meta


پیشوند:، ورای، درپس، ماورا، فرا، فراتر، دگر [metaphysics و metalinguistics]، تغییر محل یا شکل [methathesis]، پس از، بعد از (برابر است با: metapneumonic] (post-]، عقب، در پشت [metanephros] (برابر است با: dorso-)، میان، در وسط، بین، اندر [metope]

جمله های نمونه

1. The term " meta directory " came into industry parlance two years ago.
[ترجمه گوگل]اصطلاح "متا دایرکتوری" دو سال پیش به زبان صنعتی وارد شد
[ترجمه ترگمان]اصطلاح \"دایرکتوری\" دو سال پیش به زبان صنعتی وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Systematic function grammar is of three meta - functions: ideational function, interpersonal function and textual function.
[ترجمه گوگل]گرامر تابع سیستماتیک دارای سه تابع متا است: کارکرد ایده‌آل، کارکرد بین فردی و کارکرد متنی
[ترجمه ترگمان]دستور قاعده سیستماتیک سه فرا تابع است: تابع ideational، کارکرد میان فردی و تابع متنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In chapter we discussed some meta - problems about the epistemological norms.
[ترجمه گوگل]در فصل ما برخی از مشکلات فرادر مورد هنجارهای معرفتی را مورد بحث قرار دادیم
[ترجمه ترگمان]در این فصل درباره برخی از meta در مورد هنجارهای معرفت شناختی بحث کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When an autocatalytic meta is in contact with the substrate metal in the bath, a sudden decrease of stationary potential is observed.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک متای اتوکاتالیستی با فلز زیرلایه در حمام در تماس است، کاهش ناگهانی پتانسیل ثابت مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک فرا autocatalytic در تماس با فلز زیر لایه در حمام باشد، کاهش ناگهانی پتانسیل ساکن مشاهده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The paper depicts how to extract meta models from existing AO methods and forms a new AO approach in HDA under the guide of method engineering principles.
[ترجمه گوگل]این مقاله چگونگی استخراج مدل‌های متا را از روش‌های AO موجود نشان می‌دهد و یک رویکرد AO جدید را در HDA تحت راهنمای اصول مهندسی روش تشکیل می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله نحوه استخراج مدل های متا از روش های عامل نارنجی موجود را نشان می دهد و یک رویکرد عامل نارنجی را در HDA تحت هدایت اصول مهندسی روش شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Complexity, Reductionism, Urban Management, Meta - synthesis, Science and Technology.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی، تقلیل گرایی، مدیریت شهری، فرا سنتز، علم و فناوری
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی، Reductionism، مدیریت شهری، فوق سنتز، علم و تکنولوژی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Backus-Naur form: A meta language used to formally describe the syntax of a language.
[ترجمه گوگل]فرم Backus-Naur: یک زبان متا که برای توصیف رسمی نحو یک زبان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Backus - form نئور: یک فرا فرا زبانی برای توصیف رسمی نحو یک زبان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Any kind of meta PBE patterns?
[ترجمه گوگل]هر نوع الگوی متا PBE؟
[ترجمه ترگمان]هر نوع الگوی meta؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Commonly, using a meta - key while dragging puts the mouse into vernier mode.
[ترجمه گوگل]معمولاً استفاده از کلید متا در حین کشیدن، ماوس را به حالت ورنیه قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]معمولا، با استفاده از یک meta، موش را در حالت vernier قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Structure: Adopting polypropylene film as dielectric, meta 11 ized film as electrode, passive flame-resistant epoxy resin coating.
[ترجمه گوگل]ساختار: استفاده از فیلم پلی پروپیلن به عنوان دی الکتریک، فیلم متا 11 به عنوان الکترود، پوشش رزین اپوکسی مقاوم در برابر شعله غیرفعال
[ترجمه ترگمان]ساختار: استفاده از فیلم پلی پروپیلن به عنوان دی الکتریک، یک لایه غیر مجاز به عنوان الکترود و پوشش رزین اپوکسی مقاوم در برابر شعله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ceria and ammonium meta vanadate were selected as the feedstock, with microwave heating cerium vanadate was obtained in short time.
[ترجمه گوگل]سریا و متاوانادات آمونیوم به عنوان خوراک انتخاب شدند و با حرارت دادن مایکروویو وانادات سریم در مدت زمان کوتاهی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]ceria و ammonium vanadate به عنوان ماده خام، با گرمایش مایکروویو و vanadate در زمان کوتاهی به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. MetaA Meta Search System for Taiwanese Libraries. National Taiwan University, Taipei, Taiwan.
[ترجمه گوگل]MetaA Meta Search System برای کتابخانه های تایوانی دانشگاه ملی تایوان، تایپه، تایوان
[ترجمه ترگمان]۳ سیستم جستجوی متا برای کتابخانه های تایوانی دانشگاه ملی تایوان، تایپه، تایوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Structure Wound in meta 11 ized polyester film, unidirectional lead, epoxy resin coating.
[ترجمه گوگل]ساختار زخم در فیلم پلی استر متا 11، سرب یک طرفه، پوشش رزین اپوکسی
[ترجمه ترگمان]ساختار ساختار پلی استر ترکیبی، سرب تک جهتی، روکش رزین اپوکسی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meta - morphosis and resurrection are not synonymous with transmigration.
[ترجمه گوگل]متا شکل و رستاخیز مترادف با انتقال نیست
[ترجمه ترگمان]متا - و رستاخیز مترادف با transmigration نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The important thellong is to have a meta, a landing place to reach.
[ترجمه گوگل]نکته مهم این است که یک متا، یک مکان فرود برای رسیدن به آن وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نکته مهم این است که باید یک فرا رسیدن داشته باشد، یک نقطه فرود برای رسیدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] پیشوند: 1- وراى، درپس، ماورا، فرا، فراتر، دگر [metaphysics و metalinguistics] 2- تغییر محل یا شکل [methathesis] 3- پس از، بعد از(برابر است با: post) [metapneumonic] 4- عقب، در پشت [metanephros] (برابر است با: dorso) 5- میان، در وسط، بین، اندر [metope]6- (شیمی ) پلیمر، مشتق از [metaldehyde و metaprotein] (پیش از واکه می شود: met)
[ریاضیات] پیشوندی به معنای فوق، متا، ماوراء

