metallurgical

/ˌmetəˈlɜːrdʒɪkl̩//ˌmetəˈlɜːdʒɪkl̩/

وابسته به فن استخراج وذوب فلزات

جمله های نمونه

1. he founded the country's metallurgical industries
او صنایع فلزکاری کشور را بنیاد نهاد.

2. In both metallurgical and textile industries almost half the factory workers were employed in plants of over 000 workers.
[ترجمه گوگل]در هر دو صنعت متالورژی و نساجی تقریبا نیمی از کارگران کارخانه در کارخانه هایی با بیش از 000 کارگر مشغول به کار بودند
[ترجمه ترگمان]در صنایع نساجی و نساجی تقریبا نیمی از کارگران کارخانه در کارخانه های بیش از ۱،۰۰۰ کارگر استخدام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Immediately afterwards workers in the metallurgical sector, led by Lorenzo Miguel, began a series of strikes.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از آن، کارگران بخش متالورژی به رهبری لورنزو میگل، یک سری اعتصابات را آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]بلافاصله بعد از آن کارگران در بخش metallurgical، به رهبری لورنزو Miguel، مجموعه ای از اعتصاب ها را آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Therefore, as important processes of metallurgical method, vacuum refining and electron beam refining have been widely applied.
[ترجمه گوگل]بنابراین، به عنوان فرآیندهای مهم روش متالورژی، پالایش خلاء و پالایش پرتو الکترونی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به عنوان فرایندهای مهم روش متالوژی، پالایش خلا و تصفیه پرتوی الکترونی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Metallurgical coke is produced by heating mixtures of powdered coking coal (25 -30wt% volatile content) in the absence of air.
[ترجمه گوگل]کک متالورژیکی با حرارت دادن مخلوط‌های زغال سنگ کک‌کننده پودری (25 تا 30 درصد وزنی درصد فرار) در غیاب هوا تولید می‌شود
[ترجمه ترگمان]coke Metallurgical با استفاده از مخلوط گرم کردن پودر زغال سنگ coking (۲۵ تا ۳۰ درصد وزنی)در غیاب هوا تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The machine applies to the metallurgical, railway, port and machinery industries rigger materials operations.
[ترجمه گوگل]این دستگاه در صنایع متالورژی، راه‌آهن، بندر و ماشین‌آلات در عملیات مواد ریگر کاربرد دارد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در مورد صنایع فلزی، راه آهن، بندر و ماشین آلات و عملیات مواد بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Microwave is a new metallurgical technology.
[ترجمه گوگل]مایکروویو یک فناوری جدید متالورژی است
[ترجمه ترگمان]مایکروویو یک تکنولوژی metallurgical جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The thermomechanical control processing is a latest metallurgical technology which has been successfully applied to produce medium and heavy guage plates and sheets with high quality.
[ترجمه گوگل]پردازش کنترل ترمومکانیکی جدیدترین تکنولوژی متالورژیکی است که با موفقیت برای تولید صفحات و ورق های گیج متوسط ​​و سنگین با کیفیت بالا به کار گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند کنترل thermomechanical آخرین تکنولوژی metallurgical است که به طور موفقیت آمیز برای تولید صفحات and و صفحات guage با کیفیت بالا به کار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Metallurgical Coal: We can get this at RBI + 5 %.
[ترجمه گوگل]زغال سنگ متالورژیکی: ما می توانیم این را در RBI + 5٪ دریافت کنیم
[ترجمه ترگمان]ذغال سنگ Metallurgical: ما می توانیم این را در RBI و ۵ درصد به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The principle of metallurgical of ferromanganese silicon and the influences slag composition on pyrometallurgy performance of slag have preliminary studied.
[ترجمه گوگل]اصل متالورژی سیلیکون فرومنگنز و تأثیرات ترکیب سرباره بر عملکرد پیرومتالورژی سرباره به طور مقدماتی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]اصول of سیلیکون ferromanganese و تاثیر ترکیب سرباره ذوب فلزات بر روی عملکرد pyrometallurgy سرباره مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The river is already heavily polluted by chemical and metallurgical industries.
[ترجمه گوگل]این رودخانه در حال حاضر به شدت توسط صنایع شیمیایی و متالورژی آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]این رودخانه در حال حاضر به شدت با صنایع شیمیایی و متالورژیکی آلوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Caking property is an important technological characteristic for coal. an main reference index for metallurgical coal.
[ترجمه گوگل]خاصیت کیک کردن یک ویژگی مهم تکنولوژیکی برای زغال سنگ است یک شاخص مرجع اصلی برای زغال سنگ متالورژیکی
[ترجمه ترگمان]ویژگی caking یک ویژگی تکنولوژیکی مهم برای زغال سنگ است یک شاخص مرجع اصلی برای استخراج زغال سنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In recent years, the engineering contract business of China Metallurgical coke-resistant develops rapidly, and gradually forms a design as the main body to EPC-based operating structure.
[ترجمه گوگل]در سال‌های اخیر، تجارت قراردادهای مهندسی متالورژیک چین مقاوم در برابر کک به سرعت توسعه می‌یابد و به تدریج طرحی را به عنوان بدنه اصلی ساختار عملیاتی مبتنی بر EPC تشکیل می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، تجارت قرارداد مهندسی of متالورژی چین به سرعت توسعه می یابد و به تدریج طرحی را به عنوان بدنه اصلی برای ساختار عملیاتی مبتنی بر EPC شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Long-distance transport of metal, chemical, mine tailings and processing of metallurgical coke industry powder, slag, pulp and smelting slag, material -1 tube can mainly resolve wear and corrosion.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل از راه دور فلزات، مواد شیمیایی، باطله معدن و پردازش پودر صنعت کک متالورژی، سرباره، خمیر و سرباره ذوب، لوله مواد -1 عمدتاً می تواند سایش و خوردگی را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل مسافت طولانی فلز، شیمیایی، معدن استخراج معدن و فرآوری پودر metallurgical، سرباره، ضایعات آهنگری و ذوب فلزات، عمدتا می تواند سایش و فرسایش را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• characterized by metallurgy (science and technique of working with metals)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Related to the study of metals and their properties 🛠️
🔍 مترادف: Metal - working
✅ مثال: He specialized in metallurgical processes, particularly in extracting metals from ores
فلزکاری
متالورژیکی

بپرس