metaphorical

/ˌmetəˈfɔːrɪkl̩//ˌmetəˈfɒrɪkl̩/

معنی: تشبیهی، استعارهای
معانی دیگر: استعاره ای، تشبیهی

جمله های نمونه

1. It turns out Levy is talking in metaphorical terms.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که لوی با اصطلاحات استعاری صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]معلوم می شود که لوی در عبارات استعاری حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The word has a metaphorical as well as a literal meaning.
[ترجمه گوگل]این کلمه دارای معنای استعاری و همچنین لغوی است
[ترجمه ترگمان]کلمه یک معنی استعاری و یک معنی تحت اللفظی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her second novel is written in a very metaphorical style.
[ترجمه گوگل]رمان دوم او به سبکی بسیار استعاری نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]رمان دوم او به سبک مجازی نوشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Apples grown in the integrated orchard occupied the metaphorical middle ground.
[ترجمه گوگل]سیب هایی که در باغ یکپارچه رشد می کنند، حد وسط استعاری را اشغال کردند
[ترجمه ترگمان]سیب کشت شده در باغ یکپارچه، سطح استعاری استعاری را اشغال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a metaphorical sense, different functions of the brain take place in different rooms.
[ترجمه گوگل]در یک مفهوم استعاری، عملکردهای مختلف مغز در اتاق های مختلف انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در یک مفهوم استعاری، عملکردهای متفاوت مغز در اتاق های مختلف رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Metaphorical bloodstains drench these precious stones, however, which makes a visit to the exhibition both eerie and wearisome.
[ترجمه گوگل]لکه‌های خون استعاری این سنگ‌های قیمتی را خیس می‌کنند، اما بازدید از نمایشگاه را هم ترسناک و هم خسته‌کننده می‌کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، لکه های خون Metaphorical این سنگ های گران بها را پوشانده است، با این حال، دیدن این آثار ترسناک و خسته کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Verbal echoes and ambiguities may trigger off metaphorical associations that are not necessarily conceptually justified.
[ترجمه گوگل]پژواک های کلامی و ابهامات ممکن است باعث ایجاد تداعی های استعاری شود که لزوماً توجیه مفهومی ندارند
[ترجمه ترگمان]انعکاسات و ابهامات کلامی ممکن است موجب قطع ارتباط مجازی می شود که ضرورتا به لحاظ مفهومی موجه نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At one level this statement is clearly metaphorical and rhetorical.
[ترجمه گوگل]در یک سطح این بیانیه به وضوح استعاری و بلاغی است
[ترجمه ترگمان]در یک سطح، این عبارت به وضوح استعاری و لفاظی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is because metaphorical mappings, and hence readings, are ultimately constrained by what appear to be universal cognitive structures.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که نگاشت های استعاری، و در نتیجه خوانش ها، در نهایت توسط آنچه که ساختارهای شناختی جهانی به نظر می رسد محدود می شوند
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که نگاشت های استعاری، و در نتیجه خوانش، در نهایت توسط آنچه به نظر می رسد ساختارهای شناختی جهانی باشند، محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The development of this metaphorical structure, however, is gradual, and parallels a stylistic feature of the poetry.
[ترجمه گوگل]توسعه این ساختار استعاری اما تدریجی است و به موازات ویژگی سبکی شعر است
[ترجمه ترگمان]با این حال، توسعه این ساختار استعاری، تدریجی است و موازی با ویژگی سبکی از شعر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The literal and metaphorical juxtaposition of drama and game is what I want to explore here.
[ترجمه گوگل]کنار هم قرار گرفتن تحت اللفظی و استعاری درام و بازی چیزی است که من می خواهم در اینجا بررسی کنم
[ترجمه ترگمان]ترکیب تحت اللفظی و استعاری از درام و بازی چیزی است که من می خواهم در اینجا کشف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Metaphorical expressions in songs may be divided into two types: sentential metaphor and discourse metaphor.
[ترجمه گوگل]عبارات استعاری در ترانه ها را می توان به دو نوع تقسیم کرد: استعاره جمله ای و استعاره گفتمانی
[ترجمه ترگمان]عبارات Metaphorical در آهنگ ها را می توان به دو نوع تقسیم کرد: استعاره از استعاره و استعاره گفتمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Grammar study informs an analysis of the metaphorical cross-reference mapping and it has formed a base for the application of prototype set theory to its processes of analysis in cognitive semantics.
[ترجمه گوگل]مطالعه گرامر تحلیلی از نگاشت ارجاع متقابل استعاری را نشان می‌دهد و پایه‌ای برای کاربرد نظریه مجموعه‌های نمونه اولیه در فرآیندهای تحلیل آن در معناشناسی شناختی تشکیل داده است
[ترجمه ترگمان]در این مطالعه، به تجزیه و تحلیل یک نگاشت مجازی اشاره می کند و یک پایه برای کاربرد تیوری مجموعه نمونه برای فرایندهای تجزیه و تحلیل در معناشناسی شناختی تشکیل داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ship may be heading for the metaphorical rocks unless a buyer can be found.
[ترجمه گوگل]کشتی ممکن است به سمت صخره های استعاری حرکت کند مگر اینکه خریدار پیدا شود
[ترجمه ترگمان]این کشتی ممکن است به سمت صخره های metaphorical حرکت کند مگر اینکه خریدار پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. During the time of torture, such artists as Vera Sienra worked in the language of metaphorical mutilation.
[ترجمه گوگل]در زمان شکنجه، هنرمندانی مانند ورا سیانرا به زبان مثله کردن استعاری کار می کردند
[ترجمه ترگمان]در زمان شکنجه، این هنرمندان، مانند ورا Sienra، به زبان استعاری استعاری، کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشبیهی (صفت)
metaphorical

استعارهای (صفت)
metaphorical

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a metaphor, of a simile; representational, allegory-like
you use the word metaphorical to indicate that you are not using words with their ordinary meaning, but are describing something by means of an image or symbol.

پیشنهاد کاربران

استعاری. مجازی. تشبیهی
مثال:
While others are metaphorical
در حالی که دیگر {آیات} تشبیهی و استعاری است.
�وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ�
مجازی
فرضی
یه جاهایی برای روان شدن ترجمه، اینطوری معنی میشه:
�به اصطلاح�
�به قول معروف�
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : metaphor
✅️ صفت ( adjective ) : metaphorical
✅️ قید ( adverb ) : metaphorically
استعاره ای

بپرس