meteorological

/ˌmitiˌɔːrəˈlɑːdʒəkl̩//ˌmiːtjərəˈlɒdʒɪkl̩/

وابسته به هواشناسی، نیواری (meteorologic هم می گویند)، وابسته به علم کائنات جوی

جمله های نمونه

1. meteorological information
اطلاعات هواشناسی

2. The meteorological bureau is in a nondescript building on the outskirts of town.
[ترجمه گوگل]اداره هواشناسی در یک ساختمان غیرقابل توصیف در حومه شهر است
[ترجمه ترگمان]اداره هواشناسی در یک ساختمان ویلایی در حومه شهر واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Accurate meteorological records began 100 years ago.
[ترجمه گوگل]ثبت دقیق هواشناسی از 100 سال پیش آغاز شد
[ترجمه ترگمان] برنامه هواشناسی به ۱۰۰ سال پیش شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The geographical location of the installations and predominant meteorological conditions and sources of danger arising from the location of the site
[ترجمه گوگل]موقعیت جغرافیایی تاسیسات و شرایط غالب هواشناسی و منابع خطر ناشی از موقعیت سایت
[ترجمه ترگمان]موقعیت جغرافیایی تاسیسات و شرایط غالب هواشناسی و منابع خطر ناشی از محل سایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Up for sale are both its meteorological satellites and the Landsat craft that carry out land surveys of the globe.
[ترجمه گوگل]هم ماهواره‌های هواشناسی و هم کشتی لندست که نقشه‌برداری زمینی از کره زمین را انجام می‌دهند، برای فروش قرار دارند
[ترجمه ترگمان]برای فروش هم هر دو ماهواره meteorological و هم صنعت Landsat هستند که بررسی های زمینی در سرتاسر دنیا را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The meteorological office recorded the lowest rainfall in 10 years.
[ترجمه گوگل]اداره هواشناسی کمترین میزان بارندگی در 10 سال گذشته را ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]اداره هواشناسی کم ترین میزان بارندگی را در طی ۱۰ سال گذشته ثبت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. World Meteorological Organization, WMO, was established. And Convention of the World Meteorological Organization was ratified.
[ترجمه گوگل]سازمان جهانی هواشناسی WMO تاسیس شد و کنوانسیون سازمان جهانی هواشناسی به تصویب رسید
[ترجمه ترگمان]سازمان جهانی هواشناسی، WMO، تاسیس شد و کنوانسیون سازمان جهانی هواشناسی به تصویب رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because a rare meteorological pattern we can see a connection between extreme weather across Eurasia.
[ترجمه گوگل]از آنجا که یک الگوی نادر هواشناسی می توانیم ارتباط بین آب و هوای شدید در سراسر اوراسیا را ببینیم
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک الگوی هواشناسی نادر، ما می توانیم ارتباط بین آب و هوای سخت در سراسر اوراسیا را ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Data from these vehicles are given freely to other nations in a global system coordinated by the World Meteorological Organisation.
[ترجمه گوگل]داده های این وسایل نقلیه به صورت رایگان در یک سیستم جهانی که توسط سازمان جهانی هواشناسی هماهنگ شده است به سایر کشورها داده می شود
[ترجمه ترگمان]داده های این خودروها به طور رایگان به کشورهای دیگر در یک سیستم جهانی که توسط سازمان جهانی هواشناسی هماهنگ شده است داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Why did Delaney suddenly find he was suspicious about the meteorological report?
[ترجمه گوگل]چرا دلانی ناگهان متوجه شد که به گزارش هواشناسی مشکوک است؟
[ترجمه ترگمان]چرا او ناگهان متوجه شد که او در مورد گزارش هواشناسی مشکوک است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His most important legacy to meteorology was as secretary of the International Meteorological Committee from its inception in 1874 until 1900.
[ترجمه گوگل]مهمترین میراث او برای هواشناسی به عنوان دبیر کمیته بین المللی هواشناسی از زمان تأسیس آن در سال 1874 تا 1900 بود
[ترجمه ترگمان]مهم ترین میراث او برای هواشناسی این بود که دبیر کمیته بین المللی هواشناسی از زمان تاسیس خود در سال ۱۸۷۴ تا ۱۹۰۰ میلادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As an example of such effects we consider stratified flows, which have received particular attention because of their meteorological applications.
[ترجمه گوگل]به عنوان نمونه ای از این اثرات، جریان های طبقه بندی شده را در نظر می گیریم که به دلیل کاربردهای هواشناسی مورد توجه ویژه قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان مثالی از چنین اثراتی جریان های لایه ای را در نظر می گیریم که به دلیل کاربردهای meteorological مورد توجه خاصی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Very simply, these so-called models are computer programs that analyze a lot of meteorological information fed into them.
[ترجمه گوگل]خیلی ساده، این به اصطلاح مدل‌ها، برنامه‌های کامپیوتری هستند که بسیاری از اطلاعات هواشناسی وارد شده به آنها را تجزیه و تحلیل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]به سادگی، این مدل ها برنامه های کامپیوتری هستند که اطلاعات هواشناسی زیادی را تجزیه و تحلیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Data from the craft are swapped via a global telecommunications system coordinated by the World Meteorological Organisation in Geneva.
[ترجمه گوگل]داده های این هواپیما از طریق یک سیستم مخابراتی جهانی که توسط سازمان جهانی هواشناسی در ژنو هماهنگ شده است، مبادله می شود
[ترجمه ترگمان]داده ها از طریق سیستم مخابرات جهانی که توسط سازمان جهانی هواشناسی در ژنو هماهنگ شده است، جابجا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] ماهواره هواشناسی

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to meteorology (science of atmospheric conditions and weather)
meteorological means relating to the weather or to weather forecasting; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس