midrib

/ˈmɪˌdrɪb//ˈmɪˌdrɪb/

معنی: رگه، رگ میان، رگ میان برگ، خط یا برامدگی حد فاصل
معانی دیگر: (گیاه شناسی) رگبرگ میانی، میان رگبرگ

جمله های نمونه

1. A prominent midrib and 4 to 6 lateral veins are present.
[ترجمه گوگل]یک رگ میانی برجسته و 4 تا 6 ورید جانبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]A برجسته و ۴ تا ۶ رگ جانبی وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The leaves are also fleshy with a prominent midrib, with five pairs of lateral veins.
[ترجمه گوگل]برگها نیز گوشتی با یک نوار میانی برجسته و دارای پنج جفت رگبرگ جانبی هستند
[ترجمه ترگمان]برگ ها هم چنین گوشتی با a برجسته دارند و پنج جفت سیاه رگ جانبی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Faint lateral veins spread from a somewhat prominent midrib.
[ترجمه گوگل]وریدهای جانبی ضعیف از قسمت میانی تا حدودی برجسته گسترش می یابند
[ترجمه ترگمان]رگ های جانبی ضعیفی از a تا حدودی برجسته پخش شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are also translucent with a prominent midrib and many fine lateral veins.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین با یک رگ میانی برجسته و بسیاری از رگه های جانبی ظریف شفاف هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین با یک midrib برجسته و بسیاری رگ های جانبی خوب شفاف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bold midrib and the 3-4 pairs of lateral veins are light purple or pink.
[ترجمه گوگل]رگ میانی پررنگ و 3-4 جفت رگبرگ جانبی به رنگ بنفش روشن یا صورتی هستند
[ترجمه ترگمان]رگه های برجسته و ۳ - ۴ رگه های جانبی بنفش یا صورتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Midrib is lengthened for tendril, extreme has one flocculus basket, bottle shape, opening brim is thick, there is a lid on, green is given priority to, have Brown or gules stain and streak.
[ترجمه گوگل]قسمت میانی برای پیچک بلند شده است، اکستریم دارای یک سبد لخته، شکل بطری، لبه باز ضخیم است، درب دارد، سبز اولویت دارد، دارای لکه و رگه قهوه ای یا گلوله است
[ترجمه ترگمان]midrib بیشتر برای پیچ و مهره قرار دارد، یک سبد flocculus، شکل بطری، لبه باز و لبه آن ضخیم است، به رنگ سبز اولویت داده می شود، رنگ قهوه ای یا gules دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lamina attached late- rally to upper surface of midrib.
[ترجمه گوگل]لامینا در اواخر به سطح فوقانی میانی چسبیده است
[ترجمه ترگمان]lamina به سطح بالایی of متصل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The scientists marked a lily bud with dots along each petal's edge and "midrib" or central vein.
[ترجمه گوگل]دانشمندان یک جوانه زنبق را با نقطه هایی در امتداد لبه هر گلبرگ و "نوار میانی" یا رگبرگ مرکزی مشخص کردند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان یک غنچه گل را با نقطه های حاشیه هر گلبرگ و \"midrib\" یا سیاه رگ مرکزی علامت گذاری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Of or relating to a midrib that extends throughout the entire length of a leaf.
[ترجمه گوگل]از یا مربوط به یک نوار میانی که در تمام طول برگ امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]یا مربوط به a که در کل طول یک برگ گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Midrib Technology Co., Ltd. document.
[ترجمه گوگل]سند Midrib Technology Co, Ltd
[ترجمه ترگمان]شرکت فن آوری midrib، با مسئولیت محدود سند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These ribbon-like leaves are pale green, with a prominent midrib and usually two lateral veins on either side.
[ترجمه گوگل]این برگ های روبان مانند به رنگ سبز کم رنگ، با یک نوار میانی برجسته و معمولاً دو رگبرگ جانبی در دو طرف هستند
[ترجمه ترگمان]این برگ ها - مانند برگ ها، سبز کم رنگ هستند و a برجسته و معمولا دو رگه جانبی در هر دو طرف دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The leaf-blade bears circular dark patches, and has a prominent midrib and lateral veins.
[ترجمه گوگل]تیغه برگ دارای لکه های تیره دایره ای است و دارای رگبرگ میانی و جانبی برجسته است
[ترجمه ترگمان]تیغه آن لکه های تیره مدور دارد و دارای رگ های خونی و veins برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Culm sheath auricles falcate, long. Leaf blade abaxially minutely pubescent along one or both sides of midrib.
[ترجمه گوگل]گوش های غلاف کلم به شکل کاذب، بلند تیغه برگ در امتداد یک یا هر دو طرف رگ میانی به صورت دو محوره به طور ریز بلوغ می شود
[ترجمه ترگمان]غلاف Culm auricles falcate است تیغه برگ با دقت در طول یک یا هر دو طرف of حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. About leaf sampling, the portion of representing specialty on nutritional status may be obtained near the midrib of the blade and it was shown that K content significantly increased along the midrib.
[ترجمه گوگل]در مورد نمونه برداری از برگ، ممکن است بخشی از نشان دهنده تخصص در وضعیت تغذیه در نزدیکی نوار میانی تیغه به دست آید و نشان داده شد که محتوای پتاسیم به طور قابل توجهی در طول نوار میانی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]در مورد نمونه گیری برگ، بخشی از ارایه تخصص در وضعیت تغذیه ممکن است در نزدیکی لبه تیغه به دست آید و نشان داده شد که مقدار K به طور قابل توجهی در امتداد the افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رگه (اسم)
grain, nervure, costa, streak, thread, vein, midrib, fibril

رگ میان (اسم)
midrib

رگ میان برگ (اسم)
midrib

خط یا برامدگی حد فاصل (اسم)
midrib

انگلیسی به انگلیسی

• center vein of a leaf (botany)

پیشنهاد کاربران

midrib ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: رگبرگ اصلی
تعریف: رگبرگ یا رگۀ میانی برگ که از قاعده تا رأس پهنک امتداد دارد
رگبرگ اصلی در پهنک برگ ( اصطلاح گیاهشناسی )

بپرس