midwinter

/ˈmɪˈdwɪntər//ˌmɪdˈwɪntə/

معنی: چله زمستان، وسط زمستان، انقلاب زمستانی
معانی دیگر: وابسته به وسط زمستان، میان زمستانی، چله ی زمستان

جمله های نمونه

1. midwinter vacations
تعطیلات میان زمستانی

2. Temperatures can drop well below freezing in midwinter.
[ترجمه گوگل]دما در اواسط زمستان می تواند به زیر صفر برسد
[ترجمه ترگمان]دمای هوا ممکن است در اواسط زمستان به خوبی یخ بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was impossible to walk the route in midwinter.
[ترجمه گوگل]پیمودن مسیر در اواسط زمستان غیرممکن بود
[ترجمه ترگمان]راه رفتن در وسط زمستان غیرممکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They celebrate midwinter by lighting candles.
[ترجمه گوگل]آنها نیمه زمستان را با روشن کردن شمع جشن می گیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها اواسط زمستان را با نور شمع های روشن جشن می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mountains look beautiful in midwinter.
[ترجمه گوگل]کوه ها در اواسط زمستان زیبا به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]کوه ها در اواسط زمستان زیبا به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Midwinter came into the frame of the door and turned back to the room beyond to clap gently with his white-gloved hands.
[ترجمه گوگل]میدوینتر وارد چارچوب در شد و به سمت اتاق آن طرف برگشت تا به آرامی با دستان سفیدپوشش کف بزند
[ترجمه ترگمان]midwinter وارد چارچوب در شد و به طرف اتاق برگشت تا با دست دستکش سفید خود دست بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lain's Barn is the perfect setting for Midwinter merchants, selling everything from weapons to costume.
[ترجمه گوگل]انبار لاین محیط مناسبی برای بازرگانان نیمه زمستان است که همه چیز را از سلاح گرفته تا لباس می فروشند
[ترجمه ترگمان]بارن برای بازرگانان midwinter عالی است و همه چیز را از اسلحه به لباس مبدل می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The old man - General Midwinter - has got a private suite at seven floors below ground level.
[ترجمه گوگل]پیرمرد - جنرال میدوینتر - یک سوئیت خصوصی در هفت طبقه زیر سطح زمین دارد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد - ژنرال midwinter - یک مجموعه خصوصی در هفت طبقه زیر سطح زمین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Midwinter does not restrict his discussion of domestic help to private householders.
[ترجمه گوگل]میدوینتر بحث خود در مورد کمک های خانگی را به خانوارهای خصوصی محدود نمی کند
[ترجمه ترگمان]midwinter بحث خود در مورد کمک داخلی به مالکان خصوصی را محدود نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They crossed the Great Smoky Mountains in midwinter.
[ترجمه گوگل]آنها در اواسط زمستان از کوه های بزرگ اسموکی عبور کردند
[ترجمه ترگمان]از کوه های عظیم Smoky در اواسط زمستان گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They lay their eggs in midwinter, incubating their eggs and chicks through many blizzards.
[ترجمه گوگل]آنها تخم های خود را در اواسط زمستان می گذارند و تخم ها و جوجه های خود را در بسیاری از کولاک ها جوجه کشی می کنند
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ ها را در چله زمستان فرو کردند و تخم و جوجه ها را در میان طوفان و برف فرو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Midwinter ski conditions prevail most times here, since the area receives well more than 200 inches of natural snow yearly.
[ترجمه گوگل]شرایط اسکی در اواسط زمستان در اینجا غالب است، زیرا این منطقه سالانه بیش از 200 اینچ برف طبیعی دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]شرایط اسکی midwinter اغلب اوقات در اینجا شایع است، چرا که این منطقه سالانه بیش از ۲۰۰ اینچ برف طبیعی را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Above the Trans-Alaska Pipeline in midwinter, sundogs meld into a halo around the sun.
[ترجمه گوگل]در بالای خط لوله ترانس آلاسکا در اواسط زمستان، داگ های خورشیدی به هاله ای در اطراف خورشید تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]در بالای خط لوله گذرنده از آلاسکا در اواسط زمستان، sundogs با هاله ای پیرامون خورشید ترکیب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was midwinter. Many trees were denuded of leaves.
[ترجمه گوگل]نیمه زمستان بود بسیاری از درختان از برگ خالی شدند
[ترجمه ترگمان]وسط زمستان بود بسیاری درختان باقی مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The weather can be very clear and bright in midwinter.
[ترجمه گوگل]هوا می تواند در اواسط زمستان بسیار صاف و روشن باشد
[ترجمه ترگمان]هوا در اواسط زمستان بسیار صاف و روشن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چله زمستان (اسم)
midwinter

وسط زمستان (اسم)
midwinter

انقلاب زمستانی (اسم)
midwinter

انگلیسی به انگلیسی

• middle of the winter
occurring in the middle of the winter; of or pertaining to the middle of the winter
midwinter is the period in the middle of the winter.

پیشنهاد کاربران

بپرس