microcephaly

/ˌmaɪkroʊˈsefəliː//ˈmaɪkrəʊˈkefəlɪ/

(کوچک بودن نابهنجار سر) خرد سری، کوچک سری (در برابر: درشت سری macrocephaly)

جمله های نمونه

1. They were being born with hydrocephaly, microcephaly, cerebral palsy, Down's syndrome and other complications.
[ترجمه گوگل]آنها با هیدروسفالی، میکروسفالی، فلج مغزی، سندرم داون و سایر عوارض به دنیا آمدند
[ترجمه ترگمان]آن ها با hydrocephaly، microcephaly، فلج مغزی، سندروم دان و عوارض دیگر به دنیا آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are associated with physical problems, microcephaly and mental retardation.
[ترجمه گوگل]آنها با مشکلات جسمی، میکروسفالی و عقب ماندگی ذهنی مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها با مشکلات جسمی، عقب ماندگی ذهنی و عقب ماندگی ذهنی مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Patients often show signs of microcephaly and convulsions.
[ترجمه گوگل]بیماران اغلب علائم میکروسفالی و تشنج را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]بیماران اغلب علائم تشنج و تشنج را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Microcephaly is a rare condition in which people are born with a brain that is much smaller than normal.
[ترجمه گوگل]میکروسفالی یک بیماری نادر است که در آن افراد با مغزی بسیار کوچکتر از حد طبیعی متولد می شوند
[ترجمه ترگمان]Microcephaly یک بیماری نادر است که در آن افراد با مغزی به دنیا می آیند که بسیار کوچک تر از حالت عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One infant with severe quadriparesis and microcephaly died at 11 months of age.
[ترجمه گوگل]یک نوزاد مبتلا به کوادری پارزی شدید و میکروسفالی در 11 ماهگی فوت کرد
[ترجمه ترگمان]یک نوزاد با quadriparesis شدید و microcephaly در ۱۱ ماهگی جان خود را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Disproportionate head measurements may indicate hydrocephaly or microcephaly.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری نامتناسب سر ممکن است نشان دهنده هیدروسفالی یا میکروسفالی باشد
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری سطح بالای سر ممکن است نشان دهنده hydrocephaly یا microcephaly باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Besides the short stature and microcephaly, the patient had developmental delay in language.
[ترجمه گوگل]بیمار علاوه بر کوتاهی قد و میکروسفالی، در زبان دچار تاخیر رشدی نیز بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر قد کوتاه و microcephaly، بیمار تاخیر رشد را در زبان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The homozygous mutations of ASPM gene are the most common cause of MCPH and lead to microcephaly and mental retardation.
[ترجمه گوگل]جهش های هموزیگوت ژن ASPM شایع ترین علت MCPH است که منجر به میکروسفالی و عقب ماندگی ذهنی می شود
[ترجمه ترگمان]The جهش های ژن ASPM شایع ترین علت MCPH هستند و منجر به عقب ماندگی ذهنی و عقب ماندگی ذهنی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The preliminary analysis for the variation of EEG and its clinical value was performed in 25 cerebral palsy with microcephaly.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل اولیه برای تغییرات EEG و ارزش بالینی آن در 25 فلج مغزی با میکروسفالی انجام شد
[ترجمه ترگمان]بررسی های اولیه برای تغییر EEG و ارزش بالینی آن در ۲۵ رشته مغزی با microcephaly انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The possibility exists that the LB1 specimen is a H. erectus individual with a pathological growth condition stemming from microcephaly or nutritional deprivation, she observes.
[ترجمه گوگل]او مشاهده می کند که این احتمال وجود دارد که نمونه LB1 یک فرد H erectus با شرایط رشد پاتولوژیک ناشی از میکروسفالی یا محرومیت غذایی باشد
[ترجمه ترگمان]احتمال وجود دارد که نمونه LB۱ یک H باشد این فرد با یک شرایط رشد بیمارگونه که ناشی از محرومیت از محرومیت یا محرومیت از مواد مغذی است، ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Paleoanthropologists at Florida State University created virtual skull casts from nine human cases of microcephaly and concluded that the Hobbit skull did not match their dimensions.
[ترجمه گوگل]دیرین انسان شناسان در دانشگاه ایالتی فلوریدا قالب های مجازی جمجمه را از 9 مورد میکروسفالی انسانی ایجاد کردند و به این نتیجه رسیدند که جمجمه هابیت با ابعاد آنها مطابقت ندارد
[ترجمه ترگمان]Paleoanthropologists در دانشگاه ایالتی فلوریدا جمجمه مجازی نه مورد انسان را ایجاد کرد و نتیجه گیری کرد که جمجمه هابیت با ابعاد آن ها همخوانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Other scientists argued the hobbit is a modern human with a genetic disease called microcephaly, which causes the formation of small brains.
[ترجمه گوگل]دانشمندان دیگر استدلال کردند که هابیت یک انسان مدرن با بیماری ژنتیکی به نام میکروسفالی است که باعث تشکیل مغزهای کوچک می شود
[ترجمه ترگمان]دانشمندان دیگر معتقدند که هابیت یک انسان امروزی با یک بیماری ژنتیکی به نام microcephaly است که باعث شکل گیری مغز کوچک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These two genes do not work right in people with microcephaly.
[ترجمه گوگل]این دو ژن در افراد مبتلا به میکروسفالی به درستی کار نمی کنند
[ترجمه ترگمان]این دو ژن در مردم با microcephaly درست کار نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Any of a group of herpes viruses that attack and enlarge epithelial cells. Such viruses also cause a disease of infants characterized by circulatory dysfunction and microcephaly.
[ترجمه گوگل]هر یک از گروهی از ویروس های تبخال که به سلول های اپیتلیال حمله کرده و آنها را بزرگ می کنند چنین ویروس هایی همچنین باعث ایجاد بیماری در نوزادان می شوند که با اختلال در گردش خون و میکروسفالی مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]هر یک از گروه ویروس های تب خال آن حمله را مورد حمله قرار داده و سلول های اپی تلیال را بزرگ می کند چنین ویروس هایی همچنین باعث ایجاد یک بیماری از نوزادان می شوند که توسط اختلال خون گردش خون مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• smallness of head (medicine)

پیشنهاد کاربران

کوچک سری ( اسم ) : وضعیتی که در آن سر شخص به طور غیرعادی کوچک است که گاهی اوقات به دلیل ابتلا مادر به عفونت سرخجه در دوران بارداری ایجاد می شود.
میکروسفالی وضعیتی است که در آن سر نوزاد بسیار کوچکتر از حد انتظار است.
املای فارسی : میکروسفالی

بپرس