🔸 معادل فارسی
- بیداری کوتاه
- بیداری ریز
- بیداری لحظه ای
- در محاوره: چشم باز کردن لحظه ای
- - -
🔸 تعریف ها
1. ** ( پزشکی خواب – اصلی ) :** لحظه های بسیار کوتاه بیداری در طول خواب، معمولاً چند ثانیه تا چند دقیقه، که فرد ممکن است حتی متوجه آن نشود.
... [مشاهده متن کامل]
2. ** ( کاربردی – روزمره ) :** باز شدن چشم یا تغییر وضعیت در خواب بدون خروج کامل از حالت خواب.
3. ** ( استعاری – ادبی ) :** لحظه های کوتاه آگاهی یا هشیاری در میان غفلت یا بی خبری.
- - -
🔸 مترادف ها
brief awakening – micro - arousal – short wake episode
- - -
🔸 مثال ها
- *Micro - awakenings are common during sleep and usually go unnoticed. *
بیداری های کوتاه در طول خواب رایج اند و معمولاً فرد متوجه آن ها نمی شود.
- *Stress can increase the number of micro - awakenings at night. *
استرس می تواند تعداد بیداری های کوتاه شبانه را افزایش دهد.
- *He had several micro - awakenings but still felt rested. *
او چندین بیداری کوتاه داشت اما همچنان احساس استراحت می کرد.
- بیداری کوتاه
- بیداری ریز
- بیداری لحظه ای
- در محاوره: چشم باز کردن لحظه ای
- - -
🔸 تعریف ها
1. ** ( پزشکی خواب – اصلی ) :** لحظه های بسیار کوتاه بیداری در طول خواب، معمولاً چند ثانیه تا چند دقیقه، که فرد ممکن است حتی متوجه آن نشود.
... [مشاهده متن کامل]
2. ** ( کاربردی – روزمره ) :** باز شدن چشم یا تغییر وضعیت در خواب بدون خروج کامل از حالت خواب.
3. ** ( استعاری – ادبی ) :** لحظه های کوتاه آگاهی یا هشیاری در میان غفلت یا بی خبری.
- - -
🔸 مترادف ها
- - -
🔸 مثال ها
بیداری های کوتاه در طول خواب رایج اند و معمولاً فرد متوجه آن ها نمی شود.
استرس می تواند تعداد بیداری های کوتاه شبانه را افزایش دهد.
او چندین بیداری کوتاه داشت اما همچنان احساس استراحت می کرد.