metrical

/ˈmetrɪkəl//ˈmetrɪkəl/

(شعر) وابسته به وزن شعر و foot، وزنی، آهنگین، به صورت نظم، وزن دار، دارای وزن یا بحر، موزون، پیمایشی

جمله های نمونه

1. Hymnody Metrical psalms are still occasionally used in Baptist churches, but hymns are the main musical items in their services.
[ترجمه گوگل]مزامیر متریک هیمنودی هنوز هم گاهی اوقات در کلیساهای باپتیست استفاده می شود، اما سرودها آیتم های اصلی موسیقی در خدمات آنها هستند
[ترجمه ترگمان]سروده ای مذهبی hymnody هنوز در کلیساهای تعمید دهنده مورد استفاده قرار می گیرند، اما سروده ای مذهبی مهم ترین اقلام در خدمات خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. More literary verse usually has fewer levels of metrical organisation, thus allowing the poet a more flexible use of language.
[ترجمه گوگل]شعر ادبی بیشتر معمولاً دارای سطوح کمتری از سازماندهی متریک است، بنابراین به شاعر امکان استفاده انعطاف‌پذیرتر از زبان را می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اشعار ادبی بیشتر معمولا سطوح کمتری از سازمان metrical دارند در نتیجه به شاعر استفاده انعطاف پذیرتر از زبان را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The uncertainty of this metrical contradiction also contributes to the static mood.
[ترجمه گوگل]عدم قطعیت این تضاد متریک نیز به حالت ایستا کمک می کند
[ترجمه ترگمان]عدم قطعیت این تناقض metrical نیز به حالت ایستا نیز کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Art of composition of Du Fu's metrical verses show different structures because of different materials.
[ترجمه گوگل]هنر ترکیب ابیات متریک دو فو ساختارهای متفاوتی را به دلیل مواد مختلف نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]هنر ترکیب ابیات metrical دو فو، ساختارهای متفاوتی را به خاطر مواد مختلف نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Afterwards lexicalization of the structure is discussed briefly, metrical structure and frequency of use are considered as possible reseasons for causing lexicalization of the structure.
[ترجمه گوگل]سپس واژگانی سازی ساختار به اختصار مورد بحث قرار می گیرد، ساختار متری و فراوانی استفاده از دلایل احتمالی برای ایجاد واژگانی سازی ساختار در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]سپس lexicalization از ساختار به طور خلاصه مورد بحث قرار گرفته است، ساختار metrical و فرکانس استفاده به عنوان reseasons احتمالی برای ایجاد تغییر ساختار در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A measure or bar is a metrical unit, the space between two bar - lines.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری یا نوار یک واحد متریک است، فضای بین دو خط میله
[ترجمه ترگمان]یک اندازه یا میله یک واحد metrical، فاصله بین دو خط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Binocular 3D Computer Vision metrical method was employed to measure the displacement of greater tuberosity relative to the humeral diaphysis.
[ترجمه گوگل]روش متریک بینایی کامپیوتری سه بعدی دوچشمی برای اندازه گیری جابجایی توبروزیته بیشتر نسبت به دیافیز استخوان بازو مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این روش برای اندازه گیری جابجایی نسبی greater نسبت به the humeral بکار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Precise metrical model of steering axle inclination ( SAI ) is built for analyzing the four - wheel aligners ? ? metrical error.
[ترجمه گوگل]مدل دقیق متری شیب محور فرمان (SAI) برای تجزیه و تحلیل ترازهای چهار چرخ ساخته شده است؟ ? خطای متریک
[ترجمه ترگمان]مدل دقیق metrical جهت فرمان محور فرمان (SAI)برای تجزیه و تحلیل the چهار چرخ ساخته شده است؟ خطای نامعلوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you want to write a metrical poem, you must follow the rules and forms.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید یک شعر متریک بنویسید باید قوانین و فرم ها را رعایت کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید یک شعر metrical بنویسید، باید از قوانین و اشکال پیروی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A measurebar is a metrical unit, the space between two bar - lines.
[ترجمه گوگل]نوار اندازه گیری یک واحد متریک است، فضای بین دو خط میله
[ترجمه ترگمان]A یک واحد metrical، فضای بین دو خط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods A quasi - metrical function, some analytical techniques and some properties of topology space are used.
[ترجمه گوگل]روش‌ها از تابع شبه متری، برخی تکنیک‌های تحلیلی و برخی ویژگی‌های فضای توپولوژی استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]روش ها یک تابع شبه - metrical، برخی تکنیک های تحلیلی و برخی ویژگی های فضای توپولوژی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Metrical products because of elegance, another hand - made, fine wood, beautiful appearance of generosity.
[ترجمه گوگل]محصولات متریک به دلیل ظرافت، دست ساز دیگر، چوب ظریف، ظاهر زیبا از سخاوت
[ترجمه ترگمان]محصولات metrical به خاطر ظرافت، دست دیگر ساخته، چوب زیبا، ظاهر زیبا از سخاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you are unwilling or unable to write metrical poems, you can try vers libre.
[ترجمه گوگل]اگر مایل نیستید یا نمی توانید شعرهای متریک بنویسید، می توانید vers libre را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]اگر نمی خواهید یا قادر به نوشتن اشعار metrical هستید، می توانید آزاد خود را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The iteration of geo - metrical programming with constrained positive - negative term equations is used.
[ترجمه گوگل]از تکرار برنامه نویسی ژئو متریک با معادلات ترم مثبت و منفی محدود استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]تکرار برنامه نویسی geo با معادلات term منفی - منفی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of the metric system; composed in meter or verse (in poetry); metric; pertaining to measurement

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : meter ( metre ) / metrication / metrics
✅️ صفت ( adjective ) : metric / metrical
✅️ قید ( adverb ) : metrically
metrical ( موسیقی )
واژه مصوب: موزون 1
تعریف: دارای وزن

بپرس