mew

/ˈmjuː//mjuː/

معنی: یاغو، صدای گربه، میو، مرغ نوروزی اروپایی، اصطبل، در اصطبل نگهداری کردن، موی ریختن، میومیو کردن، حبس کردن، پر ریختن
معانی دیگر: (معمولا با: up) در قفس کردن، محبوس کردن، (از نظر) پنهان کردن، قفس (به ویژه قفس قوش)، جای سری، مخفی گاه، بازداشتگاه، زندان، محبس، (صدای گربه) میو، میاو، (جانورشناسی) گاکی (larus canus)، یاعو، مره نوروزی اروپایی، عو­ شدن، درجمع اصطبل

جمله های نمونه

1. They bought a converted mews.
[ترجمه گوگل]آنها یک میو تبدیل شده خریدند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک mews تبدیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We heard the mew of a cat.
[ترجمه گوگل]صدای میو یک گربه را شنیدیم
[ترجمه ترگمان]ما صدای یک گربه را شنیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The house is in a secluded mews.
[ترجمه گوگل]خانه در یک میوس خلوت است
[ترجمه ترگمان]خانه در یک کوچه mews
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They live in St Mary's Mews.
[ترجمه گوگل]آنها در سنت مریز میوز زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلیسای سنت مری زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The few gulls, mewing aimlessly, circle in, alighting.
[ترجمه گوگل]چند مرغ دریایی که بی هدف میو میو می کنند، دور می زنند و پیاده می شوند
[ترجمه ترگمان]چند مرغ دریایی، بی هدف، دور می زنند، جمع می شوند، و بعد از آن پیاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I dreamed my little baby was alive mewing for me from somewhere in the room.
[ترجمه گوگل]خواب دیدم که بچه کوچکم از جایی در اتاق برای من زنده است
[ترجمه ترگمان]خواب دیدم که بچه کوچک من از جایی در اتاق میو میو میو میو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From somewhere, the kitten mewed.
[ترجمه گوگل]از جایی، بچه گربه میو کرد
[ترجمه ترگمان]بچه گربه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The kitten mewed pitifully.
[ترجمه گوگل]بچه گربه با تاسف میو کرد
[ترجمه ترگمان]بچه گربه در حال دلسوزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Well, really not much more than a single mew, it's so small.
[ترجمه گوگل]خوب، واقعاً خیلی بیشتر از یک میو نیست، خیلی کوچک است
[ترجمه ترگمان]خوب، واقعا خیلی بیشتر از یک اصطبل نیست، خیلی کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cat mewed at me.
[ترجمه گوگل]گربه به من میو کرد
[ترجمه ترگمان]گربه زوزه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Six foot high and floodlit, they winked, mewed and yapped when the door bell was rung.
[ترجمه گوگل]وقتی زنگ در به صدا درآمده بود، به ارتفاع شش فوت و نورپردازی، چشمک می‌زدند، میو می‌کردند و هق هق می‌زدند
[ترجمه ترگمان]شش پا بلند و در پرتو نور، گاه و بیگاه، گاه که زنگ در نواخته می شد، گاه و بیگاه چشمک می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their address is 6 Gloucester Mews.
[ترجمه گوگل]آدرس آنها 6 Gloucester Mews است
[ترجمه ترگمان]آدرس آن ها ۶ Gloucester Mews است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The gulls mewed and the sand shifted and the swan hurtled down and it was easy.
[ترجمه گوگل]مرغان دریایی میو کردند و شن ها جابه جا می شدند و قو به پایین می ریخت و کار آسانی بود
[ترجمه ترگمان]مرغان دریایی زوزه می کشیدند و شن تغییر می کرد و قوی با سرعت پایین می آمد و آسان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Flight 6 6 5 is now loading for mew york.
[ترجمه گوگل]پرواز 6 6 5 اکنون برای میو یورک در حال بارگیری است
[ترجمه ترگمان]پرواز ۶ ۶ ۶ بار در حال بارگیری برای mew است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's been called the mew genius of British opera.
[ترجمه گوگل]او را نابغه میو اپرای بریتانیا می نامند
[ترجمه ترگمان]او را یک نابغه بزرگ اپرای انگلیسی می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یاغو (اسم)
gull, mew

صدای گربه (اسم)
mew, meow, miaow, miaou

میو (اسم)
mew

مرغ نوروزی اروپایی (اسم)
mew

اصطبل (اسم)
stable, mew, stalls

در اصطبل نگهداری کردن (فعل)
mew

موی ریختن (فعل)
molt, moult, mew

میو میو کردن (فعل)
mew, meow, miaow, miaou

حبس کردن (فعل)
arrest, jail, tie up, incarcerate, embay, grate, mew, shut in

پر ریختن (فعل)
exuviate, mew

انگلیسی به انگلیسی

• sound a cat makes; sea gull; cage for hawks; place of confinement or shelter
make or imitate the sound of a cat; shed or cast off (feathers), change; shut up in or conceal
when a cat mews, it makes a soft high-pitched noise.

پیشنهاد کاربران

✅ یک معنی فعلی داره: صدای گربه در اوردن
✅ و یک معنی اسمی: صدای گربه
✅ فعل گذشته اش هم میشه: mewed

بپرس