1. A newly - devised microcomputer can act as a guide to a blind person.
[ترجمه گوگل]یک میکروکامپیوتر تازه ابداع شده می تواند به عنوان راهنمای یک فرد نابینا عمل کند
[ترجمه ترگمان]یک میکرو کامپیوتر که به تازگی طراحی شده است می تواند به عنوان راهنما برای یک فرد نابینا عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک میکرو کامپیوتر که به تازگی طراحی شده است می تواند به عنوان راهنما برای یک فرد نابینا عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A typical microcomputer will have 48K or 64K of memory i. e. 48 or 64 Kilobytes or 4000 bytes.
[ترجمه گوگل]یک میکروکامپیوتر معمولی 48 یا 64 هزار حافظه دارد ه 48 یا 64 کیلوبایت یا 4000 بایت
[ترجمه ترگمان]یک میکرو کامپیوتر معمولی ۴۸ K یا ۶۴ K حافظه i دارد ای ۶۴ یا ۶۴ بایت یا ۴۰۰۰ بایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک میکرو کامپیوتر معمولی ۴۸ K یا ۶۴ K حافظه i دارد ای ۶۴ یا ۶۴ بایت یا ۴۰۰۰ بایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The report will outline what the microcomputer is to be used for and which microcomputer hardware and software will be needed.
[ترجمه گوگل]در این گزارش توضیح داده میشود که ریزرایانه برای چه مواردی مورد استفاده قرار میگیرد و سختافزار و نرمافزار ریز رایانه مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]این گزارش نحوه استفاده از میکرو کامپیوتر را مشخص خواهد کرد و سخت افزار و نرم افزار میکرو کامپیوتر مورد نیاز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش نحوه استفاده از میکرو کامپیوتر را مشخص خواهد کرد و سخت افزار و نرم افزار میکرو کامپیوتر مورد نیاز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Whether the teacher regularly uses the microcomputer in his classroom.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا معلم به طور مرتب از میکرو کامپیوتر در کلاس درس خود استفاده می کند یا خیر
[ترجمه ترگمان]این که معلم به طور مرتب از microcomputer در کلاسش استفاده کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این که معلم به طور مرتب از microcomputer در کلاسش استفاده کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A hard disk enables the microcomputer to store vast amounts of information on disk.
[ترجمه گوگل]هارد دیسک به میکروکامپیوتر این امکان را میدهد تا حجم زیادی از اطلاعات را روی دیسک ذخیره کند
[ترجمه ترگمان]دیسک سخت، microcomputer را قادر می سازد تا مقادیر زیادی اطلاعات را در دیسک ذخیره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیسک سخت، microcomputer را قادر می سازد تا مقادیر زیادی اطلاعات را در دیسک ذخیره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It may be helpful to use a microcomputer for this purpose.
[ترجمه گوگل]ممکن است استفاده از میکرو کامپیوتر برای این منظور مفید باشد
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک میکرو کامپیوتر برای این منظور ممکن است مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک میکرو کامپیوتر برای این منظور ممکن است مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With the advent of the microcomputer, managers now can input and analyze their own data.
[ترجمه گوگل]با ظهور میکرو کامپیوتر، مدیران اکنون می توانند داده های خود را وارد و تجزیه و تحلیل کنند
[ترجمه ترگمان]با ظهور of، مدیران اکنون می توانند داده های خود را وارد و تحلیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با ظهور of، مدیران اکنون می توانند داده های خود را وارد و تحلیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If small groups of say three pupils per microcomputer, the teacher has to decide whether the program will run without intervention.
[ترجمه گوگل]اگر گروه های کوچکی از سه دانش آموز در هر ریز کامپیوتر، معلم باید تصمیم بگیرد که آیا برنامه بدون مداخله اجرا می شود یا خیر
[ترجمه ترگمان]اگر گروه های کوچکی از سه دانش آموز در هر microcomputer، معلم باید تصمیم بگیرد که آیا این برنامه بدون مداخله اجرا خواهد شد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر گروه های کوچکی از سه دانش آموز در هر microcomputer، معلم باید تصمیم بگیرد که آیا این برنامه بدون مداخله اجرا خواهد شد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Leyland designed the microcomputer which controls the ratios.
[ترجمه گوگل]لیلاند میکرو کامپیوتری را طراحی کرد که نسبت ها را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]Leyland، میکرو کامپیوتر را طراحی کرد که نسبت ها را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Leyland، میکرو کامپیوتر را طراحی کرد که نسبت ها را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. C. . The microcomputer is the vanguard of a whole range of microprocessor based technologies.
[ترجمه گوگل]سی میکروکامپیوتر پیشتاز طیف وسیعی از فناوریهای مبتنی بر ریزپردازنده است
[ترجمه ترگمان]سی The، پیشگامان یک مجموعه کامل از تکنولوژی های مبتنی بر ریزپردازنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سی The، پیشگامان یک مجموعه کامل از تکنولوژی های مبتنی بر ریزپردازنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Report generation using a stand alone microcomputer with a word-processing program has already proved invaluable in many company departments, including personnel.
[ترجمه گوگل]تولید گزارش با استفاده از یک میکروکامپیوتر مستقل با یک برنامه پردازش کلمه قبلاً در بسیاری از بخشهای شرکت، از جمله پرسنل، ارزشمند بوده است
[ترجمه ترگمان]نسل گزارش با استفاده از یک موضع به تنهایی، میکرو کامپیوتر با یک برنامه پردازش کلمه، در بسیاری از بخش های شرکت، از جمله پرسنل، بسیار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نسل گزارش با استفاده از یک موضع به تنهایی، میکرو کامپیوتر با یک برنامه پردازش کلمه، در بسیاری از بخش های شرکت، از جمله پرسنل، بسیار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In recent years a number of microcomputer software packages have been written to assist the searcher in carrying out online information retrieval.
[ترجمه گوگل]در سالهای اخیر تعدادی بسته نرمافزاری ریز رایانه برای کمک به جستجوگر در انجام بازیابی اطلاعات آنلاین نوشته شدهاند
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر تعدادی از بسته های نرم افزاری microcomputer برای کمک به searcher در اجرای بازیابی اطلاعات آنلاین نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر تعدادی از بسته های نرم افزاری microcomputer برای کمک به searcher در اجرای بازیابی اطلاعات آنلاین نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The microcomputer which is usually recognized as the part with the keyboard on top is the workhorse of the system.
[ترجمه گوگل]میکروکامپیوتر که معمولاً به عنوان بخشی با صفحه کلید در بالا شناخته می شود، اسب بخار کار سیستم است
[ترجمه ترگمان]میکرو کامپیوتر که معمولا به عنوان بخشی با صفحه کلید روی بالا شناخته می شود، کارا بارکش سیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میکرو کامپیوتر که معمولا به عنوان بخشی با صفحه کلید روی بالا شناخته می شود، کارا بارکش سیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Combined with microcomputer retrieval software, this allows powerful search features to be incorporated.
[ترجمه گوگل]همراه با نرم افزار بازیابی ریز کامپیوتر، این امکان را می دهد تا ویژگی های جستجوی قدرتمندی را گنجانده شود
[ترجمه ترگمان]در ترکیب با نرم افزار بازیابی میکرو کامپیوتر، این اجازه می دهد تا ویژگی های جست و جوی قدرتمند ترکیب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ترکیب با نرم افزار بازیابی میکرو کامپیوتر، این اجازه می دهد تا ویژگی های جست و جوی قدرتمند ترکیب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید