mime

/ˈmaɪm//maɪm/

معنی: تقلید، مقلد، نمایش بدون گفتگو، تقلید در اوردن
معانی دیگر: (یونان و روم باستان) نمایش طنزآمیز، شادمایش روحوضی، (نمایشی که در آن به جای کلام از حرکات دست و صورت استفاده می شود) نمایش لال بازی، (ادا نمایش) ادامایش، هنر پیشه ی ادامایش، اداگر، وانما، نمایش خنده اور

جمله های نمونه

1. The children learn through role-play, dance and mime.
[ترجمه Mona ph] کودکان از طریق نقش بازی کردن، رقصیدن و تقلید کردن یاد می گیرند.
|
[ترجمه گوگل]کودکان از طریق نقش آفرینی، رقص و میم یاد می گیرند
[ترجمه ترگمان]بچه ها از طریق بازی، رقص و mime یاد می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first scene was performed in mime.
[ترجمه گوگل]صحنه اول در میم اجرا شد
[ترجمه ترگمان]اولین صحنه در بازی تقلیدی بازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The performance consisted of dance, music and mime.
[ترجمه Mona ph] نمایش شامل رقص، موسیقی و نمایش خنده داری ( پانتومیم ) بود.
|
[ترجمه گوگل]این اجرا شامل رقص، موسیقی و میم بود
[ترجمه ترگمان]نمایش شامل رقص، موسیقی و تقلید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Music, mime and strong visual imagery play a strong part in the productions.
[ترجمه گوگل]موسیقی، میم و تصاویر بصری قوی نقش مهمی در تولید دارد
[ترجمه ترگمان]موسیقی، بازی تقلیدی و تصویری قوی، نقش مهمی در تولیدات بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a brilliant mime, he showed how he managed to support the tray.
[ترجمه گوگل]او در میمکی درخشان نشان داد که چگونه توانسته از سینی حمایت کند
[ترجمه ترگمان]با یک تقلید درخشان، به یاد آورد که چگونه توانسته بود سینی را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They will perform a short mime later.
[ترجمه گوگل]بعدا میم کوتاهی اجرا خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها بعد از آن یک نمایش کوتاه بازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She performed a brief mime.
[ترجمه گوگل]او یک میم کوتاه انجام داد
[ترجمه ترگمان]او یک نمایش مختصر اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Personally I've always considered mime to be a lot of whimsy.
[ترجمه گوگل]من شخصاً همیشه میم را یک هوس‌بازی می‌دانستم
[ترجمه ترگمان]من شخصا بازی تقلیدی را با یک شوخی زیاد در نظر گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Singers on television often mime to pre-recorded tapes.
[ترجمه گوگل]خوانندگان تلویزیون اغلب نوارهای از پیش ضبط شده را تقلید می کنند
[ترجمه ترگمان]خوانندگان در تلویزیون اغلب تقلیدی از نوارهای ضبط شده را نمایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I remember asking her to mime getting up in the morning.
[ترجمه گوگل]یادم می‌آید از او خواستم صبح از خواب بیدار شود
[ترجمه ترگمان]یادم هست که از او خواستم فردا صبح از او تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The waiters mime to records playing on the jukebox.
[ترجمه گوگل]پیشخدمت‌ها صدای ضبط‌های پخش شده در جوک‌باکس را تقلید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت ها در حال بازی با دستگاه پخش موسیقی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We communicated mainly by signs, gesticulation and mime.
[ترجمه گوگل]ما عمدتاً با علائم، اشاره و میم ارتباط برقرار می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور عمده توسط علایم، اشارات و حرکات تقلیدی در ارتباط بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each player has to mime the title of a movie, play or book.
[ترجمه گوگل]هر بازیکن باید عنوان یک فیلم، نمایشنامه یا کتاب را تقلید کند
[ترجمه ترگمان]هر بازیکن می تواند به تقلید از عنوان یک فیلم، بازی یا کتاب بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The stories are enacted using music, dance and mime.
[ترجمه گوگل]داستان ها با استفاده از موسیقی، رقص و میم اجرا می شوند
[ترجمه ترگمان]این داستان ها با استفاده از موسیقی، رقص و MIME اجرا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقلید (اسم)
fake, simulation, farce, burlesque, imitation, emulation, mimicry, mime, mimesis