انگلیسی به انگلیسی

• prefix meaning that a word refers to itself, self-explanatory (gives a more fundamental analysis or explanation of itself - from greek)

پیشنهاد کاربران

metamodel:شبه مدل
Metastable: نیمه پایدار
در معنایی دیگر، متا برای توصیف چیزی به کار می رود که خودنگر ( self - referential ) باشد. مثل وقتی کسی فیلمی می سازد درباره ی ساختن فیلم، یا کتابی می خواند درباره ی کتاب خواندن، یا روی فیس بوک پستی می گذارد درباره ی حضور در فیس بوک، یا جوکی درباره ی جوک ها می گوید. به همه ی این موارد متا گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

معنای دیگر متا در ادبیات نوجوانان امروز �بسیار عالی� است. و اینجا متا مخفف این عبارت است:
META: "Most Effective Tactic Available"
منبع: وبسایت آموزش انگلیسی: https://preply. com/

meta مابین دو حالت مثلا در metaphysics حالتی بین حالت جسمی و حالت روحی. این حالت روح نشده است و حالت جسمی هم نیست.
مثال دیگر metastable است که در فیزیک مطرح است. حالتی بین حالت ناپایدار و حالت پایدار. شرایط آن به گونه ای نیست که پایدار محسوب شود و از طرفی همانند حالت ناپایدار هم نیست. برخی این حالت را شبه پایدار ترجمه کرده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

مرگ
برابر فارسی: مَتا از اوستایی به معنی پیش رفتگی، آنور چیزی
meta پیشوند یونانی است به معنی بعد از، پشت
متاگیتیک: metaphysic
مَتا - کهکشان: metagalaxy
فراتر از معمول
metastable:شبه پایدار
خودآگاه؛ خودنگر
متا به معنی فراتر است که در علم متافیزیک هم فراتر از جسم و فرای فیزیک معنی میشه
نامفهوم و مبهم
[پزشکی] :دیگر
فرا، برتر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس