metro

/ˈmeˌtroʊ//ˈmetrəʊ/

مخفف: metropolitan، پیشوند: اندازه، سنجی [metrology]، (معمولا با m بزرگ) مترو، راه آهن زیرزمینی، پیشوند: زهدان، رحم [metrorrhagia] (پیش از واکه: metr-)

جمله های نمونه

1. The new Metro is designed to run on unleaded fuel.
[ترجمه گوگل]متروی جدید برای کار با سوخت بدون سرب طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]مترو جدید برای شرکت در سوخت بدون سرب طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let's go by Metro.
[ترجمه گوگل]بیا با مترو برویم
[ترجمه ترگمان]بیا با مترو بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It'll be quicker to go on the metro.
[ترجمه Mohammad] سریع تر به مترو میرسیم
|
[ترجمه گوگل]رفتن به مترو سریعتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]سریع تر از این که به پلیس بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The metro is insufferable in this heat.
[ترجمه گوگل]مترو در این گرما تحمل ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]مترو در این گرما غیرقابل تحمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We got lost on the Metro - it was quite an adventure.
[ترجمه گوگل]ما در مترو گم شدیم - این یک ماجراجویی بود
[ترجمه ترگمان] توی مترو گم شدیم - یه ماجراجویی بود -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was on the metro this morning when for no apparent reason the man opposite suddenly screamed.
[ترجمه گوگل]امروز صبح در مترو بودم که بدون هیچ دلیلی مرد مقابل ناگهان فریاد زد
[ترجمه ترگمان]امروز صبح در مترو بودم که بدون هیچ دلیل ظاهری آن مرد ناگهان فریاد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Can you reach the park by metro?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید با مترو به پارک برسید؟
[ترجمه ترگمان]می تونی با مترو به پارک بیای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This guidebook includes a map of the Phoenix metro area.
[ترجمه گوگل]این کتاب راهنما شامل نقشه منطقه مترو فونیکس است
[ترجمه ترگمان]این کتاب راهنما شامل نقشه منطقه متروی فینیکس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The metro is efficient and spotlessly clean.
[ترجمه گوگل]مترو کارآمد و تمیز است
[ترجمه ترگمان]مترو کارا و تمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A nippy three-door hatchback, the Metro 1s is a car for all the family to enjoy.
[ترجمه گوگل]مترو 1s یک هاچ بک سه در جذاب، خودرویی است که همه خانواده از آن لذت می برند
[ترجمه ترگمان]یک مترو سه در hatchback، یک مترو یک ماشین برای تمام خانواده است تا از آن لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The coroner Nicholas Gardner said the Metro driver's attempts to regain control of her car may have made matters worse.
[ترجمه گوگل]پزشک قانونی نیکلاس گاردنر گفت که تلاش های راننده مترو برای به دست گرفتن کنترل ماشینش ممکن است اوضاع را بدتر کرده باشد
[ترجمه ترگمان]کارآگاه نیکلاس گاردنر گفت که تلاش راننده مترو برای به دست آوردن کنترل خودروی او ممکن است اوضاع را بدتر کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The London Underground is the second largest metro system in the world.
[ترجمه گوگل]متروی لندن دومین سیستم بزرگ مترو در جهان است
[ترجمه ترگمان]متروی لندن، دومین مترو بزرگ در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Metro Food Markets, a chain with 12 stores in the Baltimore area, plans to introduce on-line grocery shopping this fall.
[ترجمه گوگل]Metro Food Markets، یک فروشگاه زنجیره ای با 12 فروشگاه در منطقه بالتیمور، قصد دارد در پاییز امسال خرید آنلاین مواد غذایی را معرفی کند
[ترجمه ترگمان]بازارهای جهانی غذا، زنجیره ای با ۱۲ فروشگاه در منطقه بالتیمور، در نظر دارد خرید خواربار فروشی را در پاییز امسال آغاز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Bloomberg New York Metro index fell 0 or 57 percent, to 12 4
[ترجمه گوگل]شاخص متروی بلومبرگ نیویورک با 0 یا 57 درصد کاهش به 12 4 رسید
[ترجمه ترگمان]شاخص مترو نیویورک به میزان ۰ تا ۵۷ درصد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• electric underground railway
the metro is the underground railway system that operates in some cities, for example in paris.

پیشنهاد کاربران

اسم : 1. مترو 2. metropolis
صفت: metropolitan
ممکنه به عنوان مخفف Metropolitan Police استفاده بشه. ‏
قطار شهری
قطار شهری
قطار درون شهری
Train مال بیرون شهری است اما metro درون شهری
کلان، وسیع
به این جمله از فیلم Joker'2019 دقت کنید:
Renters in the metro area are certain to feel the pinch
مستأجران در کلانشهر ها در تنگنا قرار دارند.
مترو، راه آهن

بپرس