military intelligence

جمله های نمونه

1. Why was military intelligence so lacking?
[ترجمه گوگل]چرا اطلاعات نظامی اینقدر کم بود؟
[ترجمه ترگمان]چرا نیروی نظامی این قدر کم بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Military intelligence is gathered using sophisticated technology.
[ترجمه گوگل]اطلاعات نظامی با استفاده از فناوری پیچیده جمع آوری می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات نظامی با استفاده از فن آوری پیچیده جمع آوری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For eign diplomats were also turned away by military intelligence officials.
[ترجمه گوگل]زیرا دیپلمات های خارجی نیز توسط مقامات اطلاعاتی نظامی طرد شدند
[ترجمه ترگمان]برای دیپلمات های eign نیز از سوی مقامات اطلاعاتی نظامی اخراج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Military intelligence maintained its surveillance of black organizational activity to determine the extent of black radicalism.
[ترجمه گوگل]اطلاعات نظامی نظارت خود را بر فعالیت های سازمانی سیاه پوستان برای تعیین میزان رادیکالیسم سیاهان ادامه داد
[ترجمه ترگمان]اطلاعات نظامی نظارت خود را بر فعالیت سازمانی سیاه برای تعیین میزان افراط گرایی سیاه حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One military intelligence soldier fired on a months ago claiming he felt his life was threatened.
[ترجمه گوگل]یکی از سربازان اطلاعات نظامی یک ماه پیش با این ادعا که احساس می کند جانش در خطر است، تیراندازی کرد
[ترجمه ترگمان]یک سرباز جاسوس نظامی چند ماه پیش شلیک کرد و ادعا کرد که زندگیش در خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Andreotti on Oct. 22 dismissed the chief of military intelligence, Adml.
[ترجمه گوگل]آندروتی در 22 اکتبر، رئیس اطلاعات نظامی، Adml را برکنار کرد
[ترجمه ترگمان]Andreotti در روز ۲۲ اکتبر رئیس اطلاعات نظامی، Adml را برکنار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don hopes to get a job in military intelligence.
[ترجمه گوگل]دان امیدوار است در اطلاعات نظامی شغلی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]امید به داشتن شغلی در هوش نظامی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now he directed a section of the Military Intelligence unit concerned with the security of the state from threats outside its boundaries.
[ترجمه گوگل]اکنون او بخشی از واحد اطلاعات نظامی را که به امنیت کشور در برابر تهدیدات خارج از مرزهای آن مربوط می شود، هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او به بخشی از واحد اطلاعات نظامی که مربوط به امنیت کشور از تهدید خارج از مرزه ای آن است، دستور داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The missions of the Military Intelligence Battalion in the U. S. Army have renewed significance.
[ترجمه گوگل]مأموریت‌های گردان اطلاعات نظامی در ارتش ایالات متحده اهمیتی تازه یافته است
[ترجمه ترگمان]ماموریت گردان اطلاعات نظامی در ایالات متحد اس ارتش اهمیت تازه ای یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Several of his staff members have military intelligence backgrounds.
[ترجمه گوگل]تعدادی از کارکنان او دارای سابقه اطلاعات نظامی هستند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از کارکنان او زمینه های اطلاعاتی نظامی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sri Lanka's Tamil Tigers said that the government military intelligence wing had breached a three - year - old ceasefire.
[ترجمه گوگل]ببرهای تامیل سریلانکا گفت که شاخه اطلاعات نظامی دولت آتش بس سه ساله را نقض کرده است
[ترجمه ترگمان]ببرهای تامیل سریلانکا گفتند که جناح اطلاعاتی نظامی دولت یک آتش بس سه ساله را نقض کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foreigners have spies; Britain has Military Intelligence.
[ترجمه گوگل]خارجی ها جاسوس دارند بریتانیا دارای اطلاعات نظامی است
[ترجمه ترگمان]خارجی ها جاسوس دارند؛ بریتانیا اطلاعات نظامی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sources in Japanese military intelligence have also proven that the nuclear weapon was drilled into the seabed by the commandeered Japanese deep drilling ship the Chikyu Maru.
[ترجمه گوگل]منابع اطلاعاتی ارتش ژاپن همچنین ثابت کرده اند که این سلاح هسته ای توسط کشتی حفاری عمیق ژاپنی چیکیو مارو در بستر دریا حفاری شده است
[ترجمه ترگمان]منابع اطلاعاتی ارتش ژاپن هم ثابت کرده اند که سلاح هسته ای توسط نیروی دریایی حفاری عمیق ژاپن، Chikyu Maru، به بس تر دریا پرتاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A one-time Soviet military intelligence agent, Sechin presides over an impeccable network of sources, both formal and clandestine, all across the oil industry.
[ترجمه گوگل]سچین که زمانی مامور اطلاعات نظامی شوروی بود، ریاست شبکه بی عیب و نقصی از منابع، اعم از رسمی و مخفی، در سراسر صنعت نفت را بر عهده دارد
[ترجمه ترگمان]یک آژانس اطلاعاتی نظامی اتحاد جماهیر شوروی سابق، که ریاست یک شبکه بی عیب و نقص از منابع را بر عهده دارد، هم رسمی و هم سری و هم در سراسر صنعت نفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• branch of the military that gathers information (especially secret information)

پیشنهاد کاربران

اطلاعاتِ نظامی
یک رشته ی نظامی که از روش های جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات با هدف ارائه راهنمایی و هدایت برای کمک به فرماندهان در تصمیم گیری استفاده می کند.
اطلاعات نظامی

بپرس