینی را می خواهد که ۳۰ سال پیش در یک کتاب آشپزی دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک دستورالعمل شیرینی را می خواهد که ۳۰ سال پیش در یک کتاب آشپزی دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This book makes mincemeat of the idea that Reagan was a dunce, amiable or otherwise.
[ترجمه گوگل]این کتاب این ایده را که ریگان یک آدم دوس، دوست داشتنی یا غیر آن بود، به وجود می آورد
[ترجمه ترگمان]این کتاب mincemeat از این ایده است که ریگان آدم کودن، دوست داشتنی یا غیر عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کتاب mincemeat از این ایده است که ریگان آدم کودن، دوست داشتنی یا غیر عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A hostile Public Prosecutor would make mincemeat of her.
[ترجمه گوگل]یک دادستان خصمانه از او گوشت چرخ کرده درست می کند
[ترجمه ترگمان]یک دادستان عمومی دشمن mincemeat از او خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دادستان عمومی دشمن mincemeat از او خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It made mincemeat of CoreTest, returning data transfer rates in excess of 5Mb/sec.
[ترجمه گوگل]از CoreTest گوشت چرخ کرده ساخت و نرخ انتقال داده بیش از 5 مگابایت بر ثانیه را برمی گرداند
[ترجمه ترگمان]این اثر mincemeat of را ساخت، نرخ انتقال داده را در حد بیش از ۵ Mb \/ sec برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اثر mincemeat of را ساخت، نرخ انتقال داده را در حد بیش از ۵ Mb \/ sec برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Preparation method For the mincemeat, cut the boiled, cooled lemon in half and discard the pips.
[ترجمه گوگل]طرز تهیه برای گوشت چرخ کرده، لیموی پخته و خنک شده را از وسط نصف کنید و هسته های آن را دور بریزید
[ترجمه ترگمان]روش آماده سازی برای mincemeat، لیمو ترش را به نصف کاهش داده و the را دور می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش آماده سازی برای mincemeat، لیمو ترش را به نصف کاهش داده و the را دور می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The scientist mincemeat of the new atomic theory.
[ترجمه گوگل]دانشمند گوشت چرخ کرده نظریه اتمی جدید
[ترجمه ترگمان]دانشمند mincemeat نظریه اتمی جدید را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشمند mincemeat نظریه اتمی جدید را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She made mincemeat of all his arguments.
[ترجمه گوگل]او تمام استدلال های او را گوشت چرخ کرده بود
[ترجمه ترگمان] اون با همه his تیکه تیکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون با همه his تیکه تیکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And a pound of mincemeat, too.
[ترجمه گوگل]و یک پوند گوشت چرخ کرده نیز
[ترجمه ترگمان]و یک پوند گوشت قیمه شده هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و یک پوند گوشت قیمه شده هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Globo Gym's making mincemeat of the Las Vegas Police Department.
[ترجمه گوگل]Globo Gym در حال تهیه گوشت چرخ کرده از اداره پلیس لاس وگاس
[ترجمه ترگمان]سالن ورزش Globo mincemeat از اداره پلیس لاس وگاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سالن ورزش Globo mincemeat از اداره پلیس لاس وگاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید