1. The government responded to militancy in the traditional ways.
[ترجمه گوگل]دولت به شیوه های سنتی به ستیزه جویی پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]دولت به روش های سنتی به ستیزه جویی پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت به روش های سنتی به ستیزه جویی پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Before 19 neither peasant land hunger nor working-class militancy were abating.
[ترجمه گوگل]قبل از 19، نه گرسنگی زمین دهقانی و نه ستیزه جویی طبقه کارگر کاهش می یافت
[ترجمه ترگمان]پیش از ۱۹ نه گرسنگی زمین روستایی و نه ستیزه جویی در طبقه کارگر کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیش از ۱۹ نه گرسنگی زمین روستایی و نه ستیزه جویی در طبقه کارگر کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The militancy of sectarian party orthodoxy is fused with the militancy of rebellion against personal oppression.
[ترجمه گوگل]ستیزه جویی ارتدوکسی حزبی فرقه ای با ستیزه جویی شورش علیه ستم شخصی آمیخته شده است
[ترجمه ترگمان]شبه نظامی گری of حزبی فرقه ای با شبه نظامی گری علیه ظلم و ستم فردی ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شبه نظامی گری of حزبی فرقه ای با شبه نظامی گری علیه ظلم و ستم فردی ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ten percent would threaten him, as Inkatha's militancy is not matched by mass support throughout the country.
[ترجمه گوگل]ده درصد او را تهدید می کند، زیرا ستیزه جویانه اینکاتا با حمایت توده ای در سراسر کشور مطابقت ندارد
[ترجمه ترگمان]ده درصد او را تهدید خواهند کرد، چرا که شبه نظامی گری اینکاتا با حمایت جمعی در سراسر کشور برابری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ده درصد او را تهدید خواهند کرد، چرا که شبه نظامی گری اینکاتا با حمایت جمعی در سراسر کشور برابری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Worse still, the epicentre of labour militancy was the capital itself.
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، کانون مبارزات کارگری خود پایتخت بود
[ترجمه ترگمان]بدتر از آن، مرکز شبه نظامی گری کار خود پایتخت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدتر از آن، مرکز شبه نظامی گری کار خود پایتخت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Concerns have been mounting about the increasing militancy of animal rights activists.
[ترجمه گوگل]نگرانی ها در مورد افزایش ستیزه جویانه فعالان حقوق حیوانات افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]نگرانی ها در مورد افزایش شبه نظامی گری فعالان حقوق حیوانات افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگرانی ها در مورد افزایش شبه نظامی گری فعالان حقوق حیوانات افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Yet deprivation alone does not explain the militancy and relatively strong political consciousness of the factory proletariat.
[ترجمه گوگل]اما محرومیت به تنهایی ستیزه جویی و آگاهی سیاسی نسبتاً قوی پرولتاریای کارخانه را توضیح نمی دهد
[ترجمه ترگمان]با این وجود محرومیت به تنهایی علت ستیزه جویی و آگاهی سیاسی نسبتا قوی از پرولتاریا را توضیح نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این وجود محرومیت به تنهایی علت ستیزه جویی و آگاهی سیاسی نسبتا قوی از پرولتاریا را توضیح نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Industrial militancy naturally declined, and the problem of the unemployed almost completely preoccupied the labour movement until 193
[ترجمه گوگل]ستیزه جویی صنعتی به طور طبیعی کاهش یافت و مشکل بیکاران تقریباً به طور کامل جنبش کارگری را تا سال 193 به خود مشغول کرد
[ترجمه ترگمان]به طور طبیعی ستیزه جویی صنعتی کاهش یافت و مشکل بیکاری تقریبا به طور کامل جنبش کارگری تا سال ۱۹۳ میلادی را به خود مشغول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور طبیعی ستیزه جویی صنعتی کاهش یافت و مشکل بیکاری تقریبا به طور کامل جنبش کارگری تا سال ۱۹۳ میلادی را به خود مشغول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To what extent does the increasing militancy of other civil servants influence policy making?
[ترجمه گوگل]ستیزه جوی فزاینده سایر کارمندان دولت تا چه اندازه بر سیاست گذاری تأثیر می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]افزایش شبه نظامی گری دیگر کارمندان دولتی تا چه حد می تواند سیاست گذاری را تحت تاثیر قرار دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افزایش شبه نظامی گری دیگر کارمندان دولتی تا چه حد می تواند سیاست گذاری را تحت تاثیر قرار دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The slightest hint of militancy was enough to bar a group from being funded.
[ترجمه گوگل]کوچکترین نشانه ای از ستیزه جویی کافی بود تا یک گروه از تامین مالی منع شود
[ترجمه ترگمان]کم ترین نشانه ای از ستیزه جویی برای بار کردن گروهی از سرمایه گذاران کافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کم ترین نشانه ای از ستیزه جویی برای بار کردن گروهی از سرمایه گذاران کافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In the aftermath of both these outbursts of militancy stoppages of work declined dramatically.
[ترجمه گوگل]پس از هر دوی این طغیان های ستیزه جویانه، توقف کار به طور چشمگیری کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در پی هر دو طغیان ناشی از این طغیان های شبه نظامی گری، کار به شدت کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در پی هر دو طغیان ناشی از این طغیان های شبه نظامی گری، کار به شدت کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Is it valiance and militancy or justice and peace?
[ترجمه گوگل]آیا دلاوری و ستیزه جویی است یا عدالت و صلح؟
[ترجمه ترگمان]آیا این valiance و ستیزه جویی یا عدالت و صلح است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا این valiance و ستیزه جویی یا عدالت و صلح است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Full of militancy and revolutionary ardour, the people of all nationalities in the country are working hard for the realization of the four modernizations.
[ترجمه گوگل]مردم از همه ملیت ها در کشور سرشار از ستیزه جویی و شور انقلابی برای تحقق چهار نوسازی تلاش می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم تمام ملیت ها در این کشور برای تحقق چهار modernizations سخت تلاش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم تمام ملیت ها در این کشور برای تحقق چهار modernizations سخت تلاش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Increasingly, the lines between the militancy of the civil rights movement and that of the anti-war movement were beginning to blur.
[ترجمه گوگل]به طور فزاینده ای، خطوط بین ستیزه جویانه جنبش حقوق مدنی و جنبش ضد جنگ شروع به محو شدن کرد
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای، خطوط بین شبه نظامی گری جنبش حقوق مدنی و جنبش ضد جنگ شروع به تار شدن کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای، خطوط بین شبه نظامی گری جنبش حقوق مدنی و جنبش ضد جنگ شروع به تار شدن کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید