microcircuit

/ˈmaɪkroˌsərkət//ˈmaɪkroˌsərkət/

(کامپیوتر و غیره) ریزمدار، ریز مدار

جمله های نمونه

1. With the development of microcircuit technology and equipments, many modern semiconductor processes involve 6 or more process inputs, and there also exist more interactions among these inputs.
[ترجمه گوگل]با توسعه فناوری و تجهیزات ریزمدار، بسیاری از فرآیندهای نیمه هادی مدرن شامل 6 یا بیشتر ورودی فرآیند هستند و همچنین تعاملات بیشتری بین این ورودی ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با توسعه فن آوری و تجهیزات microcircuit، بسیاری از فرایندهای نیمه هادی مدرن شامل ۶ یا چند ورودی فرآیند است، و همچنین تعاملات بیشتری در بین این ورودی ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. IC technology is microcircuit or system of introducing specific technology and is based on semiconductor material.
[ترجمه گوگل]فناوری آی سی ریز مدار یا سیستم معرفی فناوری خاص است و بر اساس مواد نیمه هادی است
[ترجمه ترگمان]فن آوری IC یک سیستم یا سیستم معرفی فن آوری خاص است و مبتنی بر مواد نیمه هادی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Transient radiation response for microcircuit PN junctions with enhanced photocurrent models are calculated using two-dimensional numerical simulation.
[ترجمه گوگل]پاسخ تابش گذرا برای اتصالات PN ریز مدار با مدل‌های جریان نوری پیشرفته با استفاده از شبیه‌سازی عددی دو بعدی محاسبه می‌شود
[ترجمه ترگمان]پاسخ فرکانسی گذرا برای اتصال microcircuit PN با مدل های نوری پیشرفته با استفاده از شبیه سازی عددی دو بعدی محاسبه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Safe and reliable: Miriam microcircuit temperature, without any damage to the eyelashes, moderate hyperthermia can play the role of eye removed.
[ترجمه گوگل]ایمن و قابل اعتماد: دمای ریز مدار Miriam، بدون هیچ آسیبی به مژه ها، هایپرترمی متوسط ​​می تواند نقش حذف چشم را ایفا کند
[ترجمه ترگمان]ایمن و قابل اعتماد: میریام microcircuit دما، بدون هیچ آسیبی به مژه هایش، hyperthermia متوسط می توانند نقش چشم را بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By means of the technique of microcircuit integrated on DAC, the resistances of graphite like C3N4 were in-situ measured under high pressures.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنیک ریز مدار یکپارچه شده بر روی DAC، مقاومت گرافیت مانند C3N4 در محل تحت فشارهای بالا اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک of در DAC، مقاومت های گرافیت مانند C۳N۴ تحت فشار بالا اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The modeling of microcircuit process equipment is investigated using fractional factorial experimental design and data transformation.
[ترجمه گوگل]مدل‌سازی تجهیزات فرآیند ریز مدار با استفاده از طراحی آزمایشی فاکتوریل کسری و تبدیل داده‌ها بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]مدل سازی تجهیزات فرآیند microcircuit با استفاده از طراحی آزمایش فاکتوریل جزئی و تبدیل داده مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This microcircuit, whose parts are too small to be seen, was made in America.
[ترجمه گوگل]این ریزمدار که قطعات آن بسیار کوچک است و دیده نمی شود در آمریکا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این microcircuit که بخش های آن کوچک تر از آن هستند که دیده شوند در آمریکا ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Integrated circuit ( IC ): or microcircuit, or chip, or microchip.
[ترجمه گوگل]مدار مجتمع (IC): یا ریزمدار، یا تراشه، یا ریزتراشه
[ترجمه ترگمان]مدار مجتمع (IC): یا microcircuit، یا تراشه یا میکرو تراشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. New adapter uses the created by company custom-made microcircuit (ASIC) whereas, previously Sun bought gigabit controllers in S2IO.
[ترجمه گوگل]آداپتور جدید از ریز مدار سفارشی شرکت (ASIC) استفاده می کند در حالی که قبلاً Sun کنترلرهای گیگابیتی را در S2IO خریداری کرده بود
[ترجمه ترگمان]آداپتور جدید از the ایجاد شده توسط شرکت سفارشی شده سفارشی (ASIC)استفاده می کند، در حالی که قبلا سان، gigabit gigabit را در S۲IO خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thus, an advantage of this embodiment permits microcircuit manufacturers to decrease the pitch distance (2 between circuit elements .
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک مزیت این تجسم به سازندگان ریزمدار اجازه می دهد تا فاصله گام (2 بین عناصر مدار را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک مزیت از این تجسم، تولید کنندگان microcircuit اجازه می دهد تا فاصله زمین (۲ بین مولفه های مدار را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The method could also be used for other microcircuit processes.
[ترجمه گوگل]این روش همچنین می تواند برای سایر فرآیندهای ریزمدار استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند برای فرآیندهای microcircuit دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some fraction of memory cells or transistors in a vertical microcircuit will happen to straddle a boundary between polysilicon grains and will possibly fail as a result.
[ترجمه گوگل]بخشی از سلول‌های حافظه یا ترانزیستورها در یک ریزمدار عمودی مرز بین دانه‌های پلی سیلیکون را در بر می‌گیرند و احتمالاً در نتیجه از کار می‌افتند
[ترجمه ترگمان]بخشی از سلول های حافظه یا ترانزیستور در یک خط عمودی عمودی قرار خواهد گرفت تا مرز بین دانه های پولی سیلیکون را حفظ کند و احتمالا در نتیجه شکست خواهد خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. New memory will be used as built in energy-independent memory micro-controllers and to system-on- microcircuit .
[ترجمه گوگل]حافظه جدید به عنوان ساخته شده در میکروکنترلرهای حافظه مستقل از انرژی و سیستم روی ریز مدار استفاده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]از حافظه جدید به عنوان ساخته در سیستم های کنترل گر انرژی مستقل و سیستم های مبتنی بر سیستم استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results show that the quantum noise in the dissipation microcircuit is determined by initial state of the circuit and the circuit parameter.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که نویز کوانتومی در ریزمدار اتلاف با حالت اولیه مدار و پارامتر مدار تعیین می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که نویز کوانتومی در پراکندگی تلفات با حالت اولیه مدار و پارامتر مدار تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] ریز مدار

پیشنهاد کاربران

بپرس