1. Rose tried painting but found her metier in music.
[ترجمه گوگل]رز نقاشی را امتحان کرد اما بالاترین حد خود را در موسیقی یافت
[ترجمه ترگمان]رز نقاشی را امتحان کرد، اما metier را در موسیقی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رز نقاشی را امتحان کرد، اما metier را در موسیقی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Modern music is not his metier.
[ترجمه گوگل]موسیقی مدرن درجه او نیست
[ترجمه ترگمان]موسیقی مدرن metier نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موسیقی مدرن metier نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Acting is not my metier.
[ترجمه گوگل]بازیگری شغل من نیست
[ترجمه ترگمان]هنرپیشگی شرکت من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنرپیشگی شرکت من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The status quo of bus metier in Jiangment City, Guangdong Province, crux hindering its development and the corresponding adaptive measures are stated.
[ترجمه گوگل]وضعیت موجود مترو اتوبوس در شهر جیانگمنت، استان گوانگدونگ، مشکل اصلی مانع توسعه آن و اقدامات تطبیقی مربوطه بیان شده است
[ترجمه ترگمان]وضعیت کنونی اتوبوس رانی در شهر Jiangment، استان Guangdong، که مشکل توسعه آن و اقدامات انطباقی متناظر را بر هم می زند، بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وضعیت کنونی اتوبوس رانی در شهر Jiangment، استان Guangdong، که مشکل توسعه آن و اقدامات انطباقی متناظر را بر هم می زند، بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In law he found his true metier.
[ترجمه گوگل]در قانون او متریال واقعی خود را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در واقع او metier واقعی خود را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع او metier واقعی خود را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't ask me how to make an omelette; cooking isn't my metier.
[ترجمه گوگل]از من نپرسید چگونه املت درست کنم آشپزی شغل من نیست
[ترجمه ترگمان]از من نپرس چطوری املت درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از من نپرس چطوری املت درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He followed many unsuccessful paths before finding his true metier.
[ترجمه گوگل]او مسیرهای ناموفق بسیاری را پیش از یافتن ستاره واقعی خود دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]او چندین مسیر ناموفق را پیش از پیدا کردن metier واقعی اش دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او چندین مسیر ناموفق را پیش از پیدا کردن metier واقعی اش دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was as the magazine's business manager that he found his true metier.
[ترجمه گوگل]به عنوان مدیر بازرگانی مجله بود که او شغل واقعی خود را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مدیر کسب وکار این مجله بود که او metier واقعی اش را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان مدیر کسب وکار این مجله بود که او metier واقعی اش را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Many of my guests have followed similarly tortuous paths before finding their true metier.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مهمانان من مسیرهای پرپیچ و خم مشابهی را پیش از یافتن سطح واقعی خود دنبال کرده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مهمانان من قبل از پیدا کردن metier واقعی، مسیر پرپیچ و خم مشابهی را دنبال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مهمانان من قبل از پیدا کردن metier واقعی، مسیر پرپیچ و خم مشابهی را دنبال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Don't ask me how to make omelette; cooking isn't my metier.
[ترجمه گوگل]طرز تهیه املت را از من نپرسید آشپزی شغل من نیست
[ترجمه ترگمان]از من نپرس چطور املت درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از من نپرس چطور املت درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید