microbiology

/ˌmaɪkroʊbaɪˈɒlədʒi//ˌmaɪkrəʊbaɪˈɒlədʒi/

معنی: میکرب شناسی
معانی دیگر: میکروب شناسی، زیوه شناسی

جمله های نمونه

1. The present writer has no experience in microbiology.
[ترجمه گوگل]نویسنده حاضر هیچ تجربه ای در زمینه میکروبیولوژی ندارد
[ترجمه ترگمان]نویسنده حاضر هیچ تجربه ای در microbiology ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Twort's most important contribution to microbiology was his discovery of bacteriophage.
[ترجمه گوگل]مهمترین سهم تورت در میکروبیولوژی کشف باکتریوفاژ او بود
[ترجمه ترگمان]مهم ترین کمک به میکروبیولوژی، کشف his بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He received a doctorate in microbiology and immunology from West Virginia University.
[ترجمه گوگل]او دکترای میکروبیولوژی و ایمونولوژی را از دانشگاه ویرجینیای غربی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او دکترای خود را در microbiology و immunology از دانشگاه ویرجینیای غربی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They may require elements of microbiology and chemical science as well as organisational ability but they are still generally regarded as unskilled work.
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است به عناصر میکروبیولوژی و علوم شیمیایی و همچنین توانایی سازمانی نیاز داشته باشند، اما هنوز به طور کلی به عنوان کار غیر ماهر در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است به عناصر علم شیمی و شیمی و نیز توانایی سازمانی نیاز داشته باشند اما هنوز به طور کلی به عنوان کارگر غیر ماهر در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A small amount of microbiology is taught in first- and second-year courses.
[ترجمه گوگل]مقدار کمی میکروبیولوژی در دوره های سال اول و دوم تدریس می شود
[ترجمه ترگمان]کمی از میکرو بیولوژی در دوره های اول و دوم تدریس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had been reading microbiology texts and became intrigued by DNA and how it replicated itself.
[ترجمه گوگل]او متون میکروبیولوژی را می خواند و شیفته DNA و چگونگی تکثیر آن شد
[ترجمه ترگمان]او متون میکروبیولوژی مطالعه می کرد و شیفته DNA شده بود و چگونه خودش را تکرار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You may find it useful to revise microbiology, the modes of spread of infection and methods of sterilization.
[ترجمه گوگل]ممکن است تجدید نظر در میکروبیولوژی، روش های انتشار عفونت و روش های عقیم سازی مفید باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است آن را برای اصلاح میکروبیولوژی، حالت های انتشار عفونت و روش های استریلیزاسیون پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These courses are taught jointly with Medical Microbiology and Biochemistry respectively.
[ترجمه گوگل]این دوره ها به ترتیب با میکروبیولوژی پزشکی و بیوشیمی تدریس می شود
[ترجمه ترگمان]این دوره ها به ترتیب به ترتیب با میکروبیولوژی و بیوشیمی پزشکی تدریس می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We also need to appreciate the microbiology of wound care.
[ترجمه گوگل]ما همچنین باید از میکروبیولوژی مراقبت از زخم قدردانی کنیم
[ترجمه ترگمان]همچنین باید از the مراقبت از جراحت قدردانی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Linton lists as his perceived audience undergraduates studying microbiology, together with both undergraduate and postgraduate students of medicine and veterinary science.
[ترجمه گوگل]لینتون به عنوان مخاطبان خود، دانشجویانی را که در رشته میکروبیولوژی تحصیل می کنند، همراه با دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد پزشکی و علوم دامپزشکی فهرست می کند
[ترجمه ترگمان]وی در میان دانشجویان کارشناسی و دانشجوی دوره لیسانس و دانشجوی رشته پزشکی و علوم دامپزشکی به بررسی میکروبیولوژی در میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The halophilic microbiology, as a type microbial resource, are used in many aspects.
[ترجمه گوگل]میکروبیولوژی هالوفیل به عنوان یک نوع منبع میکروبی، در جنبه های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]میکرو بیولوژی (microbiology microbiology)به عنوان نوعی از منابع میکروبی، در بسیاری از جنبه ها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Medical device free of living Microbiology.
[ترجمه گوگل]دستگاه پزشکی بدون میکروبیولوژی زنده
[ترجمه ترگمان]دستگاه پزشکی عاری از میکرو بیولوژی زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Botany, zoology, biochemistry and molecular biology, cell biology, microbiology, genetics, fermentation engineering.
[ترجمه گوگل]گیاه شناسی، جانورشناسی، بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی، زیست شناسی سلولی، میکروبیولوژی، ژنتیک، مهندسی تخمیر
[ترجمه ترگمان]گیاه شناسی، جانورشناسی، زیست شیمی و زیست شناسی مولکولی، زیست شناسی سلولی، میکروبیولوژی، ژنتیک، مهندسی تخمیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are various kinds of acidophilic microbiology which are divided into autotrophic, heterotrophic and amphitrophy by trophic types.
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از میکروبیولوژی اسیدوفیل وجود دارد که بر اساس انواع تروفیک به اتوتروف، هتروتروف و آمفیتروفی تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از microbiology acidophilic وجود دارند که به autotrophic، heterotrophic و amphitrophy از نوع trophic تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This major combines microbiology with zymology and wine - making studies.
[ترجمه گوگل]این رشته میکروبیولوژی را با مطالعات زیمولوژی و شراب سازی ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]این بخش اصلی میکرو بیولوژی با مطالعات ساخت و ساخت شراب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میکرب شناسی (اسم)
microbiology

تخصصی

[صنایع غذایی] میکرب شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• science and study of microorganisms (protozoans, algae, fungi, bacteria, viruses, etc.)

پیشنهاد کاربران

علم مطالعه موجودات زنده کوچک
microbiology ( زیست شناسی - میکرب شناسی )
واژه مصوب: میکرب شناسی
تعریف: مطالعۀ ریزاندامگان ها و ارتباطات و اثرات آنها بر دیگر اندامگان ها و نیز محیط

بپرس