methodological


روانشناسى : روش شناختى

جمله های نمونه

1. Chapter 2 concerns itself with the methodological difficulties.
[ترجمه گوگل]فصل 2 به مشکلات روش شناختی مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]فصل ۲ خود را با مشکلات روش شناختی مرتبط می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are a few methodological issues we need to discuss.
[ترجمه گوگل]چند موضوع روش شناختی وجود دارد که باید در مورد آنها بحث کنیم
[ترجمه ترگمان]چند مساله روش شناختی وجود دارد که ما باید در مورد آن بحث کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The authors recognise the many methodological problems in studying disabilities that may result from hearing impairment.
[ترجمه گوگل]نویسندگان بسیاری از مشکلات روش شناختی در مطالعه ناتوانی هایی را که ممکن است از آسیب شنوایی ناشی می شود، تشخیص دهند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان مشکلات روش شناختی بسیاری را در مطالعه ناتوانی های که ممکن است ناشی از اختلال شنوایی باشد، به رسمیت می شناسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methodological approaches in social science emerge, develop and, sometimes, fade away.
[ترجمه گوگل]رویکردهای روش‌شناختی در علوم اجتماعی پدیدار می‌شوند، توسعه می‌یابند و گاه محو می‌شوند
[ترجمه ترگمان]رویکردهای Methodological در علوم اجتماعی پدیدار، توسعه و گاهی اوقات محو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methodological problems in psychobiology are not going to go away.
[ترجمه گوگل]مشکلات روش شناختی در روان زیستی از بین نمی روند
[ترجمه ترگمان]مشکلات Methodological در psychobiology از بین نمی روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The project will also examine the methodological problems associated with using institutional records as sources for wage and price data.
[ترجمه گوگل]این پروژه همچنین مشکلات روش شناختی مرتبط با استفاده از سوابق سازمانی را به عنوان منابع داده های دستمزد و قیمت بررسی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این پروژه همچنین مشکلات روش شناختی مرتبط با استفاده از رکوردهای سازمانی به عنوان منابع برای پرداخت و داده های قیمت را مورد بررسی قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Questions of theoretical base or methodological perspective have often been subsumed by or channelled into the construction of acceptable written examinations.
[ترجمه گوگل]سؤالات مبناي نظري يا ديدگاه روش شناختي غالباً توسط آزمون هاي كتبي قابل قبول در نظر گرفته شده و يا به آنها راه مي يابد
[ترجمه ترگمان]سوالات پایه نظری یا دیدگاه روش شناختی اغلب با هدایت و یا به ساختار امتحانات کتبی قابل قبول جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methodological orthodoxy seems to be the price many feminist psychologists pay to be considered psychologists.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ارتدوکس روش شناختی بهایی است که بسیاری از روانشناسان فمینیست می پردازند تا روانشناس شناخته شوند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که به نظر می رسد که به نظر می رسد که بسیاری از روانشناسان فمینیست به عنوان روان شناسان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The arguments advanced by methodological individualists do not necessarily escape these problems.
[ترجمه گوگل]استدلال‌هایی که فردگرایان روش‌شناختی ارائه می‌کنند، لزوماً از این مشکلات فرار نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]استدلال هایی که توسط individualists روش شناختی بدست آیند لزوما از این مشکلات برنمی آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This issue raises a whole series of complex methodological questions that are examined in some detail in P. A. Consultants' 1987 review.
[ترجمه گوگل]این موضوع مجموعه کاملی از سؤالات روش شناختی پیچیده را ایجاد می کند که در بررسی 1987 P A Consultants با جزئیات مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این موضوع مجموعه کاملی از پرسش های پیچیده روش شناختی که در برخی جزییات در P بررسی شده اند را ایجاد می کند الف مرور در سال ۱۹۸۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There have been serious methodological limitations to much of the research implicating personality factors in anorexia nervosa.
[ترجمه گوگل]محدودیت های روش شناختی جدی برای بسیاری از تحقیقات وجود دارد که عوامل شخصیتی را در بی اشتهایی عصبی دخیل می کند
[ترجمه ترگمان]محدودیت های روش شناختی جدی برای بسیاری از تحقیقات بر نقش عوامل شخصیت در anorexia nervosa وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The research also uses other methodological approaches including participant observation.
[ترجمه گوگل]این تحقیق همچنین از سایر رویکردهای روش شناختی از جمله مشاهده مشارکتی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این تحقیق همچنین از رویکردهای روش شناختی دیگری از جمله مشاهده مشارکتی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Accordingly, some theoretical and methodological grounding for this transformation needs to be provided.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، باید زمینه های نظری و روش شناختی برای این تحول فراهم شود
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، برخی از اصول نظری و روش شناختی برای این تحول باید فراهم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This showed some of the methodological problems surrounding such tables and how such difficulties could be reduced in future.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده برخی از مشکلات روش شناختی پیرامون چنین جداول و چگونگی کاهش چنین مشکلاتی در آینده است
[ترجمه ترگمان]این مساله برخی از مشکلات روش شناختی ای که پیرامون این جدول ها وجود دارد و این که چگونه این مشکلات می تواند در آینده کاهش یابد را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of methodology, of the study of scientific research methods

پیشنهاد کاربران

بپرس