merger

/ˈmɜːrdʒər//ˈmɜːdʒə/

معنی: ادغام، امتزاج، ممزوج کننده، یکی شدن دو یا چند شرکت
معانی دیگر: هم پیوست، یکپارچه شدگی، پیوند (به ویژه در مورد به هم پیوستن دو یا چند شرکت یا بانک و غیره به کار می رود)

جمله های نمونه

1. the two companies' merger was approved by the shareholders
سهامداران ادغام آن دو شرکت را تصویب کردند.

2. The disastrous merger demonstrated the incompatibility of the two companies.
[ترجمه گوگل]ادغام فاجعه بار ناسازگاری این دو شرکت را نشان داد
[ترجمه ترگمان]این ادغام فاجعه بار ناسازگاری دو شرکت را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was pressurized into agreeing to a merger.
[ترجمه امین] او متقاعد شد که با ادغام ( شرکت ) موافقت کند
|
[ترجمه گوگل]او تحت فشار قرار گرفت تا با ادغام موافقت کند
[ترجمه ترگمان]او تحت فشار قرار گرفته بود که با ادغام موافقت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Members are concerned that a merger might mean higher costs, in which case they would oppose it.
[ترجمه گوگل]اعضا نگران هستند که ادغام ممکن است به معنای هزینه های بالاتر باشد، در این صورت با آن مخالفت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اعضا نگران این هستند که ادغام ممکن است به معنای هزینه های بالاتر باشد، که در این صورت آن ها با آن مخالفت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There has been some conjecture about a possible merger.
[ترجمه گوگل]حدس و گمان هایی در مورد ادغام احتمالی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه سری حدسی در مورد یه ادغام ممکنه زده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The merger has been on the cards for some time now.
[ترجمه گوگل]مدتی است که ادغام در کار است
[ترجمه ترگمان]این ادغام برای مدتی روی کارت ها بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shareholders will be voting on the proposed merger of the companies next week.
[ترجمه گوگل]سهامداران هفته آینده در مورد پیشنهاد ادغام شرکت ها رای خواهند داد
[ترجمه ترگمان]سهام داران هفته آینده به ادغام پیشنهادی شرکت ها رای خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The merger of these two companies would create the world's biggest accounting firm.
[ترجمه گوگل]ادغام این دو شرکت بزرگترین شرکت حسابداری جهان را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]ادغام این دو شرکت بزرگ ترین شرکت حسابداری جهان را ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The merger puts the firm in a position to triple its earnings.
[ترجمه گوگل]ادغام شرکت را در موقعیتی قرار می دهد که سود خود را سه برابر کند
[ترجمه ترگمان]این ادغام شرکت را در موقعیتی قرار می دهد که درآمده ای خود را سه برابر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There are rumours of an impending merger.
[ترجمه گوگل]شایعاتی در مورد ادغام قریب الوقوع وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شایعاتی مبنی بر ادغام قریب الوقوع وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. snips of information about the upcoming merger.
[ترجمه گوگل]تکه هایی از اطلاعات در مورد ادغام آینده
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به ادغام آتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Announcement of the merger is expected to ramp up share prices over the next few days.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که اعلام این ادغام قیمت سهام را در چند روز آینده افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]اعلام این ادغام انتظار می رود قیمت سهام در چند روز آینده افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shareholders will be voting on the merger of the companies.
[ترجمه گوگل]سهامداران در مورد ادغام شرکت ها رای خواهند داد
[ترجمه ترگمان]سهام داران در ادغام این شرکت ها رای خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The airline is currently having merger talks with an unidentified rival.
[ترجمه گوگل]این شرکت هواپیمایی در حال حاضر در حال مذاکره با یک رقیب ناشناس برای ادغام است
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی در حال حاضر مذاکراتی با رقیب ناشناس خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Managers denied there are any plans for a merger.
[ترجمه گوگل]مدیران هرگونه برنامه ای برای ادغام را تکذیب کردند
[ترجمه ترگمان]مدیران هر گونه برنامه ای برای ادغام را انکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادغام (اسم)
contraction, affricate, merger, fusion, assimilation, diphthong, umlaut

امتزاج (اسم)
synthesis, merger, fusion, amalgamation, intermixture

ممزوج کننده (اسم)
merger

یکی شدن دو یا چند شرکت (اسم)
merger

تخصصی

[حسابداری] ادغام

انگلیسی به انگلیسی

• result of the collaboration of two or more corporations into a single corporation, integration; fusion, agglomeration
when a merger takes place, two organizations join together.

پیشنهاد کاربران

در متون حسابداری به معنای ادغام است.
1 ) The merger is by no means a done deal yet
این ادغام ( دو یا چند شرکت و غیره ) به هیچ وجه هنوز نهایی نشده است
2 ) The merger of these two companies would create the world's biggest accounting firm
...
[مشاهده متن کامل]

ادغام این دو شرکت بزرگترین شرکت حسابداری را بوجود خواهد آورد
3 ) He believes there will be consolidation in the airline industry and wants his company to be in the driver's seat of any merger

a b=c

بپرس