millet

/ˈmɪlət//ˈmɪlɪt/

معنی: ارزن، گندمیان
معانی دیگر: (گیاه شناسی)، ارزنک، ارزن چمنی (panicum miliaceum)، دانه ی ارزن، گندمیان gramineae

جمله های نمونه

1. I have sown the millet in this plot.
[ترجمه گوگل]من در این قطعه ارزن کاشته ام
[ترجمه ترگمان]من the را در این توطئه کاشته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Millet is cultivated on some farms here.
[ترجمه گوگل]ارزن در برخی از مزارع اینجا کشت می شود
[ترجمه ترگمان]Millet در برخی از مزارع پرورش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We grew maize, millet and beans.
[ترجمه گوگل]ما ذرت، ارزن و لوبیا کشت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما ذرت، ارزن و لوبیا را بزرگ کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Millet had played the images game on the pavement outside, had anticipated a tousled woman who wore badges of failure.
[ترجمه گوگل]میلت بازی تصاویر را روی پیاده‌روی بیرون انجام داده بود، پیش‌بینی می‌کرد که زنی درهم و برهم که نشان‌های شکست را بر تن دارد
[ترجمه ترگمان]Millet بازی تصاویر را در پیاده رو بازی کرده بود و پیش بینی کرده بود که زنی ژولیده و پریشان که نشانه ای از شکست در آن دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I also resented the way Millet was simpering at me.
[ترجمه گوگل]من هم از روشی که میلت به من می‌خندید، ناراحت بودم
[ترجمه ترگمان]همچنین از روش Millet که simpering بر من was بیزار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Millet continued to grieve for his wife for many years after her death.
[ترجمه گوگل]میلت سال ها پس از مرگ همسرش به غم و اندوه برای همسرش ادامه داد
[ترجمه ترگمان]Millet برای سال ها پس از مرگش برای همسرش عزاداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My millet all bundled and stacked.
[ترجمه گوگل]ارزن من همه بسته و روی هم چیده شد
[ترجمه ترگمان] millet همه جا جمع شدن و جمع شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Throwing down his scythe he scooped up some millet and straightened up.
[ترجمه گوگل]با پرتاب داس، مقداری ارزن برداشت و راست شد
[ترجمه ترگمان]داس خود را بر زمین انداخت و مقداری ارزن را برداشت و راست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It offered Alan Millet little protection from the rain that drove across the street and battered against his body.
[ترجمه گوگل]از آلن میلت در برابر بارانی که از خیابان عبور می‌کرد و بدنش را کتک می‌زد محافظت چندانی نمی‌کرد
[ترجمه ترگمان]آن حمایت کوچک آلن Millet را از باران که از خیابان عبور کرده و به بدنش کوبیده شده بود، پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Millet and I were the first to check that tower, after Falconer's body was discovered by a guard.
[ترجمه گوگل]من و میلت اولین کسی بودیم که بعد از کشف جسد فالکونر توسط یک نگهبان، آن برج را بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]من و millet اولین کسانی بودیم که برج را بررسی کردیم، بعد از اینکه جسد falconer توسط یک نگهبان کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Next came the millet crop, which was spread out to dry before being stored in vats and barrels.
[ترجمه گوگل]بعد از آن محصول ارزن بود که قبل از نگهداری در خمره ها و بشکه ها برای خشک شدن پهن می شد
[ترجمه ترگمان]سپس محصول ارزن، که قبل از انبار کردن در خم های چوبین و بشکه ها، خشک شده بود، به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Millet was still the primary cereal crop.
[ترجمه گوگل]ارزن هنوز محصول اصلی غلات بود
[ترجمه ترگمان]Millet هنوز محصول غله ابتدایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Millet grinned and stepped out on to the landing and behind him the door slammed cheerfully.
[ترجمه گوگل]میلت پوزخندی زد و به سمت فرود رفت و پشت سرش در با خوشحالی به هم کوبید
[ترجمه ترگمان]millet خندید و قدم به پاگرد پله ها گذاشت و در پشت سرش در با خوشحالی به هم کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارزن (اسم)
millet

گندمیان (اسم)
millet

انگلیسی به انگلیسی

• type of grass that is cultivated for its grain which is mostly used as fodder, grain harvested from millet grass
millet is a tall grass that is cultivated for its seeds or for hay.

پیشنهاد کاربران

Language
Origins of ‘Transeurasian’ languages traced to Neolithic ⭕millet⭕ farmers
. . .
Research finds language family that includes modern Japanese, Korean and Turkish spread largely due to agriculture

بپرس