1. the midair collision of two missiles
برخورد دو موشک در هوا
2. the midair refueling of airplanes
سوخت گیری هواپیماها در هوا
3. Lana turned a somersault in midair.
[ترجمه گوگل]لانا در هوا چرخید
[ترجمه ترگمان]لانا در هوا معلق زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لانا در هوا معلق زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The wing of the plane broke off in midair and the plane crashed.
[ترجمه ابوالفضل بنگر] بال هواپیما در هوا شکسته شد و هواپیما سقوط کرد|
[ترجمه گوگل]بال هواپیما در هوا شکست و هواپیما سقوط کرد[ترجمه ترگمان]پرواز هواپیما در وسط هوا قطع شد و هواپیما سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Finish the story. Don't suspend us in midair.
[ترجمه گوگل]داستان را تمام کن ما را در هوا معلق نکنید
[ترجمه ترگمان]داستانو تمومش کن ما رو معلق نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داستانو تمومش کن ما رو معلق نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The jet exploded in midair and turned into a fireball.
[ترجمه گوگل]جت در هوا منفجر شد و به یک گلوله آتش تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]جت در هوا منفجر شد و به یک گلوله آتشین تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جت در هوا منفجر شد و به یک گلوله آتشین تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The planes collided in midair.
[ترجمه گوگل]هواپیماها در هوا با هم برخورد کردند
[ترجمه ترگمان]هواپیماها در هوا به هم برخورد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هواپیماها در هوا به هم برخورد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A dancer poised in midair.
[ترجمه گوگل]رقصنده ای که در هوا آماده شده است
[ترجمه ترگمان]یک رقاص در هوا معلق ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک رقاص در هوا معلق ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The spoon stopped midair; dripping, his mouth open, Ezra squinted into his soup.
[ترجمه گوگل]قاشق در هوا ایستاد ازرا که چکه می کرد، دهانش باز بود، به سوپش خیره شد
[ترجمه ترگمان]قاشق را در هوا نگه داشت؛ آب دهانش را باز کرد، دهانش باز مانده بود، ازرا چشم هایش را تنگ کرد و به سوپ زل زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاشق را در هوا نگه داشت؛ آب دهانش را باز کرد، دهانش باز مانده بود، ازرا چشم هایش را تنگ کرد و به سوپ زل زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hanging in midair Here the washout left the steel rails and wooden ties hanging in midair.
[ترجمه گوگل]آویزان شدن در هوا در اینجا شسته شدن ریل های فولادی و کراوات چوبی در هوا آویزان شد
[ترجمه ترگمان]در هوا در هوا معلق بود washout نرده فولادی را کنار گذاشتند و پیوندهای چوبی در هوا معلق ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هوا در هوا معلق بود washout نرده فولادی را کنار گذاشتند و پیوندهای چوبی در هوا معلق ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You, with your midair dread, blindly bunched into that swinging house you call a home.
[ترجمه گوگل]تو، با ترس هوای خود، کورکورانه در آن خانه نوسانی که آن را خانه می نامی جمع شده ای
[ترجمه ترگمان]تو، با ترس و وحشت، کورکورانه در آن خانه پر تاب و تاب، به خانه ای دیگر زنگ می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو، با ترس و وحشت، کورکورانه در آن خانه پر تاب و تاب، به خانه ای دیگر زنگ می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A few days before the midair save, another orb had been successfully recovered after a gentle landing in the sea.
[ترجمه گوگل]چند روز قبل از نجات میانی، یک گوی دیگر پس از فرود ملایم در دریا با موفقیت بازیابی شد
[ترجمه ترگمان]چند روز قبل از آن که هوا در هوا شناور شود، کره دیگری با موفقیت بعد از فرود ملایمی در دریا پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند روز قبل از آن که هوا در هوا شناور شود، کره دیگری با موفقیت بعد از فرود ملایمی در دریا پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The plane disintegrated in midair.
[ترجمه گوگل]هواپیما در هوا متلاشی شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما در هوا پراکنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هواپیما در هوا پراکنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The clerk paused, ballpoint pen midair, and looked up as though she had not heard right.
[ترجمه گوگل]کارمند مکث کرد، با خودکار در هوا، و طوری نگاه کرد که انگار درست نشنیده بود
[ترجمه ترگمان]فروشنده مکث کرد، قلم خودکار در هوا معلق ماند و طوری به بالا نگاه کرد که انگار درست نشنیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فروشنده مکث کرد، قلم خودکار در هوا معلق ماند و طوری به بالا نگاه کرد که انگار درست نشنیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sublimely at ease in midair Malaysian-born 'action goddess' Michelle Yeoh is just as comfortable with an acting career that routinely hops continents.
[ترجمه گوگل]«الهه اکشن» متولد مالزی، میشل یئو، در هوای بسیار راحت، به همان اندازه با حرفه بازیگری که به طور معمول قارهها را پرتاب میکند، راحت است
[ترجمه ترگمان]\"میشل Yeoh\" (Michelle Yeoh)، الهه اکشن متولد مالزی در هوا، به راحتی با حرفه بازیگری که به طور معمول در قاره ها به کار مشغول است، احساس راحتی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"میشل Yeoh\" (Michelle Yeoh)، الهه اکشن متولد مالزی در هوا، به راحتی با حرفه بازیگری که به طور معمول در قاره ها به کار مشغول است، احساس راحتی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید