middle finger

/ˌmɪdl ˈfɪŋɡər//ˌmɪdl ˈfɪŋɡər/

انگشت میان، وسطی

جمله های نمونه

1. He wears a ring on his middle finger.
[ترجمه ااا] او یک حلقه روی انگشت وسطی خود می پوشد.
|
[ترجمه گوگل]او یک حلقه در انگشت وسط خود می کند
[ترجمه ترگمان] اون یه حلقه روی انگشت وسطش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The middle finger traced a heart on her lips.
[ترجمه گوگل]انگشت وسط یک قلب را روی لب هایش نشان داد
[ترجمه ترگمان]انگشت میانی بر لبانش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jane was wearing a gold ring on her middle finger.
[ترجمه گوگل]جین یک حلقه طلا در انگشت وسطش بسته بود
[ترجمه ترگمان]جین انگشتر طلایی را روی انگشت وسطش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the middle finger with both hands to push around the upper and lower eyelids wipe eyes 27 times.
[ترجمه گوگل]با انگشت وسط با هر دو دست برای فشار دادن به اطراف پلک بالا و پایین چشم ها را 27 بار پاک کنید
[ترجمه ترگمان]انگشت میانی با هر دو دست برای هل دادن اطراف پلک بالای و پایین چشم ها ۲۷ بار چشم ها را پاک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The index and middle finger are placed under the testicle and the thumb on top.
[ترجمه گوگل]انگشت اشاره و وسط زیر بیضه و انگشت شست در بالا قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]شاخص و انگشت میانی در زیر the و انگشت شست در بالا قرار داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our middle finger is the first quality, good quality and safety can be guaranteed.
[ترجمه گوگل]انگشت وسط ما اولین کیفیت است، کیفیت خوب و ایمنی را می توان تضمین کرد
[ترجمه ترگمان]انگشت میانی ما کیفیت اول است، کیفیت خوب و ایمنی می تواند تضمین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ferrules of index finger, middle finger and fourth finger and little finger are connected to the backplate on the cardinal shelf through elastic strings.
[ترجمه گوگل]حلقه های انگشت اشاره، انگشت وسط و انگشت چهارم و انگشت کوچک از طریق رشته های الاستیک به صفحه پشتی قفسه کاردینال متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]انگشت اشاره انگشت، انگشت میانی و انگشت چهارم و انگشت کوچک به backplate روی قفسه کاردینال از طریق رشته های الاستیک متصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is this abbreviate in ALD the financial middle finger of retail trade what?
[ترجمه گوگل]آیا این مخفف در ALD انگشت وسط مالی تجارت خرده فروشی چیست؟
[ترجمه ترگمان]آیا این خلاصه کردن خلاصه کردن انگشت میانی مالی تجارت خرده فروشی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wrap most of the floss around the middle finger of one hand.
[ترجمه گوگل]بیشتر نخ را دور انگشت وسط یک دست بپیچید
[ترجمه ترگمان]بیشتر نخ نخ را در انگشت میانی یک دست بپیچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. E. but popularly known as The Middle Finger – has the shape of a huge hand, beautifully sculpted from Carrara marble – the same material used by Michelangelo and Bernini.
[ترجمه گوگل]E اما عموماً به عنوان انگشت میانی شناخته می شود - شکل یک دست بزرگ دارد که به زیبایی از سنگ مرمر کارارا مجسمه سازی شده است - همان ماده ای که توسط میکل آنژ و برنینی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]E اما شناخته شده به عنوان \"انگشت میانی\"، شکل یک دست بزرگ، که به زیبایی ساخته شده از سنگ کارارا - همان ماده مورد استفاده Michelangelo و برنینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Right thumb, middle finger, ring finger, little finger and the rosette is slightly incomplete.
[ترجمه گوگل]انگشت شست راست، انگشت میانی، انگشت حلقه، انگشت کوچک و روزت کمی ناقص است
[ترجمه ترگمان]انگشت شست راست، انگشت انگشت، انگشت کوچک و روزت کمی ناقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In newest research report middle finger goes out: Adipose cell is the cell of kind of obedient calcic directive!
[ترجمه گوگل]در جدیدترین گزارش پژوهشی انگشت میانی بیرون می‌رود: سلول چربی، سلولی از فرمان‌های مطیع کلسیم است!
[ترجمه ترگمان]در جدیدترین گزارش تحقیق، انگشت میانی منتشر می شود: سلول Adipose، سلول نوع دستورالعمل فرمان بردار است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For me in present's study life middle finger perspicuity direction.
[ترجمه گوگل]برای من در مطالعه حاضر زندگی جهت تیزبینی انگشت میانی
[ترجمه ترگمان]برای من در حال حاضر انگشت میانی زندگی را جهت گیری بررسی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. New GB middle finger goes out, the off color value of convention of monochromatic glazed pottery is 0. 7 chromatism of numerical value is greater delegate is bigger.
[ترجمه گوگل]انگشت وسط GB جدید خاموش می شود، مقدار رنگ خاموش قرارداد سفال لعاب تک رنگ 0 است 7 کروماتیسم ارزش عددی بیشتر نماینده بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]با این حال انگشت میانی New از آن خارج می شود، و ارزش رنگ off of glazed monochromatic ۰ است ۷ chromatism از مقدار عددی بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• third finger of the hand

پیشنهاد کاربران

نام انگشتان رو در تصویر هم می تونید ببینید. . .
middle finger
انگشتان دست به انگلیسی:
thumb = انگشت شست
index finger / first finger / forefinger = انگشت سبابه، انگشت اشاره
middle finger = انگشت میانی
ring finger = انگشت حلقه ( چهارمین انگشت از سمت شست )
pinky / pinkie / little finger = انگشت کوچک
The finger between the forefinger and the ring finger
بین انگشت اشاره و انگشت حلقه
کسی که خیلی راحت و احمقانه و ساده بار خام میشه یا گول میخوره مثلا سیاستی که همیشه روسیه در اقبال ایران داشته و داره ولی ایران هیچ وقت اینو تشخیص نداده است
...
[مشاهده متن کامل]

Russia gave the middle finger to the Iran government

انگشت فاک
middle finger ( علوم تشریحی )
واژه مصوب: انگشت میانی
تعریف: سومین انگشت که بلندترین انگشت دست است

بپرس