metastasise

انگلیسی به انگلیسی

• (pathology) transfer of malignant or disease-spreading cells from one part of the body to another through the bloodstream (also metastasize)

پیشنهاد کاربران

واژه بیگانه: metastasis
واژه مصوب: دگرنشینی
تعریف: انتقال بیماری، عموماً سرطان، از نقطه ای از بدن به نقطه ای دیگر درحالی که پیوند مستقیمی میان آنها وجود ندارد
همین طور ببینید:
https://abadis. ir/entofa/metastasis/
MEDICAL specialized ( UK usually metastasise ) verb
If cancer cells metastasize, they spread to other parts of the body and cause tumours to grow there.
فعل، پزشکی، تخصصی
اگر سلول های سرطانی metastasise شوند، یعنی به سایر قسمت های بدن گسترش می یابند و باعث رشد تومورها در آنجا می شوند. در معنی مجازی هم این کلمه استفاده می شود. به مثال دوم توجه فرمایید.
... [مشاهده متن کامل]

When breast cancer metastasizes to bone, normal bone remodeling is disturbed by invasion of tumor cells, resulting in osteolytic lesions.
This is a moment of profound tension for the region. This is a conflict that could easily metastasise, causing even more insecurity and suffering.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/metastasize?q=metastasise

بپرس