metrorrhagia


(پزشکی) خون ریزی زهدان (غیر از دوران قاعدگی)، طب خونریزی غیر طبیعی رحم، نزف الدم رحم

جمله های نمونه

1. Metrorrhagia and metrostaxis is a common and frequently-occurring disease, but also one of the difficult emergencies in gynecology.
[ترجمه گوگل]متروراژی و متروستاکسی یک بیماری شایع و شایع است، اما همچنین یکی از اورژانس‌های دشوار در زنان است
[ترجمه ترگمان]Metrorrhagia و metrostaxis یک بیماری شایع و رایج است، اما یکی از موارد ضروری در زنان مامایی هم همین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jaco: Metrorrhagia Sorry, baby. I should have been there for you and our baby son.
[ترجمه گوگل]جاکو: متروراژی متاسفم عزیزم من باید برای تو و پسر بچه مان آنجا بودم
[ترجمه ترگمان] ببخشید، عزیزم من باید برای تو و پسر بچه مون اونجا می بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper deals with the treatment of intractable metrorrhagia and infertility with acupuncture and medication in combination.
[ترجمه گوگل]این مقاله به درمان متروراژی صعب العلاج و ناباروری با طب سوزنی و دارو به صورت ترکیبی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با درمان of intractable و ناباروری با طب سوزنی و دارو در ترکیب سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Metrorrhagia is also gynaecological problems of common diseases.
[ترجمه گوگل]متروراژی نیز از مشکلات زنان بیماری های شایع است
[ترجمه ترگمان]Metrorrhagia همچنین مشکلات رایج بیماری های شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gynecopathy : Irregular Menstruation, Dysmenorrhea Climacteric Syndrome, Metrorrhagia, Cold in Period, Hyperplasia of Mammary Glands, Climacteric Syndrome.
[ترجمه گوگل]ژنیکوپاتی: قاعدگی نامنظم، دیسمنوره، سندرم کلیماکتریک، متروراژی، سردی پریود، هیپرپلازی غدد پستانی، سندرم کلیماکتریک
[ترجمه ترگمان]Gynecopathy: Menstruation نامنظم، سندرم Dysmenorrhea Dysmenorrhea، Metrorrhagia، Cold، Period، Hyperplasia of Glands، سندرم climacteric
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results The Metrorrhagia was the indication of acute hysterectomy, among which ovary was the main reason causing the hysterectomy for 4 88%.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: Metrorrhagia نشانه هیسترکتومی حاد بود که در بین آنها تخمدان عامل اصلی هیسترکتومی در 4 88 درصد بود
[ترجمه ترگمان]نتایج The نشانه ای از hysterectomy حاد بود که در بین آن تخمدان عامل اصلی ایجاد the برای ۴ % % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion: Persimmon leaves have the hemostatic function on metrorrhagia bu drug abortion of pregnant rats on early and middle stages.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: برگ‌های خرمالو در مراحل اولیه و میانی در موش‌های صحرایی باردار دارای عملکرد هموستاتیکی در سقط دارویی متروراژی هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برگ های persimmon دارای عملکرد hemostatic در سقط و bu دارویی موش های باردار در مراحل اولیه و میانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results: Persimmon leaves decreased the metrorrhagia volume after drug abortion of pregnant rats.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: برگ خرمالو باعث کاهش حجم متروراژی پس از سقط دارویی موش‌های باردار شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: برگ های persimmon حجم metrorrhagia پس از سقط مصرف دارو موش های باردار را کاهش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To observe the clinical effect of Guhuan on patients with metrorrhagia caused by intrauterine device.
[ترجمه گوگل]مشاهده اثر بالینی Guhuan بر بیماران مبتلا به متروراژی ناشی از دستگاه داخل رحمی
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده اثر بالینی of بر روی بیماران مبتلا به metrorrhagia ناشی از دستگاه intrauterine
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dysfunctional uterine bleeding in adolescence is a desease that leads to endocrine dyscrasia of adolescent female. It is refractory and always occurs with metrorrhagia and metrostaxis in turn.
[ترجمه گوگل]خونریزی ناکارآمد رحم در نوجوانی بیماری است که منجر به دیسکرازی غدد درون ریز در دختران نوجوان می شود مقاوم است و همیشه با متروراژی و متروستاکسی به نوبه خود رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]خونریزی رحمی در دوران نوجوانی یک desease است که منجر به dyscrasia غدد درون ریز از زنان نوجوان می شود این ماده نسوز است و همیشه با metrorrhagia و metrostaxis در عوض رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: Models of incomplete abortion were made by drenching pregnant rats with Mifepristone and Misoprostol. The effect was then observed of persimmon leaves on metrorrhagia of these models.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: مدل‌های سقط ناقص با خیس کردن موش‌های باردار با میفپریستون و میزوپروستول ساخته شد سپس اثر برگ های خرمالو بر متروراژی این مدل ها مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل های سقط جنین ناقص توسط drenching rats باردار با Mifepristone و Misoprostol ساخته شدند سپس این اثر از برگ های persimmon بر روی metrorrhagia از این مدل ها مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gynecopathy : Irregular Menstruation, Dysmenorrhea, Climacteric Syndrome, Metrorrhagia, Cold in Menstrual Period, Hyperplasia of Mammary Glands, Climacteric Syndrome .
[ترجمه گوگل]ژنیکوپاتی: قاعدگی نامنظم، دیسمنوره، سندرم کلیماکتریک، متروراژی، سرماخوردگی در دوره قاعدگی، هیپرپلازی غدد پستانی، سندرم کلیماکتریک
[ترجمه ترگمان]Gynecopathy: Menstruation نامنظم، Dysmenorrhea، سندرم climacteric، Metrorrhagia، سرما در دوره Menstrual، Hyperplasia of Glands، سندرم climacteric
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The whole represent Fu Shan aiming at solving the root cause. His learned idea is valuable in treating metrorrhagia and metrostaxis.
[ترجمه گوگل]کل نشان دهنده فو شان با هدف حل علت اصلی است ایده آموخته شده او در درمان متروراژی و متروستاکسی ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]تمام آن ها Fu شان را برای حل علت ریشه ای به کار می برند ایده learned در درمان metrorrhagia و metrostaxis ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] خونریزی نامنظم رحمی

انگلیسی به انگلیسی

• uterine bleeding (medicine)

پیشنهاد کاربران

رحم خونروی ( اسم ) : خونریزی غیر معمول از مهبل بین دوره های قاعدگی
لکه بینی
میشه گفت خونریزی بین قاعدگی ک علت های زیادی داره و باید به پزشک مراجعه کرد
متروراژی :/

بپرس