مقلد (اسم)
zany, mimic, clown, mime, emulator, imitator, merry-andrew

نمایش بدون گفتگو (اسم)
mime

تقلید در اوردن (فعل)
monkey, mock, mime, pantomime

تخصصی

[سینما] رقص و لال بازی - لال بازی
[کامپیوتر] علامت اختصاری Multi Internet Mail Extension . استانداردی که N.Borenstein و N.freed آن را برای درج علائمی غیر از متن ASCII در پیامهای پست الکترونیکی ساختند. پیامهای MIME را می توان با اعلان « محتوا- نوع» در عنوان پیام شناسایی کرد.با وجود آنکه قلمرو و انواع مجتوا نامحدود است، اکثر نرم افزارهای پست الکترونیکی از حداقل استفاده ی جزئی از کدگذاری MIME حمایت می کنند. نگاه کنید به CGI.

انگلیسی به انگلیسی

• standard which allows one to transfer any type of file by electronic mail on the internet (computers, internet)
art of portraying a scene with bodily gestures only, silent acting, pantomime; actor who portrays scenes in pantomime; mimic
mimic, imitate; express through pantomime, express through bodily movement
mime is the use of movements and gestures to express something or tell a story without using speech.
if you mime something, you describe or express it using mime rather than speech.
if you mime, you pretend to be singing or playing an instrument, although the music is in fact coming from a record or cassette.

پیشنهاد کاربران

۱. لال بازی ۲. نمایش لال بازی. نمایش بدون کلام ۳. هنرپیشه لال بازی ۴. لال بازی در آوردن ۵. ادای ( کسی را ) در اوردن ۶. ( نمایش بدون کلام ) اجرا کردن. تقلید کردن
مثال:
Ask and answer with a friend using mime.
با استفاده از نمایش بدون کلام با یک دوست سوال بپرسید و جواب بدهید.
هنر مایم ،
تفاوت هنر مایم با هنر پانتومیم در این است که هنر مایم به هنر بازیگری در سکوت از طریق انواع مختلف حرکات بدنی برای بیان ایده هایی که به یک موضوع مربوط میشود اشاره دارد. تمرکز آن بر استفاده از اشیاء خیالی و بدن وصورت هنرمند بدون استفاده از نقاب به عنوان بیان یک ایده است.
...
[مشاهده متن کامل]

از سوی دیگر، پانتومیم به هنر استفاده از موقعیت ها و اشیاء خیالی برای ایجاد توهم منطبق بر واقعیت اشاره دارد. بیشتر بر روی بازی قابل تشخیص تمرکز دارد تا نشان دادن یک موضوع خاص. ودر این هنر از نقاب هم گاها استفاده میشود .
با این حال شباهتی که با هم دارند در اینست که در هر دو، بازیگران احساسات را از طریق حرکات بدن نشان می دهند.

ادابازی، ادا بازی درآوردن، لال بازی
1. پانتومیم
2. نمایش بی کلام
3. لب زدن ( آهنگ )
mime ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: ایمایش
تعریف: نوعی نمایش بدون کلام شامل قطعات نمایشی کوتاه هجوآمیز و عملیات آکروباتی و رقص که در روم باستان اجرا می شد|||متـ . نمایش ایمایی
ادا و شکلک
لال
ادا / شکلک
پانتومیم کردن
نمایش بی کلام
معنی تقلید کردن از یک چیز را می دهد.
معنی از روی یک چیزی تقلید کردن می دهد.
تقلید کردن،
( بدون حرف زدن ادای چیزی را در آوردن، رساندن منظور با زبان اشاره و. . . )
پانتومیم
پانتومیم

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس