mesenteric


وابسته به روده بند، حاویه ای، مانند روده بند، حاویه دار

جمله های نمونه

1. Superior mesenteric angiography may also show these lesions and angiodysplasia.
[ترجمه گوگل]آنژیوگرافی مزانتریک برتر نیز ممکن است این ضایعات و آنژیودیسپلازی را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]آنژیوگرافی هم چنین ممکن است این ضایعات و angiodysplasia را نیز نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bacterial culture and count of mesenteric lymph nodes, pancreas, spleen, liver, portal blood and cecal contents were measured with aseptic manipulation.
[ترجمه گوگل]کشت باکتری و تعداد غدد لنفاوی مزانتریک، پانکراس، طحال، کبد، خون پورتال و محتویات سکوم با دستکاری آسپتیک اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ باکتریایی و شمارش غدد لنفاوی، پانکراس، طحال، کبد، خون پورتال و محتوای cecal با دستکاری aseptic اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The damages of superior mesenteric artery commonly occur with severe coronary artery damage.
[ترجمه گوگل]آسیب های شریان مزانتریک فوقانی معمولاً با آسیب شدید عروق کرونر رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]آسیب سرخرگ mesenteric فوقانی معمولا با آسیب شدید عروق کرونری اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. CONCLUSION: The results indicate that the mechanism of mesenteric lymph ligation alleviating the lung injury after shock is related to up or down regulation of the above genes.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که مکانیسم بستن لنفاوی مزانتریک که آسیب ریه را پس از شوک کاهش می‌دهد، با تنظیم بالا یا پایین ژن‌های فوق مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مکانیزم of lymph ligation به کاهش آسیب ریه بعد از شوک مربوط به بالا یا پایین کردن تنظیم ژن های بالا مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods: L-NAME was injected through femoral vein. Rtas' mesenteric lymphatic vessels were inspected within 2 hours in vivo.
[ترجمه گوگل]روش کار: L-NAME از طریق ورید فمورال تزریق شد عروق لنفاوی مزانتریک Rtas در مدت 2 ساعت در داخل بدن بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: L - نام از طریق سیاه رگ ران تزریق شد Rtas mesenteric غدد لنفاوی در مدت ۲ ساعت در داخل بدن بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To analyze and summarize diagnose of mesenteric ischemia disease and the treatment effect.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل و خلاصه کردن تشخیص بیماری ایسکمی مزانتریک و اثر درمان
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل و خلاصه کردن تشخیص و خلاصه علت بیماری کم خونی موضعی و اثر درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion: Selective mesenteric angiography is the best diagnostic method of small intestinal telangiectasis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: آنژیوگرافی مزانتریک انتخابی بهترین روش تشخیصی تلانژکتازی روده کوچک است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آنژیوگرافی mesenteric Selective بهترین روش تشخیصی of روده ای کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The damages of superior mesenteric artery commonly occurred with severe coronary artery damage.
[ترجمه گوگل]آسیب شریان مزانتریک فوقانی معمولاً با آسیب شدید عروق کرونر رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]آسیب سرخرگ mesenteric فوقانی معمولا با آسیب شدید عروق کرونر رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions Splenectomy is the apt factor to mesenteric venous thrombosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اسپلنکتومی عامل مناسبی برای ترومبوز وریدی مزانتریک است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Splenectomy عامل مناسبی برای mesenteric وریدی وریدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ObjectiveTo study the characteristics of mesenteric microcirculation and hemorrheology parameters in blood deficiency rats induced by acetylphenylhydrazine(APH)and intervention of Siwu decoction.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ویژگی‌های میکروسیرکولاسیون مزانتریک و پارامترهای همورهولوژیک در موش‌های صحرایی با کمبود خون ناشی از استیل فنیل هیدرازین (APH) و مداخله جوشانده سیوو
[ترجمه ترگمان]مطالعه ObjectiveTo ویژگی های of microcirculation و hemorrheology در موش های کمبود خون ناشی از acetylphenylhydrazine (APH)و مداخله عصاره Siwu را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To study the diagnosis and treatment of mesenteric vein thrombosis.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخیص و درمان ترومبوز ورید مزانتریک
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تشخیص و درمان of mesenteric thrombosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dissection of the superior mesenteric artery not associated with aortic dissection is rare.
[ترجمه گوگل]تشریح شریان مزانتریک فوقانی که با دیسکسیون آئورت همراه نیست نادر است
[ترجمه ترگمان]Dissection از سرخرگ mesenteric فوقانی که با کالبد شکافی آئورت ارتباط ندارد، نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results: Dissection of mesenteric vessels, lymphadenectomy, and identification of the surgical plane were guided by the landmark of the superior mesenteric vein (SMV).
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: تشریح عروق مزانتریک، لنفادنکتومی و شناسایی صفحه جراحی توسط نقطه عطف ورید مزانتریک فوقانی (SMV) هدایت شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: Dissection of، lymphadenectomy، و شناسایی صفحه جراحی توسط نقطه عطف رگ mesenteric برتر (SMV هدایت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Recent studies of resection specimens from patients with Crohn's disease have shown inflammatory microvascular occlusion, apparently secondary to mesenteric vasculitis.
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر بر روی نمونه های برداشتن از بیماران مبتلا به بیماری کرون، انسداد میکروواسکولار التهابی، ظاهراً ثانویه به واسکولیت مزانتریک را نشان داده است
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر نمونه های resection از بیماران مبتلا به بیماری Crohn، انسداد microvascular التهابی را نشان داده اند که ظاهرا نسبت به mesenteric vasculitis ثانویه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (anatomy) pertaining to the mesentery (membrane which connects abdominal organs)

پیشنهاد کاربران

بپرس