1. She was, literally and metaphorically, in perfect shape.
[ترجمه گوگل]او، به معنای واقعی کلمه و استعاره، در فرم کامل بود
[ترجمه ترگمان]او به صورت تحت اللفظی و به لحاظ استعاره ای در شکل کامل قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به صورت تحت اللفظی و به لحاظ استعاره ای در شکل کامل قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The phrase 'born again' is used metaphorically to mean that someone has suddenly become very religious.
[ترجمه گوگل]عبارت "دوباره متولد شد" به معنای این است که شخصی ناگهان بسیار مذهبی شده است
[ترجمه ترگمان]عبارتی که دوباره متولد می شود به طور استعاری به معنای این است که یک نفر ناگهان بسیار مذهبی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عبارتی که دوباره متولد می شود به طور استعاری به معنای این است که یک نفر ناگهان بسیار مذهبی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You're speaking metaphorically, I hope.
[ترجمه رویا کاوهای] امیدوارم که منظورت واقعا این نباشه.|
[ترجمه گوگل]شما به صورت استعاری صحبت می کنید، امیدوارم[ترجمه ترگمان]تو داری مجازا صحبت می کنی، امیدوارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Metaphorically speaking, you could see straight through him to the other side of the room.
[ترجمه گوگل]به بیان استعاری، میتوانستید مستقیماً از میان او تا آن سوی اتاق را ببینید
[ترجمه ترگمان]در واقع، شما می توانستید یک راست او را به طرف دیگر اتاق نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع، شما می توانستید یک راست او را به طرف دیگر اتاق نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Not united metaphorically, or even just in partnership, but on the most fundamental physical levels.
[ترجمه گوگل]نه به صورت استعاری، یا حتی فقط در مشارکت، بلکه در اساسی ترین سطوح فیزیکی
[ترجمه ترگمان]نه به طور استعاری، یا حتی با مشارکت بلکه در بنیادی ترین سطح فیزیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه به طور استعاری، یا حتی با مشارکت بلکه در بنیادی ترین سطح فیزیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This is accomplished by metaphorically fitting the discourse of astrophysics on to that of psychology.
[ترجمه گوگل]این با تطبیق استعاری گفتمان اخترفیزیک با گفتمان روانشناسی محقق می شود
[ترجمه ترگمان]این کار به صورت مجازی با استفاده از گفتمان فیزیک نجومی در ارتباط با روان شناسی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار به صورت مجازی با استفاده از گفتمان فیزیک نجومی در ارتباط با روان شناسی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gregory put the boot in . . . metaphorically speaking!
[ترجمه گوگل]گرگوری چکمه را گذاشت به بیان استعاری!
[ترجمه ترگمان] گرگوری چکمه رو گذاشت که مجازا صحبت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] گرگوری چکمه رو گذاشت که مجازا صحبت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It corresponded metaphorically to a view of life that was similarly rationalistic and intelligible.
[ترجمه گوگل]این به طور استعاری با دیدگاهی از زندگی مطابقت داشت که به طور مشابه عقلانی و قابل فهم بود
[ترجمه ترگمان]این موضوع به طور استعاری به دیدگاهی از زندگی مرتبط بود که کاملا منطقی و قابل فهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موضوع به طور استعاری به دیدگاهی از زندگی مرتبط بود که کاملا منطقی و قابل فهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Metaphorically speaking, I hasten to add.
[ترجمه گوگل]به بیان استعاری، عجله دارم اضافه کنم
[ترجمه ترگمان]میل دارم اضافه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میل دارم اضافه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But now businesses are being urged to keep metaphorically clean, too.
[ترجمه گوگل]اما اکنون از کسبوکارها خواسته میشود که از نظر استعاری نیز تمیز باشند
[ترجمه ترگمان]اما اکنون به کسب و کارها ترغیب می شوند که به طور استعاری، پاک بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما اکنون به کسب و کارها ترغیب می شوند که به طور استعاری، پاک بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The other extreme took "law" completely metaphorically, picking out some standard or norm perceivable in natural phenomena which governs behavior through entirely impersonal means.
[ترجمه گوگل]افراطی دیگر «قانون» را کاملاً به صورت استعاری در نظر گرفت و برخی از معیارها یا هنجارهای قابل درک در پدیده های طبیعی را انتخاب کرد که رفتار را از طریق ابزارهای کاملاً غیرشخصی اداره می کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، \"قانون\" به طور طبیعی \"قانون\" را به طور کامل مورد استفاده قرار داد و برخی از استاندارد یا نرم را در پدیده های طبیعی که رفتار را از طریق ابزارهای کاملا شخصی کنترل می کند، به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، \"قانون\" به طور طبیعی \"قانون\" را به طور کامل مورد استفاده قرار داد و برخی از استاندارد یا نرم را در پدیده های طبیعی که رفتار را از طریق ابزارهای کاملا شخصی کنترل می کند، به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This idiom is nowadays used to indicate metaphorically halting an attack or ceasing all activities.
[ترجمه گوگل]این اصطلاح امروزه برای نشان دادن استعاره توقف حمله یا توقف همه فعالیت ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این عبارت امروزه برای اشاره به توقف حمله و توقف تمام فعالیت ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عبارت امروزه برای اشاره به توقف حمله و توقف تمام فعالیت ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Metaphorically each rich nation can be seen as a lifeboat full of comparatively rich people.
[ترجمه گوگل]به طور استعاری، هر ملت ثروتمندی را می توان به عنوان یک قایق نجات پر از افراد نسبتاً ثروتمند در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]هر کشور ثروتمند را می توان به عنوان یک قایق نجات پر از افراد نسبتا ثروتمند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر کشور ثروتمند را می توان به عنوان یک قایق نجات پر از افراد نسبتا ثروتمند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Metaphorically it implied a sort of admirable energy.
[ترجمه گوگل]از نظر استعاری به نوعی انرژی تحسین برانگیز دلالت می کرد
[ترجمه ترگمان]به طور مجازی یک نوع انرژی قابل تحسینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور مجازی یک نوع انرژی قابل تحسینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید