might as well

جمله های نمونه

1. One might as well be hanged for a sheep as a lamb.
[ترجمه فواد] همان بهتر که یکی به دار آویخته بشود مثل یک گوسفند
|
[ترجمه الهیار] آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب ( معنای تحت اللفظی ضرب المثل: وقتی قرار باشه اعدام شی، همان بهتر که گوسفند باشه تا بره )
|
[ترجمه گوگل]ممکن است برای گوسفندی مثل بره به دار آویخته شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است برای گوسفندان به عنوان یک بره دار به دار آویخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You might as well take your father's car - there's no point in having it sit there unused in the garage.
[ترجمه فواد] همان بهتره که ماشین پدرت رو بیاری. هیچ نکته ای برای بلا استفاده نگه داشتن آن در گاراژ وجود نداره
|
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید ماشین پدرتان را ببرید - هیچ فایده ای ندارد که آن را بدون استفاده در گاراژ بنشینید
[ترجمه ترگمان]ممکن است ماشین پدرت را هم با خودت ببری - دلیلی ندارد که آن را در گاراژ جا به جا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You might as well drink it, being as you've paid for it.
[ترجمه گوگل]شما هم می توانید آن را بنوشید، همانطور که برای آن هزینه کرده اید
[ترجمه ترگمان]تو هم باید آن را بخوری، چون بهای آن را گرفته ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You might as well shoot for the moon and ask for a promotion as well as a raise.
[ترجمه امینو] بهتره که یه تیری تو تاریکی بندازی و در خواست ارتقاء و همچنین افزایش حقوق کنی.
|
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است برای ماه عکس بگیرید و درخواست ترفیع و همچنین افزایش حقوق کنید
[ترجمه ترگمان]ممکن است به خوبی برای ماه عکس بگیرید و درخواست ترفیع و ترفیع دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I suppose we might as well go home.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم ممکن است به خانه برگردیم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم بهتر باشه بریم خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I might as well give the sweet course a miss.
[ترجمه گوگل]من هم ممکن است دوره شیرین را از دست بدهم
[ترجمه ترگمان] منم همینطور که دلم براش تنگ میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For all the good it's done we might as well not have bothered.
[ترجمه گوگل]با وجود تمام خوبی هایی که انجام شده است، ممکن است ما هم اذیت نشده باشیم
[ترجمه ترگمان]به خاطر همه کارهایی که انجام داده، ما هم ممکن است به زحمت خودمان را به زحمت بیندازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We might as well finish the cake; there isn't much left.
[ترجمه امینو] بهتره دیگه کیکو تمومش کنیم چون خیلی چیزی ازش نمونده
|
[ترجمه گوگل]ممکن است کیک را هم تمام کنیم چیز زیادی باقی نمانده است
[ترجمه ترگمان]باید کیک را تمام کنیم؛ چیز زیادی باقی نمانده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If no one else wants it, we might as well give it to him.
[ترجمه فرامرز] اگر کس دیگه ای اینو نمیخواد، پس چاره دیگه ای نداریم که بدیمش به اون.
|
[ترجمه گوگل]اگر هیچ کس دیگری آن را نمی خواهد، ممکن است آن را به او بدهیم
[ترجمه ترگمان]اگر کسی دیگر آن را نمی خواهد، می توانیم آن را به او بدهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He might as well have been a million miles away.
[ترجمه رضا] انگار که یه میلیون مایل دورتره
|
[ترجمه گوگل]شاید او یک میلیون مایل دورتر بود
[ترجمه ترگمان]او ممکن بود میلیون ها مایل از اینجا دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We might as well bunk down in this hotel.
[ترجمه گوگل]ممکن است ما هم در این هتل بخوابیم
[ترجمه ترگمان]ما باید تو این هتل جا به جا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I might as well learn another language, it's all grist to the mill when it comes to getting a job.
[ترجمه گوگل]من ممکن است زبان دیگری را نیز یاد بگیرم، وقتی نوبت به یافتن شغل می رسد، همه چیز برایم مهم است
[ترجمه ترگمان]بهتر است زبان دیگری یاد بگیرم، همه در آسیاب به سر می برند و کار پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We might as well make use of the hotel's facilities.
[ترجمه گوگل]ممکن است از امکانات هتل نیز استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم از امکانات هتل هم استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I think we might as well pack up and go home.
[ترجمه عرفان رض] فک میکنم بهتره جمع و جور کنیم و بریم خانه
|
[ترجمه گوگل]فکر می کنم ممکن است وسایلمان را جمع کنیم و به خانه برگردیم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم بهتر باشه گروه رو جمع و جور کنیم و بریم خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be very preferable, be more desirable

پیشنهاد کاربران

1. چاره ای نداشتن که
2. توانستن که، شدن که، بد نبودن که
Rents are so high these days, You might as well buy a house.
این روزها اجاره ها خیلی بالا رفته، بهتره خانه بخری.
I might as well be hanged for a genius as a dumb.
علیرغم میل باطنی
might ( just ) as well
معانی:چاره ای نیست جز. . ، بهترین کار اینه که. . . ، دیگه ( این یه کتاب علمی تخیلیه دیگه. )
a ) used to suggest that someone should do something, because there is no good reason to do anything else
...
[مشاهده متن کامل]

I suppose we might as well go home.
b ) used to say that the effect of an action or situation is the same as if it was another one
They might as well have a badge on them saying ‘Steal me’.
He might as well have been a million miles away.

شاید بهتره که. . . ( انتخاب بین بد و بدتر )
بهترین کار اینه که، چاره ای نیست جز. . .
ضرری نداره. . .
چاره ای ندارم جز . . .
بهتره که . . .
همون بهتر که . . .
فرقی نداره با اینکه . . .
ناچاریم:
We might as well
ناچاریم که کاری رو انجام بدیم:
We might as well do something
شاید بهتر باشه
I might as well have a second piece=it will be okay if i have a second piece
( Impact values )
ایرادی نداره اگه. . .
دو معنی داره که نزدیک به هم هستن
1. همون بهتر که. . .
The party was so dull that I might as well have stayed home
2. چاره ای نیست یا هیچ راه دیگه ای نیست مگر. . .
You might as well tell them the truth
منبع:Merriam - Webster
بهتره برم و . . . .
انگار که، مثل اینکه
شاید بهتره . . .
بهترین کار اینه که . . . .
we might as well do something :
[همان] بهتره که [یه کاری رو] انجام بدیم.
بهتره که . . .

همون بهتر که. . .
یعنی بهترین کاری که میتونیم انجام بدیم یا چاره ای جز این نداریم
used to say that the effect of an action or situation is the same as if it was another one
used to suggest that someone should do something, because there is no good reason to do anything else
بهترین کار ممکن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس