microtubule

جمله های نمونه

1. Within the epidermal cells microtubules connect the desmosomes of the interdigitating regions with cone-like depressions of the outer epidermal plasma membrane.
[ترجمه گوگل]ریزتوبول‌های درون سلول‌های اپیدرمی، دسموزوم‌های نواحی بین انگشتی را با فرورفتگی‌های مخروطی‌مانند غشای پلاسمایی اپیدرمی خارجی متصل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در سلول های epidermal، desmosomes مناطق interdigitating با فرورفتگی مخروط شبیه به غشا پلاسما را به یکدیگر متصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The microtubule is simplified as linear distribution of dipoles.
[ترجمه گوگل]میکروتوبول به صورت توزیع خطی دوقطبی ها ساده شده است
[ترجمه ترگمان]The به عنوان توزیع خطی of ساده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Microtubule dynamic instability allows probing for microtubule anchor sites, and can be coupled to spindle positioning force generation.
[ترجمه گوگل]ناپایداری دینامیکی میکروتوبول اجازه می دهد تا مکان های لنگر میکروتوبول را بررسی کند و می تواند با تولید نیروی موقعیت یابی اسپیندل همراه شود
[ترجمه ترگمان]ناپایداری دینامیکی microtubule اجازه کاوش در محل های لنگر microtubule را می دهد و می تواند به تولید نیروی موقعیت محور کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The interaction between the kinesin and microtubule can be taken as the coupling among the dipoles.
[ترجمه گوگل]برهمکنش بین کینزین و میکروتوبول را می توان به عنوان جفت بین دوقطبی ها در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]تعامل بین the و microtubule را می توان به عنوان جفت شدگی در میان the گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Circumference microtubules could be found in cilium, but only the central microtubule near the distal end of cilia.
[ترجمه گوگل]ریزلوله‌های محیطی را می‌توان در مژک یافت، اما فقط میکروتوبول مرکزی نزدیک انتهای انتهایی مژه‌ها
[ترجمه ترگمان]microtubules را می توان در cilium یافت، اما فقط the مرکزی نزدیک انتهای دوربرد of را می توان یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The actions of microtubule organizing centers and coated vesicles were discussed.
[ترجمه گوگل]اقدامات مراکز سازماندهی میکروتوبول و وزیکول های پوشش داده شده مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فعالیت های مراکز سازماندهی microtubule و کیسه های پوشش داده شده مورد بحث و بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cytoskeleton is composed of microfilament, microtubule and intermediate filament, which have important biological functions.
[ترجمه گوگل]اسکلت سلولی از میکروفیلامان، میکروتوبول و رشته میانی تشکیل شده است که عملکردهای بیولوژیکی مهمی دارند
[ترجمه ترگمان]اسکلت سلولی از microfilament، microtubule و رشته میانی تشکیل یافته است که دارای عملکردهای زیستی مهمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We tested EC proliferation ability and microtubule formation in Matrigel at different cell passages.
[ترجمه گوگل]ما توانایی تکثیر EC و تشکیل میکروتوبول را در ماتریژل در پاساژهای سلولی مختلف آزمایش کردیم
[ترجمه ترگمان]ما توانایی تکثیر EC و تشکیل microtubule را در مسیرهای مختلف سلولی مورد آزمایش قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The centrosome, the major microtubule organizing center regulates cell division through forming bipolar mitotic spindles and plays an essential role in the maintenance of chromosomal stability.
[ترجمه گوگل]سانتروزوم، مرکز اصلی سازمان‌دهی میکروتوبول، تقسیم سلولی را از طریق تشکیل دوک‌های میتوزی دوقطبی تنظیم می‌کند و نقش اساسی در حفظ ثبات کروموزومی ایفا می‌کند
[ترجمه ترگمان]The، مرکز سازماندهی اصلی microtubule، تقسیم سلولی را از طریق تشکیل دوک های دو قطبی به شکل دو قطبی تنظیم می کند و نقش اساسی در حفظ پایداری کروموزومی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The microtubule network of fritillary callus cell was showed through immunoenzymological technique.
[ترجمه گوگل]شبکه میکروتوبولی سلول کالوس فرتیلاری با استفاده از تکنیک ایمونوآنزیم شناسی نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]شبکه microtubule سلولی fritillary callus از طریق تکنیک immunoenzymological نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A novel medicine being developed is a microtubule stabilizer that has shown broad anticancer activity.
[ترجمه گوگل]داروی جدیدی که در حال توسعه است، یک تثبیت کننده میکروتوبول است که فعالیت ضد سرطانی گسترده ای را نشان داده است
[ترجمه ترگمان]یک داروی جدید که در حال توسعه است، یک تثبیت کننده microtubule است که فعالیت ضد سرطانی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As an antimitotic drug it can inhibit microtubule assembly and induce tubulin self-association into coiled spiral aggregates.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان یک داروی ضدمیتوتیک، می‌تواند تجمع میکروتوبول‌ها را مهار کند و خود پیوند توبولین را به توده‌های مارپیچی مارپیچ القا کند
[ترجمه ترگمان]این ماده به عنوان داروی antimitotic می تواند مونتاژ microtubule را مهار کرده و self - را به توده های چرخشی پیچیده القا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. IntroductionThe centrosome is the major microtubule organizing center ( MTOC ) of mammalian cells.
[ترجمه گوگل]مقدمه سانتروزوم مرکز اصلی سازماندهی میکروتوبول (MTOC) سلول های پستانداران است
[ترجمه ترگمان]IntroductionThe centrosome مرکز اصلی سازمان دهی اصلی (MTOC)از سلول های پستانداران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Paclitaxel prevents cancer cells by binding to cell components called microtubules.
[ترجمه گوگل]پاکلیتاکسل با اتصال به اجزای سلولی به نام میکروتوبول از سلول های سرطانی جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]paclitaxel از سلول های سرطانی با اتصال به اجزای سلول به نام microtubules جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It may be a sufficient but not necessary condition for microtubule organization.
[ترجمه گوگل]ممکن است یک شرط کافی اما نه لازم برای سازماندهی میکروتوبول باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است یک شرط کافی اما نه ضروری برای سازمان microtubule باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• thin tube-like organ in a cell that is used for transporting material within a cell

پیشنهاد کاربران

microtubule ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: ریزلوله
تعریف: استوانه‏ای توخالی که میان‏یاختۀ هوهسته‏ای ها را در بر می‏گیرد و به ساختار درونی یاخته شکل می‏دهد و موجب حرکت و انتقال مواد می‏شود
ریزلوله

بپرس