1. A lot of microchip manufacturing companies prospered at that time.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های تولید ریزتراشه در آن زمان رونق گرفتند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از شرکت های تولیدی microchip در آن زمان پیشرفت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از شرکت های تولیدی microchip در آن زمان پیشرفت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Advances in microchip technology have made these cameras smaller and cheaper and affordable to the mass market.
[ترجمه گوگل]پیشرفت در فناوری ریزتراشه، این دوربینها را کوچکتر، ارزانتر و مقرون به صرفهتر کرده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت در فن آوری میکرو تراشه این دوربین ها را کوچک تر و ارزان تر و مقرون به صرفه ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشرفت در فن آوری میکرو تراشه این دوربین ها را کوچک تر و ارزان تر و مقرون به صرفه ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Large books can be put on a single microchip.
[ترجمه گوگل]کتاب های بزرگ را می توان روی یک میکروچیپ قرار داد
[ترجمه ترگمان]کتاب های بزرگی می توانند روی یک تراشه کوچک قرار داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتاب های بزرگی می توانند روی یک تراشه کوچک قرار داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In America, the microchip industry has been put in the "top ten" industries for urgent attention.
[ترجمه گوگل]در آمریکا، صنعت ریزتراشه برای توجه فوری در "ده صنعت برتر" قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در آمریکا، صنعت میکرو تراشه در صنایع ۱۰ برتر برای توجه فوری قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آمریکا، صنعت میکرو تراشه در صنایع ۱۰ برتر برای توجه فوری قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It's a microchip which, when inserted into some part of the chair, will act like an electronic identity tag.
[ترجمه گوگل]این یک ریزتراشه است که وقتی در قسمتی از صندلی قرار می گیرد، مانند یک برچسب هویت الکترونیکی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این یک میکرو تراشه است که هنگام ورود به بخشی از صندلی مانند یک برچسب هویت الکترونیکی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک میکرو تراشه است که هنگام ورود به بخشی از صندلی مانند یک برچسب هویت الکترونیکی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As one microchip usually replaces many mechanical parts, the amount of labour needed in assembly is reduced.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یک ریزتراشه معمولاً جایگزین بسیاری از قطعات مکانیکی می شود، میزان کار مورد نیاز در مونتاژ کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک تراشه پوست معمولا جایگزین بسیاری از قطعات مکانیکی می شود، مقدار نیروی کار مورد نیاز در مونتاژ کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک تراشه پوست معمولا جایگزین بسیاری از قطعات مکانیکی می شود، مقدار نیروی کار مورد نیاز در مونتاژ کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The microchip has extended his idea of justification by faith alone.
[ترجمه گوگل]ریزتراشه ایده خود را از توجیه تنها با ایمان گسترش داده است
[ترجمه ترگمان]این تراشه ایده خود را از توجیه ایمان به تنهایی تمدید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تراشه ایده خود را از توجیه ایمان به تنهایی تمدید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In microchip territory, silicon has always been king because it remains so cheap and easy to use.
[ترجمه گوگل]در قلمرو ریزتراشهها، سیلیکون همیشه پادشاه بوده است، زیرا بسیار ارزان و آسان برای استفاده باقی میماند
[ترجمه ترگمان]در حوزه میکرو تراشه، سیلیکون همواره به عنوان پادشاه بوده است زیرا استفاده از آن بسیار ارزان و آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حوزه میکرو تراشه، سیلیکون همواره به عنوان پادشاه بوده است زیرا استفاده از آن بسیار ارزان و آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Would a certain microchip company survive for twenty years to meet its semiannual interest payments?
[ترجمه گوگل]آیا یک شرکت ریزتراشه خاص برای پرداخت سود شش ماهه خود بیست سال زنده خواهد ماند؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک شرکت ریز تراشه به مدت بیست سال دوام خواهد آورد تا با پرداخت بهره semiannual خود مواجه شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا یک شرکت ریز تراشه به مدت بیست سال دوام خواهد آورد تا با پرداخت بهره semiannual خود مواجه شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The two are linked via a microchip.
[ترجمه گوگل]این دو از طریق یک ریزتراشه به هم متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]این دو از طریق یک میکرو تراشه به هم متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دو از طریق یک میکرو تراشه به هم متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A microchip in a couch will sense the presence of a sitter and turn the heat up in the room.
[ترجمه گوگل]یک ریزتراشه در یک کاناپه حضور یک نشیمن را حس می کند و گرما را در اتاق افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تراشه کوچک در یک مبل حضور یک پرستار را احساس خواهد کرد و گرمای اتاق را روشن خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تراشه کوچک در یک مبل حضور یک پرستار را احساس خواهد کرد و گرمای اتاق را روشن خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The silicon microchip and integrated circuit followed similar if shorter processes from invention to commercial realization.
[ترجمه گوگل]ریزتراشه سیلیکونی و مدار یکپارچه فرآیندهای مشابه و کوتاهتری را از اختراع تا تحقق تجاری دنبال کردند
[ترجمه ترگمان]تراشه سیلیکونی و مدار مجتمع به دنبال فرایندهای کوتاه تر از اختراع به درک تجاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تراشه سیلیکونی و مدار مجتمع به دنبال فرایندهای کوتاه تر از اختراع به درک تجاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The microchip (Sentence dictionary), in the time of a single generation.
[ترجمه گوگل]ریزتراشه (فرهنگ جملات)، در زمان یک نسل
[ترجمه ترگمان]میکرو تراشه (فرهنگ لغت میانی)، در زمان یک نسل واحد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میکرو تراشه (فرهنگ لغت میانی)، در زمان یک نسل واحد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The average microchip is about the size of a grain of rice.
[ترجمه گوگل]متوسط ریزتراشه به اندازه یک دانه برنج است
[ترجمه ترگمان]متوسط تراشه حاوی اندازه یک دانه برنج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متوسط تراشه حاوی اندازه یک دانه برنج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A former chief executive of microchip company Advanced Micro Devices has been linked to an alleged insider trading ring at hedge fund Galleon Group.
[ترجمه گوگل]یکی از مدیران اجرایی سابق شرکت میکروچیپ Advanced Micro Devices با یک حلقه معاملاتی داخلی در صندوق سرمایه گذاری گالئون گروپ مرتبط شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدیر اجرایی سابق شرکت تراشه میکرو تراشه، به یک حلقه تجاری داخلی ادعا شده در گروه گالیون دارایی متصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مدیر اجرایی سابق شرکت تراشه میکرو تراشه، به یک حلقه تجاری داخلی ادعا شده در گروه گالیون دارایی متصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید