midyear

/ˈmɪˌdjɪr//ˈmɪˌdjɪr/

وابسته به وسط سال، نیمه سالی، وسط سال، نیمه ی سال، امتحان نیمه سال

جمله های نمونه

1. midyear elections
انتخابات وسط سال (میان سال)

2. Sales had improved by midyear.
[ترجمه گوگل]فروش تا اواسط سال بهبود یافته بود
[ترجمه ترگمان]فروش با midyear بهبود یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 198eight ministers lost their jobs in a mid-year cabinet reshuffle.
[ترجمه گوگل]در سال 198، هشت وزیر در ترمیم کابینه در اواسط سال شغل خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ تن از وزرا شغل خود را در یک ترمیم کابینه در اواسط سال از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Investors and analysts took that to mean a rate cut before mid-year is out of the question.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران و تحلیلگران این را به این معنا دانستند که کاهش نرخ قبل از اواسط سال قابل بحث نیست
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران و تحلیلگران این مساله را به منظور کاهش نرخ قبل از اواسط سال اتخاذ کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But in the fund's midyear report, they said the price drop permitted the fund to add to its position at lower prices.
[ترجمه گوگل]اما در گزارش میانسالی صندوق، آنها گفتند افت قیمت به صندوق اجازه داد تا با قیمت‌های پایین‌تر به موقعیت خود بیفزاید
[ترجمه ترگمان]اما در گزارش midyear این صندوق، آن ها گفتند که کاهش قیمت ها به این صندوق اجازه داده است تا به موقعیت خود در قیمت های پایین تر اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When the stock market hit a pothole around midyear, some analysts pulled in their horns.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بازار سهام در حوالی اواسط سال به چاله برخورد کرد، برخی از تحلیلگران به این کار دست زدند
[ترجمه ترگمان]زمانی که بازار سهام به a در اطراف midyear برخورد کرد، برخی تحلیلگران شاخ های خود را به دست گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The finish for the year was a blistering 3 61 percent, but that was still behind the performance at midyear.
[ترجمه گوگل]پایان سال 3 61 درصد بود، اما این رقم همچنان از عملکرد در اواسط سال عقب بود
[ترجمه ترگمان]پایان سال به میزان ۳ و ۶۱ درصد رسید، اما این کار هنوز پشت سر اجرا در midyear بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Greenspan suggested the recession might run its course by midyear.
[ترجمه گوگل]گرینسپن پیشنهاد کرد که رکود ممکن است تا اواسط سال ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]گرینسپن اظهار داشت که رکود اقتصادی ممکن است مسیر خود را با midyear اداره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That means a jump to a new standard, SXGA, and its sharp 1280-by-1024 pixel resolution, possibly by midyear.
[ترجمه گوگل]این به معنای جهش به استاندارد جدید، SXGA، و وضوح 1280 در 1024 پیکسل آن، احتمالاً تا اواسط سال است
[ترجمه ترگمان]این به معنی پرش به یک استاندارد جدید، SXGA و رزولوشن شدید آن - توسط midyear - ۱۰۲۴ پیکسل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The central bank's officials are actively debating whether to begin winding down bond buying after midyear.
[ترجمه گوگل]مقامات بانک مرکزی فعالانه در حال بحث هستند که آیا پس از نیمه سال خرید اوراق قرضه را متوقف کنند یا خیر
[ترجمه ترگمان]مقامات بانک مرکزی به طور فعال در این مورد بحث می کنند که آیا خرید اوراق قرضه را بعد از midyear آغاز کنند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• middle of the year
of or pertaining to the middle of the year; occurring in the middle of the year

پیشنهاد کاربران

بپرس