meteorology

/ˌmitiəˈrɑːlədʒi//ˌmiːtɪəˈrɒlədʒi/

معنی: علم هواشناسی، مبحی تحولات جوی
معانی دیگر: دانش پیش بینی وضع هوا، نیوارشناسی، مبحک تحولات جوی

جمله های نمونه

1. Meteorology is the science of the weather.
[ترجمه گوگل]هواشناسی علم هواشناسی است
[ترجمه ترگمان]هواشناسی علم آب و هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some of them were really interested in meteorology, others only tolerant of what they considered to be a very inexact science.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها واقعاً به هواشناسی علاقه مند بودند، برخی دیگر فقط نسبت به چیزی که آنها را علمی بسیار نادرست می دانستند تحمل می کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها واقعا علاقه مند به هواشناسی و دیگران بودند، اما دیگران فقط نسبت به آنچه در نظر گرفته بودند بسیار دقیق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His most important legacy to meteorology was as secretary of the International Meteorological Committee from its inception in 1874 until 1900.
[ترجمه گوگل]مهمترین میراث او برای هواشناسی به عنوان دبیر کمیته بین المللی هواشناسی از زمان تأسیس آن در سال 1874 تا 1900 بود
[ترجمه ترگمان]مهم ترین میراث او برای هواشناسی این بود که دبیر کمیته بین المللی هواشناسی از زمان تاسیس خود در سال ۱۸۷۴ تا ۱۹۰۰ میلادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new school of meteorology was founded to explain it.
[ترجمه گوگل]یک مدرسه جدید هواشناسی برای توضیح آن تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]یک مکتب جدید هواشناسی برای توضیح آن تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Marine and scientific research institutions world - famous meteorology.
[ترجمه گوگل]موسسات تحقیقاتی دریایی و علمی جهان - هواشناسی معروف
[ترجمه ترگمان]موسسه تحقیقات علمی و هواشناسی جهان معروف به هواشناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Air Pollution Meteorology And Urban Climate.
[ترجمه گوگل]هواشناسی آلودگی هوا و اقلیم شهری
[ترجمه ترگمان]هواشناسی آلودگی هوا و آب شهری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Under the comprehensive influence of geology, landform, hydrology, meteorology, agrology, and vegetation the debris flow is a result of environmental deterioration in geology and ecology.
[ترجمه گوگل]تحت تأثیر همه جانبه زمین‌شناسی، شکل زمین، هیدرولوژی، هواشناسی، کشاورزی و پوشش گیاهی، جریان زباله‌ها نتیجه زوال محیطی در زمین‌شناسی و اکولوژی است
[ترجمه ترگمان]تحت نفوذ جامع زمین شناسی، شکل زمین، هیدرولوژی، هواشناسی، هواشناسی و پوشش گیاهی نتیجه تخریب محیطی در زمین شناسی و بوم شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meteorology students focus on the prediction of atmospheric movement and climate change. They study weather, forecasting techniques, statistical analysis, and more.
[ترجمه گوگل]دانشجویان هواشناسی بر پیش بینی حرکت جوی و تغییرات آب و هوایی تمرکز می کنند آنها آب و هوا، تکنیک های پیش بینی، تجزیه و تحلیل آماری و غیره را مطالعه می کنند
[ترجمه ترگمان]دانشجویان هواشناسی بر پیش بینی حرکت جوی و تغییر آب و هوا تمرکز می کنند آن ها مطالعه آب و هوا، تکنیک های پیش بینی، تحلیل آماری و چیزهای دیگر را مطالعه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In meteorology, depression is an area of low atmospheric pressure with associated weather phenomena.
[ترجمه گوگل]در هواشناسی، افسردگی ناحیه ای با فشار اتمسفر پایین با پدیده های جوی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]در علم هواشناسی افسردگی بخشی از فشار اتمسفر پایین با پدیده های آب و هوایی مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Theoretically, their heir's theory of meteorology can explain the meteor.
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری، نظریه هواشناسی وارث آنها می تواند شهاب را توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]از نظر تئوری، نظریه heir میتونه یه شهاب سنگ رو توضیح بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Meteorology The interface between air masses of different temperatures or densities.
[ترجمه گوگل]هواشناسی رابط بین توده های هوا با دماها یا چگالی های مختلف
[ترجمه ترگمان]هواشناسی - واسط بین توده های هوایی در دماهای مختلف یا چگالی های مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Modern weather forecasts try to take the mystery out of the meteorology.
[ترجمه گوگل]پیش بینی های هواشناسی مدرن سعی می کنند راز را از هواشناسی خارج کنند
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های هواشناسی مدرن سعی در پی بردن به این معما دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is a nice analogy, within the constraints of his meteorology.
[ترجمه گوگل]این یک تشبیه خوب است، در چارچوب محدودیت های هواشناسی او
[ترجمه ترگمان]قیاس خوبی است، با توجه به محدودیت های هواشناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Subsequent work by Aitken was largely within the field of meteorology, although he maintained other interests.
[ترجمه گوگل]کارهای بعدی آیتکن تا حد زیادی در زمینه هواشناسی بود، اگرچه او علایق دیگری را حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]کاره ای بعدی by عمدتا در زمینه هواشناسی بود، اگرچه علایق دیگری نیز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Standards may be applied nationally, regionally or according to local conditions of land use, topography, meteorology, and so on.
[ترجمه گوگل]استانداردها ممکن است در سطح ملی، منطقه ای یا با توجه به شرایط محلی استفاده از زمین، توپوگرافی، هواشناسی و غیره اعمال شوند
[ترجمه ترگمان]استانداردهای ممکن است در سطح ملی، منطقه ای و یا مطابق با شرایط محلی استفاده از زمین، توپوگرافی، هواشناسی و غیره اعمال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علم هواشناسی (اسم)
meteorology

مبحی تحولات جوی (اسم)
meteorology

تخصصی

[آب و خاک] هواشناسی

انگلیسی به انگلیسی

• science of atmospheric conditions and weather patterns
meteorology is the study of the processes in the earth's atmosphere that cause weather conditions. meteorology is used especially for giving weather forecasts.

پیشنهاد کاربران

علم هواشناسی، مبحی تحولات جوی
مثال:
Meteorology is the science of the weather.
هواشناسی علم آب و هوا است.
The science that studies the weather
علم هواشناسی

بپرس