1. meritorious services
خدمات شایان
2. it is meritorious to help others free of charge
کمک رایگان به دیگران ثواب دارد.
3. He was praised for his meritorious service.
[ترجمه گوگل]وی به دلیل خدمات شایسته خود مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر خدمت meritorious تحسین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر خدمت meritorious تحسین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He wrote a meritorious theme about his visit to the cotton mill.
[ترجمه گوگل]او مضمونی شایسته در مورد بازدید خود از کارخانه پنبه نوشت
[ترجمه ترگمان]اون یه موضوع شایسته رو در مورد ملاقاتش با کارخونه پنبه نوشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون یه موضوع شایسته رو در مورد ملاقاتش با کارخونه پنبه نوشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They argued that if their deeds were meritorious, they had nothing to fear from the light of public analysis and discussion.
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کردند که اگر اعمالشان شایسته باشد، از پرتو تحلیل و بحث عمومی هیچ ترسی ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کردند که اگر کار آن ها مهر به مهر باشد، از نور تجزیه و تحلیل و بحث عمومی چیزی برای ترسیدن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کردند که اگر کار آن ها مهر به مهر باشد، از نور تجزیه و تحلیل و بحث عمومی چیزی برای ترسیدن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Belief is involuntary; nothing involuntary is meritorious or reprehensible. A man ought not to be considered worse or better for his belief. Percy Bysshe Shelley
[ترجمه گوگل]باور غیر ارادی است; هیچ چیز غیر ارادی شایسته یا مذموم نیست یک مرد را نباید برای اعتقادش بدتر یا بهتر دانست پرسی بیش شلی
[ترجمه ترگمان]اعتقاد به غیر ارادی است؛ هیچ چیز غیر ارادی یا سزاوار سرزنش نیست یک مرد نباید بدتر از این به نظر برسد پرسی شلی Shelley
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعتقاد به غیر ارادی است؛ هیچ چیز غیر ارادی یا سزاوار سرزنش نیست یک مرد نباید بدتر از این به نظر برسد پرسی شلی Shelley
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He sensed their grim satisfaction, something meritorious in the air, some old grievance righted at last.
[ترجمه گوگل]او احساس رضایت تلخ آنها را احساس کرد، چیزی که در هوا ارزشمند بود، برخی نارضایتی های قدیمی بالاخره برطرف شد
[ترجمه ترگمان]او احساس رضایت آمیز آن ها را احساس کرد، چیزی که در هوا meritorious بود و سرانجام چند شکایت قدیمی بر سر زبان ها افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او احساس رضایت آمیز آن ها را احساس کرد، چیزی که در هوا meritorious بود و سرانجام چند شکایت قدیمی بر سر زبان ها افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These scholarships are awarded to meritorious students regardless of their backgrounds.
[ترجمه گوگل]این بورسیه ها به دانش آموزان شایسته بدون در نظر گرفتن سوابق آنها اعطا می شود
[ترجمه ترگمان]این بورسیه ها بدون در نظر گرفتن پس زمینه های آن ها، به شایان تمجید اعطا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بورسیه ها بدون در نظر گرفتن پس زمینه های آن ها، به شایان تمجید اعطا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He has also received a meritorious service award from Rotary Down Under.
[ترجمه گوگل]او همچنین جایزه خدمات شایسته ای را از Rotary Down Under دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]وی همچنین جایزه meritorious را از روتاری داون به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی همچنین جایزه meritorious را از روتاری داون به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Carolyn is a recipient of the Citation for Meritorious Service.
[ترجمه گوگل]کارولین دریافت کننده استناد برای خدمات شایسته است
[ترجمه ترگمان]کارولین گیرنده سرویس Citation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارولین گیرنده سرویس Citation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He meant to win golden opinions by meritorious exertion, by ingenious learning, by amiable compliance.
[ترجمه گوگل]او قصد داشت نظرات طلایی را با تلاش شایسته، با یادگیری مبتکرانه، با رعایت دوستانه به دست آورد
[ترجمه ترگمان]قصدش این بود که عقاید طلایی را با تلاش ماهرانه، با یاد گرفتن و آموزش عالی، به نحو احسن انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قصدش این بود که عقاید طلایی را با تلاش ماهرانه، با یاد گرفتن و آموزش عالی، به نحو احسن انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Scala was a meritorious public servant.
[ترجمه گوگل]اسکالا یک کارمند دولتی شایسته بود
[ترجمه ترگمان]scala یه نوکر خیلی خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]scala یه نوکر خیلی خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was praised for his meritorious service as governor general.
[ترجمه گوگل]وی به دلیل خدمات شایسته به عنوان فرماندار کل مورد تقدیر قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او از خدمت گزاری او به عنوان فرماندار ستایش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از خدمت گزاری او به عنوان فرماندار ستایش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. TFT 6758 meritorious service weeks True Color code examples, colorful Oh! Definitely a good thing!
[ترجمه گوگل]TFT 6758 هفته های خدمات شایسته نمونه های کد رنگ واقعی، رنگارنگ اوه! قطعا چیز خوبیه!
[ترجمه ترگمان]TFT یاد شده در هفته خدمات شایان ستایش، مثال های کد رنگ حقیقی، رنگین کمانی! قطعا چیز خوبی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]TFT یاد شده در هفته خدمات شایان ستایش، مثال های کد رنگ حقیقی، رنگین کمانی! قطعا چیز خوبی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They preformed meritorious deeds in the fight to defend the frontiers of our motherland.
[ترجمه گوگل]آنها در مبارزه برای دفاع از مرزهای میهن ما کارهای شایسته ای انجام دادند
[ترجمه ترگمان]از مرزه ای سرزمین مادری خود دفاع می کنند تا از مرزه ای سرزمین ما دفاع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از مرزه ای سرزمین مادری خود دفاع می کنند تا از مرزه ای سرزمین ما دفاع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید