metastasize

/məˈtæstəˌsaɪz//məˈtæstəˌsaɪz/

(پزشکی) فراگسترده شدن، متاستاز دادن، فراپخش شدن، طب گسترش یافتن مر­ از یک نقطه ء بدن به نقطه دیگر

جمله های نمونه

1. This type of tumor can metastasize and can cause cystic endometrial hyperplasia.
[ترجمه گوگل]این نوع تومور می تواند متاستاز داده و باعث هیپرپلازی کیستیک آندومتر شود
[ترجمه ترگمان]این نوع تومور می تواند metastasize باشد و می تواند باعث اختلال cystic endometrial شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ability of ICC to metastasize is probably related to the expression of VEGF and bFGF.
[ترجمه گوگل]توانایی ICC برای متاستاز احتمالاً به بیان VEGF و bFGF مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]توانایی شورای بین المللی کریکت به metastasize احتمالا مربوط به بیان VEGF و bFGF است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The neoplasm with the greatest propensity to metastasize to heart is melanoma.
[ترجمه گوگل]نئوپلاسمی با بیشترین تمایل به متاستاز به قلب ملانوم است
[ترجمه ترگمان]The با بیش ترین میل به metastasize به قلب، ملانوما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tumor cell metastasize by blood and lymphatic vessel,(sentence dictionary) and lymphangiogenesis is obviously increased in patients with tumor.
[ترجمه گوگل]سلول های تومور متاستاز توسط خون و عروق لنفاوی، (فرهنگ جمله ها) و لنفانژیوژنز به وضوح در بیماران مبتلا به تومور افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]Tumor سلولی به وسیله رگ و رگ lymphatic، (فرهنگ لغت جمله)و lymphangiogenesis به طور آشکاری در بیماران مبتلا به تومور افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Antielitism is a cancer waiting to metastasize in any democracy and one that Alexis de Tocqueville worried about for the U. S.
[ترجمه گوگل]ضد نخبه گرایی سرطانی است که در هر دموکراسی منتظر متاستاز است و الکسیس دو توکویل برای ایالات متحده نگران آن بود
[ترجمه ترگمان]Antielitism یک سرطان است که در هر دموکراسی و یکی از این دو توکویل (دو توکویل)نگران است اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although the tumors do not metastasize, they can be life - threatening.
[ترجمه گوگل]اگرچه تومورها متاستاز نمی دهند، اما می توانند تهدید کننده زندگی باشند
[ترجمه ترگمان]هر چند که تومور مغزی نداشته باشد، آن ها می توانند تهدید کننده زندگی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cancer cells metastasize through the body.
[ترجمه گوگل]سلول های سرطانی از طریق بدن متاستاز می کنند
[ترجمه ترگمان]سلول های سرطانی از بدن عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is the VOA Special English Health Report. The word "metastasize" means to change form, state or position. It is not a word cancer patients want to hear.
[ترجمه گوگل]این گزارش سلامت انگلیسی ویژه صدای آمریکا است کلمه متاستاز به معنای تغییر شکل، حالت یا موقعیت است این کلمه ای نیست که بیماران سرطانی بخواهند بشنوند
[ترجمه ترگمان]این همان گزارش رسمی بهداشت انگلیسی است کلمه \"metastasize\" به معنی تغییر شکل، وضعیت یا موقعیت است این یک کلمه از بیماران سرطانی نیست که می خواهند بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Carcinomas often metastasize via lymphatics.
[ترجمه گوگل]کارسینوم ها اغلب از طریق غدد لنفاوی متاستاز می کنند
[ترجمه ترگمان]carcinomas اغلب از طریق lymphatics metastasize می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Carcinomas often metastasize to lymphatics.
[ترجمه گوگل]کارسینوم ها اغلب به غدد لنفاوی متاستاز می دهند
[ترجمه ترگمان]carcinomas اغلب به lymphatics حمله می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These three malignant properties of cancers differentiate them from benign tumors, which are self-limited, and do not invade or metastasize.
[ترجمه گوگل]این سه ویژگی بدخیم سرطان ها آنها را از تومورهای خوش خیم متمایز می کند که خود محدود شونده هستند و تهاجم یا متاستاز نمی دهند
[ترجمه ترگمان]این سه ویژگی بدخیم سرطان، آن ها را از تومورهای خوش خیم متمایز می سازد، که خود محدود هستند و به آن ها حمله نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cancer may be slow - endometrial stromal sarcoma growing or aggressive and may metastasize, most are malignant.
[ترجمه گوگل]سرطان ممکن است آهسته باشد - سارکوم استرومای آندومتر در حال رشد یا تهاجمی است و ممکن است متاستاز دهد، اکثر آنها بدخیم هستند
[ترجمه ترگمان]سرطان ممکن است slow stromal endometrial کند، رشد کند و یا پرخاشگر باشد و ممکن است خطرناک باشد، اغلب بدخیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oncologists must try to outsmart tumors that have already begun to metastasize.
[ترجمه گوگل]انکولوژیست ها باید سعی کنند تومورهایی را که قبلاً متاستاز داده اند پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]oncologists باید از tumors outsmart که قبلا شروع به metastasize کرده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is postulated that changes in cell-cell and cell-matrix interactions account for the ability of cancer cells to cross normal tissue boundaries and metastasize.
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که تغییرات در تعاملات سلول-سلول و سلول-ماتریس توانایی سلول های سرطانی برای عبور از مرزهای بافت طبیعی و متاستاز را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]فرض بر این است که تغییرات در سلول ¬ های سلول و سلول - سلول سبب توانایی سلول های سرطانی برای عبور از مرزه ای بافت نرمال و metastasize می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusions Squamoid eccrine ductal carcinoma is an exceedingly rare low-grade malignant tumor and can recur after excision but do not metastasize.
[ترجمه گوگل]ConclusionsSquamoid اکرین کارسینوم مجرای یک تومور بدخیم بسیار نادر با درجه پایین است و می تواند پس از برداشتن عود کند اما متاستاز نمی دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Squamoid eccrine ductal یک تومور بدخیم بسیار نادر است و می تواند بعد از برش باشد اما metastasize آن را انجام ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (pathology) transfer of malignant or disease-spreading cells from one part of the body to another through the bloodstream (also metastasise)

پیشنهاد کاربران

بپرس