military action

جمله های نمونه

1. We may have to take military action.
[ترجمه گوگل]ممکن است مجبور به اقدام نظامی شویم
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است مجبور شویم که اقدام نظامی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The government has threatened to take military action if the rebels do not withdraw from the area.
[ترجمه گوگل]دولت تهدید کرده است که اگر شورشیان از منطقه عقب نشینی نکنند، دست به اقدام نظامی خواهد زد
[ترجمه ترگمان]دولت تهدید کرده است که در صورت عدم خروج شورشیان از منطقه اقدام نظامی انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hijacking became a trigger point for military action.
[ترجمه گوگل]هواپیماربایی به نقطه آغازی برای اقدام نظامی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این دزدی به یک نقطه تحریک برای اقدام نظامی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The United States threatened military action against Iraq.
[ترجمه گوگل]آمریکا عراق را به حمله نظامی تهدید کرد
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده اقدام نظامی علیه عراق را تهدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We have documentary evidence that they were planning military action.
[ترجمه گوگل]ما شواهد مستندی داریم که نشان می دهد آنها در حال برنامه ریزی برای اقدام نظامی بودند
[ترجمه ترگمان]ما مدارک مستند داریم مبنی بر اینکه آن ها در حال برنامه ریزی برای اقدام نظامی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They have threatened military action but held off until now.
[ترجمه گوگل]آنها تهدید کرده اند که به حمله نظامی می پردازند، اما تا کنون متوقف شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها اقدام نظامی را تهدید کرده اند، اما تا به حال تعطیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The air raids were followed by military action on the ground .
[ترجمه گوگل]این حملات هوایی با عملیات نظامی در زمین دنبال شد
[ترجمه ترگمان]حملات هوایی با اقدام نظامی بر روی زمین انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The military action could end in disaster.
[ترجمه گوگل]اقدام نظامی ممکن است به فاجعه ختم شود
[ترجمه ترگمان]اقدام نظامی می تواند به فاجعه خاتمه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leaders in America have generally supported military action.
[ترجمه گوگل]رهبران آمریکا به طور کلی از اقدام نظامی حمایت کرده اند
[ترجمه ترگمان]رهبران در آمریکا عموما از اقدام نظامی حمایت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The lack of military action from other countries has contributed to the perpetuation of the civil war.
[ترجمه گوگل]فقدان اقدام نظامی از سوی دیگر کشورها به تداوم جنگ داخلی کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]عدم اقدام نظامی از سوی کشورهای دیگر به the جنگ داخلی کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Military action may become necessary.
[ترجمه گوگل]اقدام نظامی ممکن است ضروری شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است اقدام نظامی لازم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some senators are urging military action.
[ترجمه گوگل]برخی از سناتورها خواستار اقدام نظامی هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از سناتورها خواهان اقدام نظامی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the one hand military action must be pursued with maximum efficiency, defined by military criteria.
[ترجمه گوگل]از یک سو، اقدام نظامی باید با حداکثر کارایی، که با معیارهای نظامی تعریف شده است، دنبال شود
[ترجمه ترگمان]از یک طرف، اقدام نظامی باید با حداکثر بهره وری، که توسط معیارهای نظامی تعریف شده است، دنبال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Military action also served as an outlet for widespread samurai discontent.
[ترجمه گوگل]اقدام نظامی همچنین به عنوان خروجی برای نارضایتی گسترده سامورایی ها عمل کرد
[ترجمه ترگمان]عمل نظامی نیز به عنوان خروجی برای نارضایتی samurai گسترده عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The President hinted at the possibility of military action.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور به احتمال اقدام نظامی اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به امکان اقدام نظامی اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• military operation

پیشنهاد کاربران

بپرس