miasma

/miˈæzmə//mɪˈæzmə/

معنی: بخار بد بو، دم یا دمه بد بو، بخار یا دمه مسموم کننده
معانی دیگر: محیط بد، اثر ناخوشایند یا مضر، (بخار بدبو که از باتلاق یا مواد فاسد شده ی حیوانی یا گیاهی برمی خیزد و سابقا خیال می کردند موجب مالاریا می شود) بدبخار، دژدمه

جمله های نمونه

1. the miasma of suspicion and mistrust
محیط مسموم کننده ی سو ظن و بی اعتمادی

2. A miasma of pollution hung in the air above Mexico City.
[ترجمه گوگل]میاسمای آلودگی در هوای بالای مکزیکوسیتی آویزان بود
[ترجمه ترگمان]A آلودگی در هوا بالای شهر مکزیک آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He looked up at me through a miasma of cigarette smoke.
[ترجمه گوگل]از میان میاسما دود سیگار به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]از میان دود سیگار دود سیگار به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The miasma of defeat hung over them.
[ترجمه گوگل]میاسمای شکست بر سرشان آویزان بود
[ترجمه ترگمان]بخار of بر فراز سرشان آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A miasma rose from the marsh.
[ترجمه گوگل]یک میاسما از مرداب برخاست
[ترجمه ترگمان]بخار miasma از مرداب بالا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A miasma of stale alcohol hung around him.
[ترجمه گوگل]میاسما از الکل کهنه دورش آویزان بود
[ترجمه ترگمان]بوی گند الکل به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A lurid miasma dazed his vision.
[ترجمه گوگل]یک میاسما مبهم دید او را مبهوت کرد
[ترجمه ترگمان]بخار lurid vision او را گیج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An acrid miasma came from the sewage plant.
[ترجمه گوگل]یک میاسما تند از کارخانه فاضلاب آمد
[ترجمه ترگمان]بوی تندی از کارخانه فاضلاب می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The elderly lady looked up through her miasma of smoke and pinched her face into a tight little smile.
[ترجمه گوگل]بانوی سالخورده از میان میاسمای دودش به بالا نگاه کرد و صورتش را به صورت یک لبخند کوچک محکم گرفت
[ترجمه ترگمان]پیرزن از میان بخار her بالا را نگاه کرد و صورت خود را در یک لبخند سخت فشرده فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Suspicion rose like a miasma from which it was impossible ever to take a breath.
[ترجمه گوگل]سوء ظن مانند میاسما برخاست که نفس کشیدن از آن غیرممکن بود
[ترجمه ترگمان]سو ظن مانند a بخار برمی خاست که هرگز برای نفس کشیدن امکان نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The novel spun a miasma of death and decay.
[ترجمه گوگل]این رمان میاسمای مرگ و زوال را می چرخاند
[ترجمه ترگمان]این رمان a مرگ و پوسیدگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Changing water levels now at times unleash a miasma of disease from exposed sewage.
[ترجمه گوگل]تغییر سطح آب در حال حاضر گاهی باعث ایجاد یک بیماری میاسمایی از فاضلاب در معرض آلودگی می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تغییر سطوح آب در حال حاضر miasma بیماری را از فاضلاب در معرض بیرون آزاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After he lost his job, he sank into a miasma of poverty and despair.
[ترجمه گوگل]پس از از دست دادن شغل، در میاسمای فقر و ناامیدی فرو رفت
[ترجمه ترگمان]پس از آن که کارش را از دست داد، غرق در a فقر و نومیدی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As time went on, his ambition to be part of the US Supreme Court faded in a miasma of alcohol and despair.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، جاه طلبی او برای عضویت در دادگاه عالی ایالات متحده در میان مشروبات الکلی و ناامیدی کم رنگ شد
[ترجمه ترگمان]با گذشت زمان، جاه طلبی او به عنوان بخشی از دادگاه عالی ایالات متحده در a از الکل و ناامیدی ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بخار بد بو (اسم)
miasma

دم یا دمه بد بو (اسم)
miasma

بخار یادمه مسموم کننده (اسم)
miasma

انگلیسی به انگلیسی

• unhealthy or poisonous vapor, germs affecting the atmosphere, contamination; unhealthy or confusing atmosphere or circumstances
a miasma is a very unpleasant smell in the air all around you; a literary word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A noxious or unpleasant atmosphere, often associated with decay or pollution 🌫️
🔍 مترادف: Stench
✅ مثال: The swamp exuded a foul miasma that was difficult to bear
میازما به نوعی هوای بد و سمی اشاره دارد که در زمان های قدیم اعتقاد بر این بود که باعث بیماری هایی مانند وبا، کلامیدیا یا طاعون سیاه می شود. این نظریه که به عنوان نظریه میازما شناخته می شود، بیان می کرد که بیماری ها توسط بخار یا مه سمی پر از ذرات ناشی از مواد تجزیه شده ایجاد می شوند. این نظریه تا اواخر قرن نوزدهم به طور گسترده پذیرفته شده بود تا اینکه با نظریه میکروبی بیماری ها جایگزین شد که میکروارگانیسم های خاصی را به عنوان عامل بیماری ها شناسایی کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

جو بسیار پرتنش و مملو از انرژی منفی
مثال؛
The miasma in the room was unbearable.
In a discussion about urban pollution, someone might say, “The miasma of smog hangs over the city. ”
A person might describe a toxic work environment by stating, “There’s a miasma of negativity in this office. ”

۱. بوی عفن ۲. فضای نا سالم. جو مسموم
مثال:
And He saved us from the punishment of the [infernal] miasma.
و او ما را از عذاب بوی عفن جهنمی حفظ کرد.
�وَ وَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ�
بوی بسیار نامطبوع
Extremely unpleasant smell

بپرس