mimetic

/mɪˈmetɪk//mɪˈmetɪk/

معنی: وابسته به تقلید
معانی دیگر: (ادبیات و هنر) وابسته به وانمایی، تقلیدی، وانمودین، نمایشی

جمله های نمونه

1. Both realism and naturalism are mimetic systems or practices of representation.
[ترجمه گوگل]هر دو واقع گرایی و طبیعت گرایی سیستم های تقلیدی یا شیوه های بازنمایی هستند
[ترجمه ترگمان]هم واقع گرایی و هم طبیعی گرایی سیستم ها یا شیوه های بازنمایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The actors have to rely on their mimetic skills.
[ترجمه گوگل]بازیگران باید بر مهارت های تقلیدی خود تکیه کنند
[ترجمه ترگمان]بازیگران باید به مهارت های mimetic تکیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A mimetic butterfly is one that resembles another kind of butterfly-usually a poisonous one.
[ترجمه گوگل]پروانه تقلیدی به پروانه ای گفته می شود که شبیه نوع دیگری از پروانه است - معمولاً یک پروانه سمی
[ترجمه ترگمان]پروانه mimetic یکی است که شبیه به نوع دیگری از پروانه است - معمولا یک پروانه سمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And, conversely, does mimetic illusionism-the anthropomorphic statue-always fail as art?
[ترجمه گوگل]و برعکس، آیا توهم گرایی تقلیدی - مجسمه انسان نما - همیشه به عنوان هنر شکست می خورد؟
[ترجمه ترگمان]و برعکس، آیا mimetic illusionism - یک مجسمه شبه بشر - همیشه به عنوان هنر شکست می خورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For example, does the precision of mimetic patterns in butterflies reflect the degree of protection they confer.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آیا دقت الگوهای تقلیدی در پروانه ها منعکس کننده درجه حفاظتی است که آنها به آنها می دهند؟
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، دقت الگوهای mimetic در پروانه ها نشان دهنده میزان حفاظت از آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Onomatopoeia and mimetic words are a striking feature of Japanese vocabulary.
[ترجمه گوگل]Onomatopoeia و کلمات تقلیدی یکی از ویژگی های بارز واژگان ژاپنی است
[ترجمه ترگمان]کلمات Onomatopoeia و mimetic ویژگی قابل توجه واژگان ژاپنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Photoelectric current and lifetime of vision mimetic retinal membrane has also been much improved by addition of nanometer particles.
[ترجمه گوگل]جریان فوتوالکتریک و طول عمر غشای شبکیه تقلیدی بینایی نیز با افزودن ذرات نانومتری بسیار بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]هم چنین طول عمر و طول عمر تصویر mimetic retinal نیز با افزودن ذرات نانومتر به مراتب بهتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Photoelectric current and lifetime of vision mimetic retinal membrane has also been much improved . . .
[ترجمه گوگل]جریان فوتوالکتریک و طول عمر غشای شبکیه تقلیدی بینایی نیز بسیار بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]طول عمر و طول عمر تصویر mimetic retinal نیز بسیار بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The future development of mimetic enzyme is prospected.
[ترجمه گوگل]توسعه آینده آنزیم تقلیدی قابل پیش بینی است
[ترجمه ترگمان]توسعه آینده آنزیم mimetic prospected است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Photoelectric current and lifetime of vision mimetic retinal membrane has also been much improved by addition of nanometer. . .
[ترجمه گوگل]جریان فوتوالکتریک و طول عمر غشای شبکیه تقلیدی بینایی نیز با افزودن نانومتر بسیار بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]هم چنین طول عمر و عمر تصویر mimetic retinal، علاوه بر نانومتر نیز به مراتب بهتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition, hosts in sympatry were less likely to reject a mimetic model egg than a non-mimetic one.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، میزبانان در همدلی کمتر احتمال دارد که تخمک مدل تقلیدی را نسبت به یک تخمک غیر تقلیدی رد کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، میزبان های in احتمال کمتری برای رد کردن یک تخم مدل mimetic نسبت به a غیر - داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Formalists evaluate literary form for its perceptibility and not for its mimetic capacity.
[ترجمه گوگل]فرمالیست‌ها فرم ادبی را برای درک آن ارزیابی می‌کنند و نه برای ظرفیت تقلیدی آن
[ترجمه ترگمان]The فرم ادبی را برای perceptibility ارزیابی می کنند و نه برای ظرفیت mimetic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Michel Butor's justifications for the devices used in his early novels are also grounded in the language of mimetic realism.
[ترجمه گوگل]توجیهات میشل بوتور برای ابزارهای مورد استفاده در رمان های اولیه اش نیز بر اساس زبان رئالیسم تقلیدی است
[ترجمه ترگمان]توجیه (میشل Butor)برای وسایل مورد استفاده در رمان های اولیه او نیز به زبان واقع گرایی mimetic بنا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به تقلید (صفت)
mimetic

انگلیسی به انگلیسی

• exhibiting mimicry or imitation; of the nature of mimicry
mimetic movements or actions are ones in which you imitate something; a technical term.

پیشنهاد کاربران

✅اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: پسوند ) : mimetic ✅ معنی انگلیسی اجزاء: mimicking / simulating ✅مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: sympathomimetic ✅ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: mimicking / simulating the effects of the sympathetic nervous system

بپرس