migraine

/ˈmaɪˌɡren//ˈmiːɡreɪn/

معنی: سردرد، میگرن، مرض سر درد، حمله سر درد
معانی دیگر: (پزشکی) درد نیمسر، صداع، سردرد شدید (که معمولا محدود به یک طرف سر است)، مر­ سر درد

جمله های نمونه

1. He developed a severe migraine headache.
[ترجمه گوگل]او دچار سردرد شدید میگرنی شد
[ترجمه ترگمان]سردرد شدیدی به سراغش آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Severe migraine can be treated with a drug which constricts the blood vessels.
[ترجمه گوگل]میگرن شدید را می توان با دارویی که رگ های خونی را منقبض می کند درمان کرد
[ترجمه ترگمان]میگرن شدید را می توان با دارویی که رگ های خونی را آلوده می کند، درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Other causes of migraine are VDU screens and strip-lighting.
[ترجمه گوگل]سایر علل میگرن صفحه نمایش VDU و نور نواری است
[ترجمه ترگمان]دلایل دیگر میگرن، پرده های VDU و نورپردازی نواری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you suffer from migraine?
[ترجمه گوگل]آیا از میگرن رنج می برید؟
[ترجمه ترگمان]تو از میگرن رنج می کشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nausea, diarrhoea, and vomiting may accompany migraine.
[ترجمه گوگل]تهوع، اسهال و استفراغ ممکن است همراه با میگرن باشد
[ترجمه ترگمان]اسهال، اسهال و استفراغ ممکن است همراه میگرن همراه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These symptoms are particularly associated with migraine headaches.
[ترجمه گوگل]این علائم به ویژه با سردردهای میگرنی همراه است
[ترجمه ترگمان]این علائم به ویژه با سردردهای میگرن مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even the smell of oranges can trigger his migraine.
[ترجمه گوگل]حتی بوی پرتقال هم می تواند باعث میگرن او شود
[ترجمه ترگمان]حتی بوی پرتقال می تواند میگرن او را تحریک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is exhausted from migraine headaches and lack of sleep; the lines on her face have deepened.
[ترجمه گوگل]او از سردردهای میگرنی و کمبود خواب خسته شده است خطوط روی صورتش عمیق تر شده اند
[ترجمه ترگمان]از سردرد میگرن و عدم خواب خسته شده است؛ خطوط روی صورتش عمیق تر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is differentiated from migraine by the paroxysmal occurrence of the latter.
[ترجمه گوگل]آن را از میگرن با وقوع حمله‌ای دومی متمایز می‌کند
[ترجمه ترگمان]این بیماری از میگرن با رخداد مکرر دومی فرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Associated vomiting and photophobia. Family history of migraine.
[ترجمه گوگل]استفراغ همراه و فتوفوبیا سابقه خانوادگی میگرن
[ترجمه ترگمان]استفراغ و استفراغ تاریخچه خانوادگی میگرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm getting a migraine.
[ترجمه گوگل]من دارم میگرن میگیرم
[ترجمه ترگمان]دارم میگرن می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The seventh-grader at Stapley Junior High School suffered migraine headaches and often missed school.
[ترجمه گوگل]دانش آموز کلاس هفتم دبیرستان استپلی از سردردهای میگرنی رنج می برد و اغلب مدرسه را ترک می کرد
[ترجمه ترگمان]دانش آموز کلاس هفتم در دبیرستان Stapley Junior دچار سردردهای میگرنی شده بود و اغلب به مدرسه نرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One-Sided Headache Cluster and migraine headaches are characteristically unilateral.
[ترجمه گوگل]سردردهای خوشه ای یک طرفه و سردردهای میگرنی مشخصاً یک طرفه هستند
[ترجمه ترگمان]سردرد Sided و سردردهای میگرن به طور خاص یک جانبه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was suffering from frequent migraine attacks and had persistent desert sores which refused to heal.
[ترجمه گوگل]او از حملات مکرر میگرن رنج می برد و زخم های صحرایی دائمی داشت که بهبود نمی یافت
[ترجمه ترگمان]او از حملات مکرر میگرن رنج می برد و زخم های مداوم صحرایی داشت که التیام آن ها را نپذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سردرد (اسم)
headache, migraine

میگرن (اسم)
migraine

مرض سر درد (اسم)
migraine

حمله سر درد (اسم)
migraine

انگلیسی به انگلیسی

• severe recurrent headache
migraine is a painful headache that makes you feel very ill.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I can’t come to work today; I have a migraine.
Someone might say, “I suffer from chronic migraines, they’re debilitating. ”
A person experiencing a migraine might say, “I need to lie down, my head is pounding. ”
migraine ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: میگرن
تعریف: عارضه ای عموماً وراثتی که شامل حملات دوره ای سردردهای رگ زاد یک طرفه در ناحیۀ گیجگاهی می شود
Migraine : میگرن - سر درد شدید
تلفظ : mai grein
Raging migrane : میگرن حاد و شدید
با کلمه زیر اشتباه نگیرید :
Migrant : مهاجر

بپرس