1. in the midmost part of the forestدرست در وسط جنگل2. the excursion of the eyes from a midmost positionبرونگردی چشم ها از جایگاه میانی خود
وسط (صفت)middle, mediocre, middling, second-class, midmost, second-rateبسیار صمیمی (صفت)midmostواقع در عین وسط (صفت)midmost