military government

جمله های نمونه

1. The new military government has banned strikes and demonstrations.
[ترجمه گوگل]دولت جدید نظامی اعتصابات و تظاهرات را ممنوع کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت جدید ارتش اعتصاب ها و تظاهرات را ممنوع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The group aims to overthrow the military government.
[ترجمه گوگل]هدف این گروه سرنگونی حکومت نظامی است
[ترجمه ترگمان]هدف این گروه براندازی دولت نظامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They demanded that the military government free all political prisoners.
[ترجمه گوگل]آنها خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی توسط دولت نظامی شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plot to overthrow the military government was foiled .
[ترجمه گوگل]توطئه سرنگونی حکومت نظامی خنثی شد
[ترجمه ترگمان]توطئه براندازی دولت نظامی خنثی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The military government dissolved the injunction.
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی این حکم را منحل کرد
[ترجمه ترگمان]دولت این حکم را منحل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The military government is determined to put down all opposition.
[ترجمه گوگل]دولت نظامی مصمم به سرکوب همه مخالفان است
[ترجمه ترگمان]دولت نظامی مصمم است که همه احزاب مخالف را سرکوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The military government repressed the striking workers.
[ترجمه گوگل]دولت نظامی کارگران اعتصابی را سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]دولت نظامی کارگران اعتصابی را سرکوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The military government is trying to stop the supply of guns to the rebels.
[ترجمه گوگل]دولت نظامی در تلاش است تا عرضه اسلحه به شورشیان را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]دولت نظامی در تلاش است تا تامین سلاح به شورشیان را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The king was merely a tool of the military government.
[ترجمه گوگل]شاه تنها ابزار حکومت نظامی بود
[ترجمه ترگمان]پادشاه تنها ابزاری برای دولت نظامی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A provisional military government took office .
[ترجمه گوگل]یک دولت نظامی موقت روی کار آمد
[ترجمه ترگمان]یک دولت موقت نظامی دفتر را به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The military government dissolved the country's parliament.
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی پارلمان کشور را منحل کرد
[ترجمه ترگمان]دولت این کشور را منحل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Left-wing groups engineered a coup against the military government.
[ترجمه گوگل]گروه های چپ کودتا علیه دولت نظامی طراحی کردند
[ترجمه ترگمان]گروه های چپ گرا، کودتایی را علیه دولت نظامی طراحی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was a creature of the military government.
[ترجمه گوگل]او مخلوق حکومت نظامی بود
[ترجمه ترگمان]او موجودی حکومت نظامی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The king was just the tool of the military government.
[ترجمه گوگل]شاه فقط ابزار حکومت نظامی بود
[ترجمه ترگمان]پادشاه تنها ابزار دولت نظامی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The military government has been unable to win popular support.
[ترجمه گوگل]دولت نظامی نتوانسته است حمایت مردمی را جلب کند
[ترجمه ترگمان]دولت نظامی نتوانسته است حمایت مردمی را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• government by the military, military control of the government

پیشنهاد کاربران

military government ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: حکومت اشغالگران
تعریف: حکومتی موقت که یک نیروی نظامی خارجی در سرزمین تحت اشغالش ایجاد می کند