mimeograph

/ˈmɪmiəˌɡræf//ˈmɪmɪəɡrɑːf/

معنی: استنسیل، دستگاه تکثیر، ماشین تکثیر، تکثیر کردن
معانی دیگر: (دستگاه تکثیر صفحات چاپی و غیره) میمیو گراف

جمله های نمونه

1. The stories were mimeographed and stuffed into the brass and velvet cartridges which the pneumatic tubes ate.
[ترجمه گوگل]داستان‌ها شبیه‌نگاری می‌شدند و در کارتریج‌های برنجی و مخملی که لوله‌های پنوماتیک می‌خوردند پر می‌شدند
[ترجمه ترگمان]The پر از فشنگ و فشنگ بود که لوله های فشار از آن می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mimeograph has sat discarded in the corner for many years.
[ترجمه گوگل]میمئوگراف سال‌هاست در گوشه‌ای کنار گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]The سالهاست که کنار گذاشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mark and Shores went from mimeograph to copiers to laser printers, which allow finer work.
[ترجمه گوگل]Mark and Shores از mimeograph به دستگاه‌های کپی و چاپگرهای لیزری تبدیل شدند که امکان کار دقیق‌تری را فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]مارک و Shores از mimeograph تا copiers به چاپگرهای لیزری رفتند که این کار امکان کار ظریف را فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To make ( copies ) on a mimeograph.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد (کپی) روی یک میموگرافی
[ترجمه ترگمان]برای ساختن (کپی)روی یک mimeograph
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He wrote long, theoretical treatises, which he published in a mimeographed journal.
[ترجمه گوگل]او رساله های طولانی و نظری نوشت که در مجله ای به چاپ رسید
[ترجمه ترگمان]او رساله ای طولانی و نظری نوشت که در یک مجله mimeographed به چاپ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His 000 inventions included the electric light BulB, the phonograph, and the mimeograph machine.
[ترجمه گوگل]000 اختراع او شامل لامپ برقی، گرامافون و دستگاه میمئوگراف بود
[ترجمه ترگمان]اولین اختراعات او عبارت بودند از لامپ الکتریکی، گرامافون، گرامافون و دستگاه mimeograph
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His 000 inventions included the electric light bulb, the phonograph, and the mimeograph machine.
[ترجمه گوگل]000 اختراع او شامل لامپ برق، گرامافون و دستگاه میمئوگراف بود
[ترجمه ترگمان]اولین اختراعات او شامل لامپ الکتریکی، گرامافون و دستگاه mimeograph بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In my grandma's time, secretaries of work units would be able to cut mimeograph stencils.
[ترجمه گوگل]در زمان مادربزرگ من، منشی‌های واحدهای کاری می‌توانستند شابلون‌های میموگرافی را برش دهند
[ترجمه ترگمان]در زمان مادربزرگم، منشی های واحد کاری می توانند mimeograph stencils را قطع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استنسیل (اسم)
mimeograph, stencil

دستگاه تکثیر (اسم)
mimeograph

ماشین تکثیر (اسم)
mimeograph

تکثیر کردن (فعل)
increase, propagate, duplicate, multiply, reproduce, mimeograph

انگلیسی به انگلیسی

• printing device that duplicates text from a waxed paper stencil which has been mounted on a rotating inked drum, duplicating machine
make copies with a mimeograph (machine that duplicates text from a waxed paper stencil)

پیشنهاد کاربران

بپرس